موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 26 صفحه
شماره فایل 793
فروم در نظریه خود علاوه بر عنصر نثار کردن در عشق عناصری دیگر را مشخص می کند ؛ دلسوزی، احساس مسولیت ، احترام و دانایی . منظور از احترام ، درک طرف آنچنان که وی هست و آگاهی از فردیت بی همتای اوست . عاشق چنین عنوان می کند که من می خواهم معشوقم برای خودش و در راه خودش پرورش بیابد و شکوفا شود نه برای پاسداری من .بنا به نظر فروم ، عشق در وهله ی نخست بستگی به یک شخص خاص نیست بلکه بیشتر نوعی نگرش و جهتگیری منش آدمی است که او را به تمامی جهان، نه به یک معشوق خاص پیوند می دهد. احتیاج به دوست داشتن از احساس تنهایی سرچشمه می گیرد و همین احتیاج است که انسان را وادار می کند تا با تجربه ی وصل بر اضطراب تنهایی و جدایی خود فائق آید (صادقی و همکاران، 1392) .
بر همین اساس انواع عشق را چنین بیان می کند: 1- عشق برادرانه؛اساسی ترین نوع عشق که زمینه ی همه عشق های دیگر را تشکیل می دهد و منظور از آن ، همان احساس مسولیت ، دلسوزی ، احترام و شناختن همه انسان ها و آرزوی بهتر کردن زندگی دیگران است . عشق برادرانه عشق به همه ی ابنای بشر است . بر اساس این عشق ، اختلاف ذوق ، هوش و دانش در مقابل هویت مشترک انسانی ، اختلافی ناچیز به شمار می رود . 2- عشق مادرانه؛قبول بدون قید و شرط زندگی کودک و احتیاجات اوست که دارای خاصیت نوع پرستانه و فداکارانه است .
عشق مادرانه ، عشق به ناتوانان است . جوهر واقعی عشق مادرانه توجه مادر به رشد کودک است و این یعنی تمنای جدایی کودک از خود . در عشق مادرانه دو موجود که یکی بودند از هم جدا می شوند . مادر تنها نباید این جدایی را تحمل کند بلکه باید آرزومند آن باشد و به حصول آن کمک کند . فقط در اینجاست که عشق مادرانه به صورت تکلیقی خطیر جلوه می کند زیرا احتیاج به فداکاری دارد ، نیاز به این دارد که بتوان همه چیز را نثار کرد بدون اینکه توقع چیزی جز خوشبختی کودک در میان باشد . 3- عشق جنسی؛این عشق شوق فراوان به آمیزش کامل است به منظور حصول وصول با فردی دیگر . ماهیت این عشق طوری است که فقط به یک نفر محدود می شود و عمومی نیست و چه بسا که فریبکارترین نوع عشق است .
اینگونه نزدیکی ها ، با گذشت زمان بیشترو بیشتر کاهش می یابد در نتیجه انسان هوس می کند به جستجوی عشقی دیگر یا شخصی تازه برود . باز این بیگانه تبدیل به آشنامی شود و باز تجربه گرفتاری عشق شدید و شورانگیز است و باز کم کم از شدتش کاسته می شود و بتدریج در آرزوی یک تمنای جدید ، یک عشق تازه دیگر می رود و همیشه با همان خیال واهی که عشق تازه با عشق های قبلی فرق خواهد داشت زمان را طی می کند .
جنبه های فریبنده شهوت های جنسی این پندار را تقویت می کند .4- عشق به خود؛نوعی توانایی نسبت به پذیرش قدرت یا ضعف خود است . هر گاه کسی از خود به عنوان وسیله یا چیزی به جای یک انسان مورد احترام _ استفاده کند عشق به خود به مرحله ی سلطه جویی سوق داده می شود.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.