رفتار درمانی شناختی، رویکردی اسـت فـعال، جهت بخش، دارای محدودیت زمانی، سازمانیافته و...این رویکرد براساس این منطق نظریزیربنایی استوار است که عاطفه و رفتار فرد، عمدتاً برحسب شیوه ی ساخت یابی جهان از نظر او تعیین می شود.
«رفتار درمانی شناختی، رویکردی اسـت فـعال، جهت بخش، دارای محدودیت زمانی، سازمانیافته و...این رویکرد براساس این منطق نظریزیربنایی استوار است که عاطفه و رفتار فرد، عمدتاً برحسب شیوه ی ساخت یابی جهان از نظر او تعیین می شود». این نوع درمان، درمانی است دارای ویژگی های زیر(هاوتون؛ ترجمه قاسم زاده، 1382):
1. مبتنی بر همکاری درمانی بـین بـیمار ودرمـانگر است. زیرا در آن،بیمار به صراحت بـه عنوان فـردی کـه نقشی برابر در رویکرد تیمی به حل مسئله دارد، تلقی می شود.
2. کوتاه و محدود از لحاظ زمانی؛ یعنی درآن سعی می شود به بیمار کمک شود تا در خود مهارت های خودیاری مستقلی پدیـد آورد.
3. سازمان یـافته و جـهت بخش است.
4. مسئله مدار و معطوف به عوامل تداومبخش مشکلات و نه منشا آنهاست.
5. متکی بـر فـرایند سؤال و«کشف راهبری شده» و نه قانع سازی، موعظه و مباحثه است.
6. براساس روش های استقرایی می باشد، به طوری که بیمار فرامی گیرد به افکار و اعتقادها به عنوان فرضیه هایی بنگرد، که بـاید اعـتبارشان آزموده شود.
7. آموزشی اسـت؛ زیرا در آن فنون شناختی-رفتاری به عنوان مهارت هایی که باید از طریق ممارست فراگرفته شـوند و از طریق تکالیف خانگی وارد محیط بیمار گردند، تلقی می شوند(بک؛ ترجمه دوراهی و عابدی،1381).
8. تأکید بر زمان حال دارد؛ یعنی درمان بیشتربیماران،مستلزم تمرکز قوی بر روی مشکلات فعلی و مـوقعیت های خـاصی اسـت که برای بیمارغم انگیز و ناراحت کننده اند.
9. از تکنیک های مختلف برای تغییر فکر، خلق و رفتار استفاده مـی کند. اگرچه راهـبردهایی شناختی مانند سؤال و جواب سقراطی و اکتشاف هدایت شده، مهم ترین راهبردهای مورد استفاده می باشند، اما روش های گرفته شده از دیگرجهت گیری ها به خصوص گـشتالت درمـانی و رفـتاردرمانی نیز، با یک چارچوب شناختی مورد استفاده قرار می گیرند.
10. ساخت یافته؛ مهم نیست که تشخیص چه است و یـا در چـه مـرحله ای از درمان قرار داشته باشیم، بلکه تمایل به این است که در هر جلسه ی شناخت درمانی، به یک شیوه ی سـاخت یـافته، عمل شود.
11. نیازمند ارتـباط درمانی است؛ درمانگربا بیان عبارات همدلانه،گوش دادن دقیق و بادقت،جمع بندی دقیق افکار و احساسات بیمار وخوش بین بودن واقع گرایانه و نـویدبخش،توجه خود را بـه بیمار نشان می دهد و در پایان هر جلسه از مراجع تقاضای بازخورد می کند.
12. صراحت دارد؛یـعنی فـرایند درمـان پوشیدهو پنهان نیست،بلکه صریح و بی پرده است.درمانگرو بیمار درباره ی جریان درمان تفاهم دارند.
13. نقش فعال و رهنمودی دارد؛زیـرا درمانگر(هاوتون؛ ترجمه قاسم زاده، 1382).