این نگرش استرس را به عنوان متغیری وابسته در نظر میگیرد هانس سلیه را میتوان نخستین شخصی دانست كه در سال 1956 استرس را به عنوان پدیدة تازهایی در نوع خود به طور كامل شرح داده است.
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
52
استرس به عنوان پاسخ درونی
این نگرش استرس را به عنوان متغیری وابسته در نظر میگیرد هانس سلیه را میتوان نخستین شخصی دانست كه در سال 1956 استرس را به عنوان پدیدة تازهایی در نوع خود به طور كامل شرح داده است.
سلیه توجه خود را به پاسخ بدن در برابر خواستههایی كه بر آن وارد میشود متمركز كرده بود، وی در سال 1963 مفهوم بیماریهای مرتبط با استرس را در غالب «سندرم سازگاری عمومی» (GAS) ارائه نمود. منظور او از این اصطلاح آن است كه خواستههایی كه بدن با آن روبرو میشود، خواه درونی و خواه بیرونی، هر چه باشند پس فردی كه در معرض استرس قرار میگیرد، از الگوی عام و یكسانی پیروی میكند، رخوت و افسردگی عمومی با ویژگیهای چون كاهش انگیزه، كاهش اشتها، وزن و انرژی شناخته میشوند (كوپر، 2001)
استرس به عنوان تعامل
رویكرد تعاملی برای تعریف استرس به تعامل میان محرك و پاسخ تمركز و توجه دارد در این رویكرد (كه معمولاً با عناوین رویكرد «ساختاری و كمی» نیز شناخته میشوند) رابطهای معمولاً همبستگی، بین محرك و پاسخ فرض میگیرد و این رویكرد اساساً ایستا بوده هر گونه توجهی به فرآیند محدود به توضیحات استنباطی میشود. تعریفی نظیر این تعریف كه فقط بر تعامل میان دو متغیر توجه دارد، بدین معنی است كه تلاش برای تشریح پیچیدگی رابطهایی، محدود به «دست كاری ساختاری ما نظیر تاثیر یك متغیر ثابت» (تعدیل كننده) میشود.
گفتههای بالا بدین معنی نیست كه تجزیه و تحلیل متغیر تعدیل كننده فاقد ارزش است بلكه پژوهشهای انجام شده روی استرس شغلی، طیف وسیعی استرس زا، متغیرهای تعدیل كننده را در بر گرفته است. اكنون این نكته مهم است كه استرس شغلی به عنوان یك تعامل (رابطهای مداوم میان فرد و محیط) در نظر گرفته میشود كه رویكرد تعاملی محدود به شناسایی راههای علمی در این رابطه میباشد. (كوپر، 2001)
استرس به عنوان یك تبادل
این نگرش متوجه پویاییها و مكانیسمهای سازگاری و شناختی هست و تا فرد رویداد، وضعیت یا خواست معینی را كه با آن رو به رو شده است ارزیابی میكند این ارزیابی اولیه نامیده میشود و گویای آن است كه رویداد یا وضعیت پیش آمده ممكن است پیامدهای ناخوشایندی به بار آورد. ارزیابی از آسیب وقتی صورت میگیرد كه آسیبی تا به حال وارد شده باشد در صورتی كه ارزیابی از تهدید به این معنی است كه احتمال دارد در آینده آسیبی وارد شود. اما ارزیابی ثانویه، كه در پی ارزیابی اولیه میآید عبارت از این است كه فرد با امكان انتخابی كه دارد میكوشد راههای ممكن برای برخورد با مشكل (آسیب، تهدید و چالش) را مشخص و انتخاب و در جای خود به كاربرد راههای انتخابی ممكن است درونی یا بیرونی باشد، یعنی راهی را كه در پیش گرفته میشود با استفاده از منابع در دسترس ممكن میشود، یا پاسخی است كه فرد در برابر مشكل از خودش نشان میدهد و در واقع از درون او منشاء میگیرد در مقابلهایی كه با تاكید بر منابع موجود صورت میگیرد، امكانات مادی، برای برطرف كردن مشكل (مانند خطر بدهكاری) ممكن است پولی باشد كه از خویشاوندی قرض گرفته میشود، اما مقابلهایی كه به شكل پاسخ به مشكل صورت میگیرد، مثلاً ممكن است این باشد كه فرد در معرض بیكاری در پی یافتن كار دیگری بر آید (محمد زاده، 1387).