والدین مسامحه كار بیشترین فرزندان بزهكار را دارند و والدین مقتدر بیشترین فرزندان سالم را تربیت كرده اند.
تحقیقات داخلی
- حبیبی و همکاران (1393) در تحقیقی با عنوان «اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر راهبردهای مقابله با تنیدگی در افراد با آسیب بینایی» نتیجه گرفتند که؛ آموزش هوش هیجانی راهبرد مقابله ای اجتناب مدار و خرده مقیاس های آن، توجه برگردانی و سرگرمی اجتماعی را به طور معنی داری کاهش داد، اما بر راهبردهای مقابله ای تکلیف مدار و هیجان مدار تأثیر معنی داری نداشت
- اقدسی و همکاران (1392) در تحقیقی با عنوان «مقایسة شیوه های فرزندپروری والدین نوجوانان پسر بزهكار و عادی » نتیجه گرفتند که؛ بین شیوه های فرزندپروری والدین نوجوانان بزهكار و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. والدین مسامحه كار بیشترین فرزندان بزهكار را دارند و والدین مقتدر بیشترین فرزندان سالم را تربیت كرده اند.
- خانجانی و محمودزاده (1392) در تحقیقی با عنوان «مقایسه شیوه های فرزندپروری و اختلالات رفتاری کودکان مادران شاغل و غیرشاغل» نتیجه گرفتند که؛ کودکان مادران شاغل و غیرشاغل از نظر مشکلات رفتاری تفاوت معناداری با هم نداشتند. مادران خانه دار به طور معناداری شیوه تربیتی مقتدرانه تری از مادران شاغل داشتند. ولی در شیوه فرزندپروری آزادگذاری و استبدادی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد
تحقیقات خارجی
- اسپنس و همکاران (2013) به منظور بررسی اینكه هوش هیجانی و خود یكپارچه سازی پیش بینی كننده مهمی در بهزیستی هیجانی است، پژوهشی را در استرالیا انجام دادند. به این منظور آزمون هوش هیجانی و آزمون خود یكپارچه سازی بر روی 95 دانش آموز توسط میزان پاسخ هایشان برای 8 تلاش شخصی انجام شد. وی چنین فرض كرد كه تأثیر خود یكپارچه سازی هدف و صفت هوش هیجانی در حس بهزیستی افراد مؤثر است
تحلیل همبستگی نشان داد؛ افرادی كه در سطح بالایی از هوش هیجانی را گزارش كرده اند در مفهوم نظامهای خود یكپارچه شده اهداف شخص بیشتر سازگار بودند و خرده مقیاس تنظیم خلق در هوش هیجانی و تنظیم هویت در خود یكپارچه سازی اهداف می تواند پیش بینی كننده بهزیستی هیجانی باشد. این نتایج نشان می دهد كه تجارب هیجانی كه توانایی تنظیم هیجانات را دارند به واسطه جایگزین كردن تلاش هایی كه متناسب است با ارزش ها و عقاید اصلی شخص، در بهزیستی هیجانی تأثیر گذار هستند.
- بی یر (2011) در تحقیقی با عنوان «رابطه بین پذیرش شغل و عوامل مؤثر در سبک فرزندپروری» نتیجه گرفت که؛ شغل مادر بیشتر بر روی سبک فرزندپروری تأثیر می گذارد. این سبک نیز به نوبه خود به عنوان یک متغیر واسطه ای روی پیشرفت تحصیلی فرزندان تأثیر دارد. اغلب مادران شاغل بیش از مادران غیرشاغل از سبک فرزندپروری مقتدرانه استفاده می کنند.