قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 75 صفحه
کد فایل: mb 362
دیدگاههای نظری در زمینه یادگیری خودتنظیمی فراوانند. این نظریه ها اکثراً از 1980 در تلاش برای توصیف آن چه یادگیرنده موفق انجام میدهد، پدید آمدهاند. اکثر این نظریهها چند فرض مشترک دربارهی یادگیری دارند. اول این که یادگیرندگان در فرایند یادگیری خود فعالانه شرکت میکنند. دوم این که یادگیرندگان راهبردهای شناختی، فراشناختی و انگیزشی را کنترل و تنظیم میکند.
سوم این که یادگیرندگان معیارهای دارند که میتوانند عمل خود را برای تعیین این که فرایندهای خاص باید ادامه داشته باشد یا این که باید در آنها تغییراتی ایجاد شود ارزیابی میکنند (پرکان ،1387).
در دههی 1980 سازه خودتنظیمی در زمینه یادگیری مطرح شد و مورد توجه مکاتب گوناگون روانشناسی از جمله رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساختار گرایی قرار گرفت. همه این نظریهها هستهی اصلی سازه خود تنظیمی را راهبردهای شناختی و فراشناختی معرفی کردهاند.
نظریه کنشگر
به دنبال اصول محیط گرایی اسکینر و سازگار کردن دانش رفتاری و برای استفاده شخصی محقق کنشگر، بزرگترین و موثرترین مجموعههای محقق درباره خودتنظیمی را به وجود آوردهاند. نظریهپردازان کنشگر بیان میکنند که پاسخهای خودتنظیمی بایستی به محرک تقویت کننده بیرونی منتقل شود چرا که پاسخهای خودتنظیمی در واقع حلقههایی هستند که برای بدست آوردن تقویت کننده بیرونی به یکدیگر متصل میشوند. بنابراین اگر خود تقویتی به شکل زنگ تفریح به دانشآموزان در کسب موفقیتشان در آزمون کمک کند زنگ تفریح ادامه مییابد و اگر سبب بهبود عملکرد در آزمون نشود این خود تقویتی متوقف خواهد شد.
بر طبق عقیده نظریه پردازان کنشگر، تصمیم برای خودتنظیمی بستگی به اندازه پاداشهای فوری و تعویق و فاصله زمانی بین آنها دارد و بر اهیمت خودنظارتی یا ثبت شخصی در خودتنظیم شدن یادگیرنده تاکید میکند. (زیمرمن، 2000).
ادامه دارد ...