انواع تیپ های شخصیت
تیپ شخصیت A
فریدمن و روزنمن الگوی رفتاری افرا را در قالب دو تیپ شخصیتی A و Bدر نظر گرفته اند (نصراللهی و همکاران، 1392).
افرادی که برای انجام دادن کاری با عجله، اغلب احساس ناشکیبایی، بیقراری، یا فشار می کنند، ممکن است در معرض خطر ابتلا به مشکلات قلبی قرار گیرند.
این الگوی رقابت جو، نا شکیبا، بدبین و مظنون و متخاصم بودن نسبت به دیگران، و به راحتی تحریک شدن، تیپ A را توصیف می کند.
گرچه افراد دارای تیپA بسیار رقابت طلب هستند، به نظر می رسد معیارهای درونی آنها را بر انگیخته می کند. افراد تیپ A در مقایسه با افراد آرمیده در موقعیت های تحصیلی کمتر احتمال دارد که تقلب کنند. آنها می خواهند به جابی اینکه آسانترین راه را انتخاب کنند، براساس تواناییهای خودشان، خوب عمل کنند(هالجین و ویتبورن، 1948؛ ترجمه سید محمدی، 1392).
رزنمن و فریدمن الگوی رفتاری نوع A را اینگونه تعریف کردند: «ترکیبی از عمل-عاطفه که می تواند در هر فردی مشاهده شود که به صورت تهاجمی در تلاش و کوشش مداوم در جهت نائل شدن به اهداف و موفقیت بیشتر و بیشتر در زمان کمتر و کمتر می باشد و اگر لازم باشد در برابر افراد یا پیزهایی که مانع از تلاش هایش در رسیدن به اهدافش می شود، جهت گیری می کند» (فری ، رسیکوت و ترواجلین ، 1999). افراد تیپ شخصیت A با خصوصیات زیر مشخص می شوند(انصاری و همکاران، 2013):
- افراد تیپ شخصیت A بسیار رقابت جو، کمال گرا و حساس نسبت به زمان هستند. به همین دلیل است که معمولا افرادی که دارای تیپ شخصیتی A هستند، معمولا در حال انجام کار یا پروژه ای هستند. - افراد تیپ شخصیت A در زمانی از زندگی خود احساس ناامنی و عقب ماندن داشته اند، به همین دلیل در همه حال در پی جبران هستند. آنها می خواهند هرچه سریعتر به اهداف خود برسند و پیشرفت کنند. - افراد تیپ شخصیت A اگر مدتی بیکار بنشینند و کاری انجام ندهند، خیلی زود احساس عذاب وجدان به سراغ آنها می آید. بزرگترین مشکل افراد این گروه، داشتن استرس بیش از اندازه است.
آنها معمولا کارهای زیادی برای انجام دادن دارند، به همین دلیل هم گاه از ترس اینکه نتوانند این کارها را به موقع انجام دهند، دچار استرس زیادی می شوند. افراد تیپ شخصیت A، بیشتر در معرض خطر ابتلا به پرتنشی و مشکلات قلبی مرتبط با آن و مشکلاتی که میزان مرگ و میر را در آنها افزایش می دهند، قرار دارند. افراد تیپ A به موقعیت های استرس زا به صورت انفجاری واکنش نشان می دهند؛ آنها با انجام این کار در سرتاسر بدنشان آژیرهایی را به کار می اندازند. سیستم سمپاتیک افراد تیپ A در حالت هشدار قرار دارد که بر اندام های حساس بدن فشار فیزیولوژیکی وارد می کند، که این به بیماری قلبی کرونروی، آترواسکلروز مغزی و آترواسکلروز در سایر قسمت های بدن منجر می شود (هالجین و ویتبورن، 1948؛ ترجمه سید محمدی، 1392).
تیپ شخصیتB
افراد تیپB نقطه مقابل تیپ A هستند. احتمال ابتلا به بیماری قلبی عروقی در تیپ B کمتر از تیپA می باشد. این افراد بدن عصبانی شدن کار میکنند، احساس اضطراب و فوریت نمی کنند، لذا ناشکیبایی همراه آن را نیز ندارند. همچنین این افراد به راحتی عصبانی نمی شوند(اتکینسون و همکاران،1983، ترجمه براهنی و همکاران، 1386).
