موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 58 صفحه
شماره فایل : 843 mg
استرنبرگ بهمنظور درک بهتر سبکهای تفکر، اصول کلی را مطرح کرده است (استرنبرگ، 1998). این اصول عبارتاند از: 1. سبکهای تفکر، توانایی نیستند بلکه رجحانهایی برای بهکارگیری تواناییها هستند. اگر تفاوتی بین سبکهای تفکر و تواناییها وجود نداشت، صحبت از مفهوم سبکها ضرورتی پیدا نمیکرد.
2. همخوانی بین سبکهای تفکر و تواناییها یک نیروی افزایشی ایجاد میکند که بسیار افزونتر از مجموع اجزاء آن است. فردی که خلاقیت ویژهای داشته باشد اما فاقد توان تحلیل گری باشد و دوست داشته باشد که خلاقیت کند، نسبت به فردی که تواناییهای خلاق دارد و ترجیح میدهد تحلیلگر شود، موفقتر است.
همچنین، فردی که توان تحلیل گری دارد و دوست دارد یک فرد خلاق شود، موفقتر خواهد بود. سبکهای تفکر مانند تواناییها باید بهخوبی درک شوند، زیرا کیفیت کاری که ما انجام میدهیم و لذتی که نصیب ما میشود، تأثیر بسیار مهمی دارد. 3. انتخابهای زندگی مستلزم تناسب بین سبکهای تفکر و تواناییها است. نهتنها انتخاب شغل، بلکه انتخاب همسر نیز با توجه به میزان تناسب با سبکهای تفکر افراد، میتواند بهتر یا بدتر انجام بگیرد؛ مثلاً کسی که بیشازحد تابع نظم و ترتیب است نمیتواند باکسی که چنین ویژگی را ندارد ازدواج کند.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.