موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 87 صفحه
شماره فایل : 155 mg
مدل مدیریت دانش چوو (چوو، 1998) بر معنی كردن (مبتنی بر مدل ویك، 2001)، خلق دانش (مبتنی بر مدل نوناكا و تاكووچی، 1995) و تصمیمگیری (مبتنی بر عقلانیت محدود سایمون، 1957) تمركز دارد. این مدل بر نحوه انتخاب عناصر اطلاعاتی و سپس جریان آنها در فعالیتهای سازمانی متمركز است. همانطور كه در شكل زیر مشاهده میشود، هر یك از مراحل مدل شامل معنی كردن، خلق دانش و تصمیمگیری، محركی بیرونی دارد. در مرحله معنی كردن، فرد میكوشد معنی اطلاعات حاصل از محیط بیرونی را درك كند.
اولویتها شناسایی و برای فیلتر كردن اطلاعات، مورد استفاده واقع میشوند. افراد با استفاده از تجارب قبلی خود تفاسیر مشتركی از تبادل اطلاعات ایجاد و درباره عناصر اطلاعاتی مذاكره میكنند. ویك (2001) با ارائه نظریه معنی كردن، شرح میدهد كه چگونه در یك سازمان از طریق تفسیر مشترك افراد، آشوب به فرآیندهای منطقی و منظم تبدیل میشود. ویك (2001) اظهار میكند كه معنی كردن در سازمانها متشكل از چهار فرآیند یكپارچه است: 1) تغییر بومشناختی (اكولوژیك)، 2)وضع، 3)انتخاب و 4)نگهداری .
تغییر بومشناختی، تغییر در محیط بیرونی سازمان است – محیطی كه جریان اطلاعات به عاملان در سازمان را مختل میكند. عاملان سازمانی ضمن تلاش برای بررسی دقیق عناصر محیط، محیط مطلوب خود را وضع میكنند. در مرحله وضع، افراد میكوشند عناصر محیط مطلوب را ایجاد، تنظیم مجدد، متمایز یا خراب كنند. بسیاری از این عناصر محیطی به صورت برنامهریزی شده از طریق خلق محدودیتها یا قواعد خاص خود ایجاد ایجاد میشوند. مرحله وضع، موضوعاتی را مشخص میكند كه باید برای فرایند انتخاب مورد استفاده واقع شوند.
در مراحل انتخاب و نگهداری، افراد میكوشند عقلانیت تغییرات وضع شده را از طریق انتخاب تفسیر كنند. فرایند نگهداری، سازمان را به حافظه سازمانی متشكل از تجارب منطقی موفق تجهیز میكند. این حافظه میتواند در آینده برای تفسیر تغییرات جدید و متوازن كردن تفسیرهای فردی به صورت یك دیدگاه سازمانی منسجم، دوباره مورد استفاده واقع شود. همچنین این مراحل برای كاهش عدم اطمینان و ابهام اطلاعات مبهم به كار برده میشود.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.