افراد تیپB صبور، شکیبا، بردبار، خونسرد، آرام و ملایم هستند. آنها در کار متعادل بوده و افراط نمی کنند و بدون حساسیت و احساس گناه استراحت می کنند(نصر اللهی و همکاران، 1392). افراد تیپ شخصیتB با خصوصیات زیر مشخص می شوند(انصاری و همکاران، 2013):
- آنها با لبخند مطلوب و ملایم دیده می شوند. به ندرت در صحبت های دیگران دخالت می کنند یا صحبت هایشان را قطع می کنند.
- کیفیت گفتار آنها یکنواخت است.
- قبل از پاسخ به سوالات مکث و فکر می کنند.
- چهره آنها به نظر آرام و دوستانه است.
- این گروه به نظر می رسد که بر طرف مقابل تسلط پیدا کنند.
- صلاحیت برای آنها مهم نیست و در کاری که تسلط ندارند بلنود پرواز نیستند.
- آنها از کاری که به عهده آنها گذاشته شده است راضی هستند و به ندرت افسوس می خورند.
- روش مکالمات آنها آرام و همراه با مکث است.
تیپ شخصیت C
مفهوم تیپ C، برای نخستین بار در سال 1980 توسط موریس و گریئر که این سبک را به عنوان ویژگی بیماران سرطانی مورد مطالعه قرار دادند، ابداع شد. افراد تیپ C به عنوان افرادی مهربان، دوستانه، کمک کننده به سایرین، که به ندرت وارد بحث و مشاجره می شوند، معرفی شدند. تیپ C یا الگوی مستعد سرطان با ویژگی های سرکوبی عواطف و هیجانات به ویژه خشم، ناتوانی در غلبه بر رفتار های روانی-عصبی، بازداری هیجان ها، تسلیم پذیری، مهربانی بیمارگون، پذیرندگی، رفتار همکاری کننده، صبوری مفرط و کنترل شدید تظاهرات هیجانی (ضد تهییج پذیری) مشخص می شود (جعفری و همکاران، 1388).
با مطالعه ای که تموشوک در سال 1987، بر روی افراد سرطانی انجام داد به این نتیجه رسید که این افرد با ویژگی های سرکوب احساسات به ویژه خشم و تمایل به نشان دادن رفتار های خود قربانی سازی به همراه انفعال، مشخص می شوند، این رفتار ها و احساسات به عنوان، تیپ شخصیتC شناخته می شوند (هوساکا و همکاران، 1999). به عقیده آیزنک شخصیت های سنخ C دو صفت اصلی دارند:
1- واکنش در برابر فشار روانی به صورت درماندگی و ناامیدی؛
2- سرکوبی واکنش های هیجانی در برابر رویدادهای هیجان انگیز زندگی (بیرامی و نعمتی سوگلی تپه، 1387).
افراد تیپ شخصیتی C با خصوصیات آشکار زیر مشخص می شوند (انصاری و همکاران، 2013):
1. اکثر افراد در این گروه به کشف چیز های جدید علاقمند هستند و بیشتر عملکرد انها در حول و حوش ان دور می زند. 2. آنها به جزییات علافمند هستند 3. آنها به نظر می رسد که ارام هستند و دو ست ندارند که از تسلط استفاده کنند. انها عقایدشان را بر کسی تحمیل نمی کنند. 4. آنها درون گرا هستند. به فعالیت های ورزشی علاقمند هستند و به نظر می رسد که درون گرا باشند. 5. مردم این گروه اغلب فشار های روانی و افسردگی دارند. 6. کار با افراد دیگر برای آنها سخت است و انها دوست دارند به تنهایی کار کنند. 7. مستقل و با هوش هستند و ظرفیت انجام کار های حرفه ای را دارند.
افراد تیپ C، افرادی افسرده، محتاج به سازگاری، منزوی، احساسی و حساس نسبت به جدایی هستند (جعفری و همکاران، 1388). نتایج پژوهش گارسن (2007) نشان داد افراد تیپC افرادی هستند که به ندرت وارد بحث و مشاجره می شوند، نیازها و احساسات خود را بیان نمی کنند و خود را زیر ماسک وضع عادی و خود کفایی پنهان می کنند. تیپ شخصیتC ، به وسیله سیستم های بازدار رفتاری و جنگ و گریز قابل پیش بینی هستند (مهرابی زاده و همکاران، 1389). انکار و سرکوب هیجانات به ویژه خشم، ناهمسانی واکنش (دو سو گرایی)، حالت تدافعی، عدم اظهار وجود و تسلیم پذیری از ویژگی های افراد دارای تیپ شخصیت C است (اسودی و همکاران، 1388).
