موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 23 صفحه
شماره فایل 676
علاقهمندی به بررسی عوامل موثر بر خشنودی و رفاه انسان پیشینهی طولانی در تاریخ زندگی بشر دارد. در واقع این كه چگونه باید و میتوان زیست تا بهترین منفعت را از زندگی كسب كرد شاید به قدمت قابلیت آدمی برای اندیشه در مورد آینده و عبرت گرفتن از گذشته باشد.
با این حال اگر بخواهیم یك دوره تاریخی خاصی را به عنوان نقطه شروع مشخص سازیم باید ردپا و تاریخچه مفهوم كیفیت زندگی را ماند بسیاری از علوم به یونان باستان نسبت داد. ارسطو در 385 سال قبل از میلاد مسیح از رابطه بین كیفیت زندگی هنگام شادی و ارزشهای ذهنی افراد سخن میگوید. در عین حال به تفاوت مفهومی شادی در افراد مختلف پرداخته است و بیان داشته كه سلامتی كه باعث شادی در یك فرد بیمار میشود با ثروت كه فرد فقیری را شاد میكند یكسان نیست و بطور مشخص بیان داشته كه شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلكه برای یك فرد نیز در شرایط متفاوت معنی یكسانی نخواهد داشت (نجات،1387؛57) .اما در خصوص این كه چه كسی اولین بار بطور اخص به بررسی در اینباره پرداخته اختلاف نظر وجود دارد. به روایتی اولین اثر مهم درباره كیفیت زندگی از اگبرن میباشد كه درباره حیات روستایی درباره ایالات متحده نوشته شده است ( نوغانی، 1387؛ 112).
همچنین آوردهاند كه آرتورسیسیل پیكو در اثر خویش بنام« اقتصاد رفاه» برای اولین بار به این مقوله پرداخته كه بیشتر به شاخصهای مادی كیفیت زندگی توجه داشته ولی در اواخر دهه 1950 با توجه به ابعاد غیر مادی آن مجدداً توسط گالبرایت مطرح شده است(فرخی،1387؛5).
اما آنچه كه مشخص است آن است كه توجه به مقوله كیفیت زندگی محصول قرن بیستم است.كیفیت زندگی از جمله مسائلی است كه ابتدا باگسترش همه جانبه تكنولوژی و فرآیند صنعتی شدن در كشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت بعد از جنگ جهانی دوم، گسترش روزافزون فرایند صنعتی شدن كه خود را با تولید انبوه كالاها و خدمات متنوع در بعد كمی نشان میدهد مشكلات زیادی برای بشر به همراه آورد.
زیرا علیرغم اینكه كالاها و فرآوردهها و تسهیلات زندگی مادی به وفور در جامعه تولید و فراهم شده بوداماجامعه انسانی ازلحاظ جنبههای بومشناختی وروانشناختی با مسائل فراوانی همچون آلودگی هوا، تخریب محیط زیست و به تبع آن فشارهای روحی و روانی روبه شد و شرایط زندگی بشر چندان مطلوب نبود لذا همینامر اندیشمندان را بر آن داشت تا به نقدوارزیابی هدفهای رشد و توسعه و توجه به مقوله كیفیت زندگی به عنوان راهحلی برای ارتقاء شرایط زندگی وبهبودكیفی انسان بپردازند چرا كه این عدم توجه سبب كاهش رضایتمندی از زندگی در بین شهروندان و در نتیجه تحلیل رفتن نیروی انسانی مولد و توانمندخواهد شدو پایین بودن سطح كیفیت زندگی یكی از عوامل كه در افزایش آسیبهای اجتماعی می باشد.
از جمله واكنشها در مقابل پیامدهای رشد اقتصادی مبتنی بر صنعتگرایی خشن و تولید ناخالص انتشار گزارش هشدار دهنده باشگاه رم در سال 1972 است كه به پیامدهای تباهی منابع تجدیدناپذیر محیط زیست، پیامدهای منفی ناشی از رشد اقتصادی نظیر گسترش فقر، پیامدهای شهرنشینی، افزایش بیرویه جمعیت، بحران اقتصادی انتقاد شده است .در واقع توجه به مقوله كیفیت زندگی واكنشی بود علیه چیرگی شاخصهای اقتصادی و بازتابی از آگاهی بشر نسبت به محدودیتهای رشد و جنبههای تباهی آور صنعتی شدن كه بنیادیترین شكل این خودآگاهی ، بعد منابع طبیعی یا بعد محیط زیست انسان است.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.