موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 47 صفحه
شماره فایل : 200 mg
الگوهای مختلفی برای اندازهگیری و مدیریت عملكرد ارائه شده است كه در برگیرنده اجزاء و عناصر گوناگون میشود. در این میان دو نوع الگو را به شرح زیر میتوان تشخیص داد: الف) الگوی اصلی این الگو همانطور كه در شكل (2-2) نشان داده شده است، شامل سه جزء اصلی میباشد: 1. طرحریزی عملكرد؛ 2. اندازهگیری عملكرد؛ 3. بهبود عملكرد. طرحریزی عملكرد نقطة آغازین برای عملكرد است كه در سایة آن مدیر و كاركنان برای دستیابی به تفاهم مشترك كار میكنند تا مشخص نمایند كه كار را چگونه، چه وقت و چرا باید بهتر انجام دهند.
بنابراین در این مرحله ضمن تعیین اهداف عملكردی در سطوح مختلف سازمانی (سازمان، بخش، تیم، فرد)، فعالیتهای لازم در جهت رسیدن به نتایج مورد انتظار مشخص شده و سازماندهی مناسب انجام میگیرد. مرحله بعد، اندازهگیری عملكرد میباشد كه فرآیندی است كه میزان حركت و پیشرفت را در جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده ارزیابی میكند و شامل اطلاعات مربوط به كارایی منابع تبدیل شده به كالاها و خدمات (بروندادها)، كیفیت این بروندادها (نحوة ارائه به مشتریان و میزان رضایت آنها)، و نتایج (نتایج فعالیت برنامه در مقایسه با هدف مورد نظر) و اثربخشی عملیات از نظر كمكهای خاص آنها به اهداف برنامه میگردد (كریمی، 1385).
اصولاً باید دانست كه امروزه سازمانهای موفق بر اساس واقعیت مدیریت میكنند. آنها هیچگاه برای تصمیمگیری به شایعات، مفروضات ذهنی یا حدس و گمان اتكا نمیكنند. اندازهگیری عملكرد ابزار لازم برای تصمیمگیری و تخصیص منابع بر اساس واقعیات را فراهم میآورد. از طرف دیگر، اطلاعات حاصل از اندازهگیری عملكرد، كاربردهای متنوعی دارند كه از ابعاد گوناگونی قابل بحث و بررسی میباشد. از جمله مهمترین این كاربردها را میتوان به شرح زیر دانست: ـ تصمیمگیری: برنامهریزی، هماهنگی؛ ـ كنترل: استفاده از بازخور برای حصول اطمینان از همسویی ورودیها، خروجیها و فرآیندها در جهت كسب اهداف سازمانی؛
ـ هشدار: آگاهی بخشی در زمینه ترجیحات، ارزشها و نوع فرصتهای مورد انتظار مدیران؛ ـ آموزش و یادگیری: آموزش مدیران و كاركنان و توانمندسازی مجموعه سازمان به منظور درك تحولات محیط بیرونی و درونی؛ ـ ارتباطات بیرونی: اطلاعرسانی و گزارشدهی به كسانی كه در مسیر و موفقیت سازمان دارای منافع میباشند (ذی نفعان بیرونی).
پس از اندازهگیری عملكرد و تحلیل اطلاعات ناشی از آن، موضوع بهسازی عملكرد پررنگتر میشود. در این مرحله با استفاده از نتایج مرحله قبل، فعالیتها و پروژههای بهبود برای افزایش قابلیتهای سازمانی مشخص میشوند. فعالیتها شامل انجام اقدام یا مجموعهای از اقدامهای هماهنگ است كه جنبه اصلاحی و یا پیشگیرانه دارد. پروژههای بهبود معمولاً جنبة گستردهتری در سطح واحد دارند و بدین لحاظ برای اجرا به صورت پروژه باید اجرا گردند، مثلاً یك نظام جدید تولید و یا نظام كیفیت در شركت از این نوع میباشد.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.