موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 36 صفحه
شماره فایل 555
ظهور نظريه هايي که بر نقش فرايندهاي عالي مؤثر بر مهار و هدايت فرايندهاي شناختي تاکيد دارند از جمله پيشرفت هاي عمده در حوزه روانشاسي به شمار مي آيد. اين فرايندهاي عالي تر به عنوان فراشناخت مطرح شده اند(کارشکي،1381). اين مفهوم در مقايسه با شناخت يك پديده جديد به حساب مي آيد، يعني سابقه اي به قدمت شناخت ندارد. اولين بار هارلو (1949)بود که مفهوم يادگرفتن يادگيري را در يك رشته آزمايش كه با ميمونها انجام داد مطرح نمود.
در اين آزمايش ها ميمون ها وادار مي شدند تا مسائلي را كه به انها نشان داده مي شد را حل كنند. يافته جالب هارلو اين بود كه ميمونها هر چه مسايل بيشتري حل مي كردند در حل مسائل تواناتر مي شدند . يعني حيوانها ياد مي گرفتند كه چگونه ياد بگيرند . در زمان هارلو اصطلاح فراشناخت رايج نبود و در دوره روانشناسي خبر پردازي به جاي مفهوم يادگيري يادگرفتن از اصطلاح فراشناخت استفاده شد.
اگر چه هارلو مفهوم يادگرفتن يادگيري را مطرح ساخت كه از لحاظ مفهومي با اصطلاح فراشناخت برابر است ولي گفتگو درباره اصطلاح فراشناخت در دهه 1970 آغاز شد و جان فلاول نخستين كس بود كه بحث درباره فراشناخت را آغاز كرد و به تدريج تعداد زيادي از دانشمندان به آئين نوين تفكر در حوزه روان شناسي روي آوردند (آقازاده واحديان ،1377).
علي رغم آنچه گفته شد به لحاظ تاريخي مطالعه در حوزه فراشناخت از دو زمينه آغاز شده است كه در رشد فراشناخت نقش محوري و اساسي داشته اند.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.