ابعاد سلامت دانشمندان معتقدند که سلامت دارای ابعادی به شرح زیر است:
1ـ سلامت جسمانی: عبارت است از سلامت بدن که این سلامت از طریق خوردن و آشامیدن صحیح، ورزش منظم، اجتناب از عادات مضر، آگاهی یافتن و احساس مسئولیت در قبال سلامت و تندرستی، به دنبال مراقبتهای پزشکی مورد نیاز و شرکت دادن در فعالیتهایی که به پیشگیری از بیماری کمک میکند، محقق میشود(ادلین و همکاران، 1999).
سلامت جسمانی به منزله ادراک و انتظار مثبت از وضعیت جسمانی مناسب است. این یک واقعیت است که ما فاقد ابزارهایی هستیم که بتوانیم بطور کامل سلامت به ویژه سلامت مثبت را توصیف و پیش بینی کنیم(ادلین و همکاران، 1999).
2ـ سلامت اجتماعی : یعنی توانایی انجام موثر و کارآمد نقشهای اجتماعی بدون آسیب رساندن به دیگران. سلامت اجتماعی در واقع همان ارزیابی شرایط و کار فرد در جامعه است. این بعد از سلامتی بطور مشترک توسط روانشناسان و جامعه شناسان مورد توجه قرار گرفته است (ادلین و همکاران، 1999).
3ـ سلامت هیجانی : این بعد از سلامت به فهم هیجانها و شیوه صحیح مقابله با مشکلاتی که در زندگی روزمره پدید میآید و چگونه تحمل کردن تنیدگی، اشاره میکند(ادلین و همکاران، 1999).
4ـ سلامت عقلانی : سلامت عقلانی یعنی داشتن ذهن باز به عقاید و مفاهیم جدید. به عبارت دیگر سلامت عقلانی عبارتست از فهم این نکته که شخص باطناً دارای انرژی لازم و مناسب برای انجام فعالیتهای عقلانی میباشد. محققان معتقدند که فعالیتهای بسیار زیاد یا بسیار کم، تاثیر منفی بر سلامت میگذارد. مقدار متوسطی از فعالیت عقلانی در حد بهینه بوده و مناسب است(نایدو ، 2000).
5ـ سلامت معنوی : در مورد سلامت معنوی تعاریف متعددی ارائه شده است. برای مثال به نظر ادلین و همکاران (1999) سلامت معنوی یعنی «حالت تعادل و نظم فرد با خود و دیگران و توانایی موازنه ساختن بین نیازهای درونی با خواستهها و تقاضاهای بقیه دنیا». الیسون (1986) سلامت معنوی را «نیروی یکپارچه بیت ذهن و بدن» و گرین برگ (1986) آنرا «عقیده به یک نیروی وحدت بخش» و برخی از مولفان دیگر سلامت معنوی را «ادراک مثبت از معنی و هدف زندگی» میدانند(باباپور، 1381).
6ـ سلامت روانی : مولفان مختلف تعاریف متفاوتی از سلامت روان ارائه داده اند. این تنوع در تعاریف میتواند ناشی از تفاوت رویکردهای مختلف در روان شناسی و اعتقاد متفاوت مولفان نسبت به مولفههای مختلفی که در ارتباط با سلامت روان وجود دارد و در برخی مواقع بواسطه نتایجی که از پاره ای از بررسیهای بدست میآید، باشد. پیش از پرداختن به تعریف سلامتی روانی لازم است به یک نکته اشاره نماییم. سه واژه «بهداشت روانی» و «سلامت روانی» و «بهزیستی روانی» گرچه دارای معانی متفاوتی هستند، ولی در مواردی به جای یکدیگر به کار میروند(هرشن سن، 1988، ترجمه منشی طوسی، 1374: 53).
بهداشت روانی زمینه تخصصی در محدوده روانپزشکی است و هدف آن ایجاد سلامت روان بوسیله پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روانی، کنترل عوامل موثر در بروز بیماریهای روانی، تشخیص زودرس بیماریهای روانی، پیشگیری از عوارض ناشی از برگشت بیماریهای روانی و ایجاد محیط سالم برای برقراری روابط صحیح انسانی است، پس بهداشت روانی علمیاست برای بهزیستی، رفاه اجتماعی و سازش منطقی با پیش آمدهای زندگی (هرشن سن، 1988، ترجمه منشی طوسی، 1374: 53).