قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 52 صفحه
کد فایل: mb 478
به نظر الیس(1997)، مداخله های گروه درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری نسبت به روان درمانی های معاصر راه حل های سریع تر و عمیق تری را باعث می شود. اعضای گروه در گروه های مشاوره ای یاد می گیرند که عقاید غیرمنطقی خود را از عقاید منطقی تفکیک نمایند و درمی یابند که منشأ اختلالات عاطفی آن ها مانند دیگر اعضای گروه است.
اعضای گروه برای یادگیری به یکدیگر کمک می کنند و حمایت می دهند(پورابراهیم، 1385). شارف در توضیح درمان گروهی عقلانی- عاطفی می نویسد: درمان عقلانی- عاطفی قابل کاربرد در جلسات طولانی مدت رویارویی 48 ساعته و گروه های فشرده 9 ساعته با 10 تا 20 شرکت کننده می باشد، و هم چنین ارائه روش درمان REBT برای حدود 100 نفر شنونده و یا جلسات درمانی برای گروه های بین 6 تا 10 نفر عضو که هفته ای 2 تا 3 ساعت یکدیگر را ملاقات می کنندغیر قابل اجرا است(شارف،1996). 2
اهداف و فرآیند مشاوره عقلانی- عاطفی- رفتاری:
در مورد گروه های کوچک، الیس (2003)، هدف های زیر را نوشته است: کمک به اعضا برای درک مشکلات عاطفی و رفتاری خود تا از این طریق فهم خود را از مشکلات دیگر اعضا افزایش دهند و به عنوان کمک درمانگر به دیگر اعضا کمک نمایند و راه های به حداقل رساندن پیشامدهای زندگی و واکنش های غیرمنطقی را بیاموزند، به طوری که اختلال آن ها کمتر از موقعی باشد که وارد گروه شدند و نهایتاً رسیدن به تغییرات شناختی و رفتاری اساسی که شامل یادگیری چگونگی سازش با واقعیت های نامطلوب و صرف نظر کردن از تفکر خود مغلوب سازی و جانشین کردن آن با افکار منطقی مبنی بر توقف عمل ارزیابی خود و پذیرش خود به عنوان انسان جایزالخطا می شود( پورابراهیم،1385).
شارف(1996)، نوشته است: هدف های گروه های REBT آن است که به مراجعان نشان دهد که چگونه خود را ارزیابی می کنند، سرزنش می کنند و یا لعنت می فرستند. هم چنین کوششی است تا به مراجعان یاد داده شود تا فرد و دیگران را تحقیر ننمایند و رفتار خود یا دیگران را ارزیابی نمایند. شخصیت ها طوری آموزش داده می شوند تا در جهت تغییر یا بهبود یا اجتناب از مشکلاتی که با آن ها مواجه هستند تلاش نمایند. فرآیند انجام اهداف در درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری ترکیب عمل آموزش مستقیم از سوی درمانگر به همراه یک بحث در فرآیند گروهی می باشد. درمانگر به طور هدفمندانه ای گروه را از طریق سازمان دادن در یک ساختار مشخص به سمت سلامت پیش می برد( الیس، 1997).
درمانگر در گروه به گونه ای عمل می نمایدکه هیچ کس مورد غفلت قرار نمی گیرد یا به هیچ کس امتیاز خاصی داده نمی شود. درمانگر پیشرفت یا عدم پیشرفت اعضای گروه و شکست یا موفقیت آن ها را در انجام تکالیف خانه به بحث می گذارد. هم چنین در گروه جملاتی در ارتباط با رفتارهای درونی یا بیرونی افراد مطرح می شود. برای مثال، ممکن است گفته شود" جان، شما آن قدر آهسته صحبت می کنید که ما به سختی می توانیم صحبت های شما را بشنویم، آیا در خارج از گروه همین قدر آهسته صحبت می کنید؟ اگر این گونه است از خود بپرسید چه عاملی سبب شده این قدر آهسته صحبت کنید؟" (الیس، 1996).اغلب درمانگران گروهی با تمرینات انجام شده در بعد شناختی- عاطفی و رفتاری در داخل گروه و یا بیرون گروه موافق هستند، هم چنین گاهی لازم می آید مقالات مفیدی در زمینه REBT و یا تمریناتی به اعضای گروه در زمینه چگونگی ارتباط با یکدیگر داده شود.
برای موفقیت گروه در درمان، لازم می آید اعضای گروه همگی برای کمک به یکدیگر، تلاش نمایند. الیس مایل است اعضای گروه به طور مناسبی با یکدیگر مشارکت نمایند و نه به عضو خاصی امتیاز ویژه داده شود و نه عضو خاصی منفعل باشد. چنان چه عضوی در گروه از صحبت کردن خودداری نماید درمانگر به وی برای صحبت کردن، با افراد دیگر در گروه های کوچک، حداقل برای سه نوبت تکلیف می دهد و یا اگر یکی از اعضا به طور مداوم تأخیر یا غیبت داشته باشد، الیس یا درمانگر و یا اعضای گروه عمل وی را دفع می کنند و تمریناتی در جهت رفتار خودمغلوب سازی به وی می دهند و اگر اعضای گروه فقط پندهای عملی به اعضای دیگر بدهند به جای آن که با عقاید غیرمنطقی بحث نمایند، الیس و یا اعضای گروه آن را رد می نمایند و اگر اعضای گروه از انجام تکالیف خانه امتناع ورزند تحت پوشش عقاید غیرمنطقی هم چون تکالیف خیلی سخت است یا آن ها باید آسان تر باشد، الیس در جهت رد تفکر غیرمنطقی شان با آن ها مجادله می نماید.
بنابراین تکنیک های REBT هم باید در فرآیندهای گروهی و هم در مشکلات فردی که در گروه نشان داده می شود استفاده شوند(شارف،1996). بنابراین، هم چون مشاوره فردی در مشاوره گروهی از تکنیک های درمانی در سه بعد شناختی- عاطفی- رفتاری استفاده می شود، نظیر آموزش A.B.C، مباحثه- شوخی، تکالیف خانه، نقش بازی کردن، تصویرسازی ذهنی، تشویق و تنبیه، الگوسازی و ...(پورابراهیم، 1385).
ادامه دارد ...