راهبردهای جدید سازمان بهداشت جهانی ، بیان می کند که کانون و تمرکز مطالعات، باید چشم انداز سلانتی را مد نظر قرار دهد.
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
13
راهبردهای جدید سازمان بهداشت جهانی ، بیان می کند که کانون و تمرکز مطالعات، باید چشم انداز سلانتی را مد نظر قرار دهد. صبقه بندی بین المللی عملکرد، از طبقه بندی بیمادی ها فاصله گرفته و به سمت طبقه بندی مولفه های سلامتی حرکت کرده است(سازمان بهداشت جهانی،2001). مطابق با این دیدگاه، هرف پژوهش در بهزیستی ذهنی، مطالعه و درک چیزهایی است که باعث می شود افراد نسبت به ارزشها و استانداردهای خود، احساس خوبی داشته باشند. در واقع هدف نهایی روانشناسی بهبود کیفیت زندگی بشراست.(اشترنبرگ ، 2001). بنابراین در تحقیقات روانشناختی در چند دهه ی اخیر، با ظهور روانشناسی مثبت، تغییرات بسیاری صورت گرفته و علاقه به تحقیق در این حیطه افزایش یافته است(پترسون و سلیگمن ، 2004).
این شاخه جدید از روانشناسی، اساسا به مطالعه ی علمی نیرومندی ها، شادکامی و بهزیستی ذهنی انسان می پردازد. بهزیستی ذهنی یکی از حوزه های مهم روانشناسی مثبت گرا است که با هدف نهایی روانشناسی، ارتباط بالایی دارد و می تواند در کمک به بهبود زندگی افراد، مورد استفاده قرار گیرد. بهزیستی ذهنی شاخه ای از علوم رفتاری است که در آن، نوع قضاوت افراد از زندگی شان مورد مطالعه قرار می گیرد. بهزیستی ذهنی، تعریفی است که فرد از یک زندگی خوب دارد و در واقع اشاره به شادکامی دارد. افرادی که احساس بهزیستی ذهنی بالایی دارند، لذت و خوشی زیاد و ناراحتی کمی دارند و از زندگی شان احساس رضایت می کنند(داینر،2000). بهزیستی ذهنی شانل دو مولفه ی جداگانه است؛ مولفه نخست، مولفه ی عاطفی است که خود به عواطف مثبت و منفی تقسیم می شود و مولفه ی دوم، مولفه ی شناختی است که معمولا به رضایت از زندگی اشاره دارد(پاوت و داینر،1993).
رضایت از زندگی یک فرایند داوری است که افراد، کیفیت زندگی خود را بر اساس ملاک های منحصر به فرد خود ارزیابی می کنند. رضایت از زندگی یک صفت پایدار و عینی نیست بلکه به تغییرات موقعیتی، حساس بوده و بر اساس برداشت و دیدگاه خود افراد در نظر گرفته می شود. مولفه ی اول سلامت ذهن که اندروز و ویتنی ( 1976 ) به آن پی بردند ، رضایت از زندگی است . این مولفه، ارزیابی قضاوتی – شناختی از زندگی شخص می باشد .
ذکر این نکته مهم است که قضاوت درمورد چگونگی رضایت هر فرد از زندگی ، بستگی به ملاک های خاص همان فرد دارد که از خارج به او تحمیل نشده است و به همین دلیل جزءملاک های سلامت روانی است. بنابراین محقق نمی تواند ملاک هایی را برای رضایت از زندگی تعیین کرده و بر اساس آن رضایت از زندگی را تعریف کند، زیرا تفاوت های هر فرد، احتمالا مستقل از دیگران است و هر فرد برای قضاوت در مورد زندگی خود ، ملاک های خویش را دارد( دینر ، 1954 ).
در سال 1388 ابوالقاسمی و تکالو به بررسی ارتباط تاب آوری روان شناختی و استرس ادراک شده با رضایت از زندگی در دانش آموزان دارای سابقه ی مردودی پرداختند . نتیجه بیانگر این بود که افزایش تاب آوری با کاهش استرس و رضایت از زندگی مشترک همراه است. در سال 1386 هم سامانی و همکاران به بررسی تاثیر مهارت های اجتماعی بر روی سلامت روانی و رضایت مندی از زندگی پرداختند . نتایج حاکی از این بود که مهارت های اجتماعی به واسطه با افزایش سطح سلامت روان رضایت مندی از زندگی را در پی دارد.