نتایج پژوهش اسودی و همکارانش (1388) نیز حاکی از این است که افراد تیپC، بیش از سایر افراد دچار اختلالات هیجانی، افسردگی، اضطراب و حالت های خصمانه می گردند. همچنین با توجه به نتایج تحقیقات، تیپ شخصیت C با بیماری های روان تنی در ارتباط است (روشن چلسی و مدرسی، 1381). عدم اظهار وجود و بازداری از ابراز احساسات و هیجان ها در افراد تیپ C باعث می شود که این افراد در روابط بین فردی دچار مشکل شوند، از طرف دیگر درون گرایی و توافق پذیری بیش از اندازه آن ها زمینه ساز مشکلات و بیماری های روان شناختی از جمله افسردگی می گردد، همچنین افراد تیپ C، به خاطر استفاده از سبک های دفاعی انکار، سرکوب گری و خود قربانی سازی در مقابله با تنش های روانی، دستگاه ایمنی بدنشان دچار آسیب و اختلال می گردند که این آسیب به نوبه خود باعث بروز بیماری سرطان و سایر اختلالات روان تنی می شود (ابراهیمی سرین دیزج، اسماعیل پور و باباپور، 1389).
تیپ شخصیت D
اخیرا یک سازه شخصیتی جدید یعنی تیپ D یا شخصیت درمانده مطرح گـردید. این سـازه، نخستین بـار در مطالعه دینولت، سیس و براتسارت، در مطالعه ایبرروی بیماران انفارکتوسمیوکارد (MI) مطرح گـردید. آنها دریافتند کـه نرخ مرگ و میر بیماران با انفارکتوسمیوکارد که دارای تیپ شخصیتی D بودند بسیار بالاتر (39 درصد) از بیماران با سایر انواع شخصیت (5 درصد) بود (دنولت و همکاران، 1995). تیپ شخصیتی D به عنوان تمایل پایدار به تجربه عواطف منفی و بازداری اجتماعی تعریف شده است.
عواطف منفی با تمایل پایدار به تجربه هیجانات منفی مثل خشم، خصومت، افسردگی، اضطراب و تعارض درونی مشخص می شود و بازداری اجتماعی به خودداری از افشا کردن احساسات و عقاید در تعاملات اجتماعی به منظور پرهیز از عدم تایید شدن توسط دیگران اشاره دارد (دنولت و همکاران، 1996). تحقیقات نشان داده اند که تیپ شخصیتی D دارای ارتباط منفی با وضعیت سلامت روان است. افراد بزرگسال با تیپ شخصیتی D علائم بیشتری از افسردگی و اضطراب را در مقایسه با افراد غیر تیپ D تجربه می کنند (پیدرسین و همکاران، 2004؛ پیدرسین و همکاران، 2009).
افراد با تیپD استرس های بین فردی بالایی را تجربه می کند و فرد آگاهانه سعی در سرکوب این هیجانات دارد (پیدر سین و دنولت، 2003). تیپ شخصیتی D با دو مولفه تمایل فزاینده به تجربه هـیجانات منفی (هیجانپذیری مـنفی) و بـازداری اجتماعی این هیجانات مشخص میشوند. هیجانپذیری منفی به تمایل فرد به تجربه هیجانات منفی از جـمله خـلق افـسرده، اضطراب، خشم، احساس خصومت اشاره دارد.
افرادی که نمره بالایی در زمینه هیجانپذیری منفی میگیرند، صرفا ناراحت یا بیقرار نیستند بلکه آنها دیـدگاه مـنفی دربـاره خود دارند، علائم جسمانی بیشتری راگزارش میکنند، تمایل به توجه به محرکهای نامطلوب و مضر دارند، در عملکردهای اجـتماعی روزمـره با اختلال مواجهاند و به دنیا با نشانههای ناآرامی و اغتشاش قریب الوقوع مینگرند. از سوی دیـگر، بازداری عـاطفی، به اجـتناب از خطرات بالقوه که متضمن تعاملات اجتماعی نظیر عدم تایید یا عدم پاداش از سوی دیگران اسـت تـعریف شده است. افرادی که نمره بالایی در زمینه بازداری اجتماعی دریافت میکنند، در هنگام تعامل با دیگران، مکر را احـساس در خـودفرورفتگی، تنش،ناراحتی و نـاامنی میکنند(دنولت و وان هک ، 2001).