موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 31 صفحه
شماره فایل 727
روان تحلیل گران معتقدند که نخستین روابط کودک، پایه و اساس شخصیت او را تشکیل میدهد. روان تحلیل گران بر این عقیدهاند که در حدود دوازده ماهگی تقریباً همه کودکان به سمت یک پیوند قوی با چهره مادر تحول مییابند. آنها معتقدند در کودک یک آمادگی درونی برای ارتباط دادن خود با یک پستان انسانی، مکیدن و تصاحب آن وجود دارد. در این مرحله، کودک یاد میگیرد که به آن پستان دلبسته شود. در آنجا مادری وجود دارد و بنابر این به او نیز مرتبط و وابسته میشود.
بنابراین بر طبق نظریه فروید نیازی که کودک به ارضای دهانی از طریق مکیدن دارد، موجب میشود که او به پستان ارضا کننده مادر و در نهایت به خود مادر نیز دلبستگی پیدا کند (بالبی، 1969). بطور خلاصه نظریه روان تحلیل گری، دلبستگی را، راه حل طبیعی مرحله دهانی تحول، میداند. به عبارت دیگر، ارضای منظم نیازهای نهاد در مرحله دهانی توسط مادر یا نگاره دلبستگی باعث دلبستگی میشود. نظریه اریکسون اریکسون به توسعه نظریه روانی – جنسی فروید پرداخته است.
بنابر نظریه وی، تشکیل و تحول شخصیت در 8 مرحله کودکی تا پیری تحقق میپذیرد. او ضمن آنکه ارتباط متقابل مادر و کودک را در تحول بسیار مؤثر و لازم میداند، بیشتر بر جنبه کیفی این ارتباط تأکید دارد تا بر کنش بیولوژیکی آن، مانند تغذیه و غیره. در مرحله اول تحول، کودک نیاز دارد که با دیگری رابطه برقرار نماید تا از این راه نیازهای خود را تأمین کند. کودک معمولاً این نخستین رابطه را با مادر برقرار میسازد. او باید بتواند در کنار مادر احساس ایمنی بدست آورد. مراقبتهای منظم و محبت آمیز برای ایجاد احساس اعتماد در کودک ضروری است.
خصیصه تکراری و ارضا کننده این مراقبتها موجب میشود که بعدها کودک بتواند ناکامی موقت را بهتر تحمل کند یا بتواند یک ارضای فوری را به تعویق اندازد؛ زیرا او اینک تا حدی نسبت به بزرگسالان اعتماد حاصل کرده است.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.