موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 38 صفحه
شماره فایل : 352 mg
از منظر دیدگاه مبتنی بر منابع، عملکرد هر شرکتی به ترکیب انواع منابع و مهارتهای لازم برای بهرهبرداری درست و بهینه از این منابع بستگی دارد. این مفهوم از دیرباز در متون مدیریت استراتژیک با عنوان قابلیتهای متمایز (سلزنیک ، 1957) بررسی گردیده است(حمیدی زاده و حسین زاده شهری، 1385). اخیراً تحقیقات دیدگاه مبتنی بر منابع بیشتر بر روی نتایج فرایندهای آرایش منابع، که اغلب قابلیتهای سازمانی نامیده میشوند متمرکز شدهاست.
تحقیقات در مورد قابلیتها نشان میدهد که توانایی سازمانها برای گسترش منابع از طریق قابلیتهای سازمانی اهمیت بیشتری نسبت به سطوح مطلق منابع که منجر به عملکرد میشوند، دارند(ورهایز، مورگان و اوتری، 200). دی(1994) منابع را به عنوان عوامل مشهود و نامشهودی تعریف میکند که سازمان برای دستیابی به اهدافش مورد استفاده قرار میدهد و قابلیتها را به عنوان مجموعه پیچیدهای از مهارتها و دانش انباشته تعریف میکند که سازمانها را قادر میسازد تا فعالیتهایشان را هماهنگ کرده و داراییهای خود را مورد استفاده قرار دهند. گرانت(1991) تمایز بین منابع و قابلیتها را بررسی میکند. منابع، دادهها در فرآیند تولید هستند و واحدهای اصلی تجزیه و تحلیل به شمار میروند.
منابع شرکت در برگیرنده تجهیزات سرمایهای، مهارتهای فردی کارکنان، حق اختراع، نامهای تجاری، مالی و غیره است؛ اما بخشی از این مهارتهای سازمانها سازنده و فعال است. هر فعالیت بهرهور نیازمند هماهنگی منابع برای اجرای وظایف یا فعالیتهاست. در حالی که منابع منشأ قابلیتهای سازمان هستند، قابلیتها سرچشمه اصلی مزیت رقابتیاند. گرانت(1996) قابلیتهای سازمانی را اینگونه تعریف میکند: ((توانایی یک سازمان برای انجام مکرر یک فعالیت مولد که بطور مستقیم یا غیر مستقیم با ظرفیت سازمان برای ایجاد ارزش از طریق تبدیل مؤثر ورودی به خروجی مرتبط است)). این قابلیتها از طریق یکپارچه سازی دانش و مهارتهای کارکنان سازمان بوجود آمده است. کولیس (1994) معتقد است که مزیت رقابتی از قابلیتهای سازمانی ریشه میگیرد که عبارتند از((مجموعهای از فعالیتهای پیچیده که کارآیی شرکت را در تبدیل دادهها به ستادهها تعیین میکنند و پیوسته در حال بهبود هستند)).
از نظر اولریش (1994) نیز مزیت رقابتی پایدار ، توانایی شرکت در تولید محصولات و خدمات با ارزش منحصر به فرد است که به آسانی کپی نشود، و در دراز مدت با ابزارهای سنتی به دست نیاید. وی قابلیتهای سازمانی را ظرفیت سازمان در تغییر و تطبیق با دگرگونیهای مالی، استراتژیکی و تکنولوژیکی تعریف میکند. در ادبیات دیدگاه مبتنی بر منابع، قابلیتها به عنوان مهارتهای مدیریتی و دانش اندوخته شده برای آرایش داراییها جهت خلق مزیت رقابتی تعریف شدهاست. مولر (2006) اظهار میکند که ایجاد ارزش منحصر به فرد سازمانی بر مجموعه قابلیتها و شایستگیهای آن سازمان مبتنی است. بلویس و رامیرز (2006) نشان میدهند که قابلیتهای سازمانی هنگامیکه برای سازمان ارزش ایجاد کنند بطوریکه رقبا دریابند که تقلید از آن غیرممکن یا دشوار است به شایستگیهای منحصر به فرد تبدیل میشوند. برای ایجاد ارزش اقتصادی، مزیت رقابتی پایدار و دستیابی به سودآوری برتر سازمانها به طیف گستردهای از قابلیتها نیاز دارند(دی، 1994).
قابلیت به ظرفیت شرکت در بکارگیری منابع، ترکیب آنها و بکارگیری فرآیندهای سازمانی به منظور رسیدن به هدف مورد نیاز تعریف میشود. آنها مبتنی بر اطلاعات، فرایندهای ملموس یا ناملموس هستند که خاص یک سازماناند و در طی زمان از طریق تعاملات پیچیده در بین منابع سازمان ایجاد میشوند. قابلیتها معمولاً در حوزههای کارکردی مانند مدیریت نام تجاری در بازاریابی یا ترکیبی از منابع فیزیکی، انسانی و فناوری در سطح شرکت هستند. در نتیجه، شرکتها ممکن است چنین قابلیتهایی را در خدماتی با قابلیت اطمینان بالا، فرآیندهای تکراری یا نوآوری محصول، انعطافپذیری تولید، پاسخگویی به روندهای بازار و سیکلهای توسعه محصول ایجاد کنند(پریم و باتلر ، 2001). هرچند شرکت میتواند منابع را خریداری کند، اما قابلیتها رفته رفته و از رهگذر یادگیری فراهم میآیند. منابع قابل انتقالاند ولی قابلیتها تنها از طریق یادگیری و تجربه حاصل میشوند. افزون بر این، قابلیتها به منابع گوناگون نیاز دادند و امکان استفاده بهینه از منابع را پدید میآورند.
قابلیتها آنگاه با اهمیت میشوند که در ترکیبی منحصر به فرد قرار گیرند و شایستگیهای محوری ایجاد کنند که ارزش استراتژیک دارند و به مزیت رقابتی میانجامند. هنگامیکه قابلیتها در محیط با عوامل حیاتی موفقیت آمیز در میآمیزند به شایستگی محوری تبدیل میشوند(بارنی، 2001). تحقیقات مختلف جریانی را آشکار میکنند که بواسطه آن بتوان توضیحات نظری در این باره ارائه کرد که چگونه بعضی از شرکتها با آرایش منابع در دسترس به گونهای بهتر از رقبا بر ناکارآمدی منابع خود غلبه میکنند.
یک نمونه هنگامی است که شرکتهای کوچک اقدام به ایجاد محصولات نوآورانهای میکنند که ارزش بیشتری برای مشتریان خود نسبت به محصولات ارائه شده توسط رقبای بزرگتر فراهم میکند(ورهایز، مورگان و اوتری، 2009). در این میان نقش قابلیتهای بازاریابی وعوامل شکلدهنده آن، به عنوان یکی از منابع مزیت رقابتی پایدار، بسیار مؤثر و تعیینکننده میباشد(اکدنیز و همکاران ، 2010).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.