از نظر برنارد و دیگران(1989)، درمان عقلانی – عاطفی (RET) به وجود آمده توسط آلبرت الیس )1989)، یکی از جامع ترین و یکپارچه ترین مکاتب روان درمانی جهت شناسایی و کاهش باورهای غیر منطقی و باورهای الزام آور در زمینه انتخاب همسر است.
رفتاردرمانی عقلانی- عاطفی از این نظر که بر تفکر، قضاوت، تصمیم گیری، تجزیه و تحلیل و عمل کردن تأکید می کند، با درمان هایی که به سمت شناخت و رفتار گرایش دارند، مشترکات زیادی دارد.
فرض اساسی رفتار درمانی عقلانی – عاطفی این است که افراد با نحوه ای که رویدادها و موقعیت ها را تعبیر می کنند، در مشکلات روان شناختی خود و نشانه های خاص دخالت زیادی دارند(قربانی، 1389).
این درمان بر این فرض استوار است که شناخت ها، هیجان ها و رفتارها به نحو چشم گیری بر یکدیگر تأثیر داشته و رابطه ی علت و معلولی متقابل دارند. رفتار درمانی عقلانی – عاطفی همواره بر این سه وجه و تعامل های آن ها تأکید دارد. بنابراین ، می توان آن را رویکردی تعاملی دانست(کوری، 2002، ترجمه سید محمدی، 1385).
براساس درمان عقلانی – عاطفی، علل واقعی اختلالات بشری در دو ویژگی منحصر به فرد انسان نهفته است :
الف) رغبت عمومی به کج فکر کردن، احساسات نادرست از خود نشان دادن و بد عمل کردن.
ب) گرایش های خاص فرد به رفتارهایی که موجب شکست او می شوند.
اليس بر اين باور است كه اضطراب و اختلالات عاطفي نتيجه طرز تفكر غيرمنطقي و غيرعقلاني است.
به نظر او، افكار و عواطف، كنش هاي متفاوت و جداگانه اي نيستند.
از اين رو تا زماني كه تفكر غيرعقلاني ادامه دارد، اختلالات عاطفي نيز به قوت خود باقي خواهد بود. به نظر اليس، افرادي كه خود را اسير و گرفتار افكار غير عقلاني خويش مي كنند، احتمالاً خود را در حالت احساس خشم، مقاومت، خصومت، دفاع، گناه، اضطراب، بي ثمري، سستي و رخوت مفرط، عدم كنترل، و غمگینی قرار مي دهند.
انسان به وسيله ی اشياي خارجي مضطرب و برآشفته نمي شود، بلكه ديدگاه و تصوري كه او از اشياء دارد، موجب نگراني و اضطرابش مي شوند.
تمام مشكلات عاطفي افراد از تفكرات جادويي و موهوم آن ها سرچشمه مي گيرد كه از نظر تجربه معتبر نيستند(گردی، 1382)