یک مسئله انگیزشی که می تواند در روند یادگیری تأثیرگزار باشد، مفهومی است که فرد از خود به عنوان یادگیرنده، دارد. این مفهوم در خلأ شکل نگرفته است و ناشی از تجربیات مختلفی است که او در موقعیت یادگیری داشته است (یزدی، 1383).
یک مسئله انگیزشی که می تواند در روند یادگیری تأثیرگزار باشد، مفهومی است که فرد از خود به عنوان یادگیرنده، دارد. این مفهوم در خلأ شکل نگرفته است و ناشی از تجربیات مختلفی است که او در موقعیت یادگیری داشته است (یزدی، 1383). خودپنداره تحصیلی کلی در سال های اولیه تحصیل به تدریج در حال شکل گیری است. همچنان که فرد سال های تحصیلی را پشت سر می گذارد، تصوری مثبت و منفی از خودش در امر تحصیل نیز کسب می کند. اگر دانش آموز در فعالیت های یادگیری خود در اکثر تکالیف یادگیری و طی چندین سال تحصیلی احساس موفقیت و شایستگی کند، و این شایستگی نیز از سوی دیگران به وی اطلاع داده شود، در ارتباط با تکالیف تحصیلی یک نوع احساس کلی ارزشمندی کسب می کند و برعکس اگر در انجام تکالیف آموزشگاهی احساس شکست کند، احساس عدم کفایت و شایستگی کلی در او ایجاد می شود (یارمحمدی واصل، قنادی و مقامی، 1392).
مهم ترین مشخصه خود پنداره تحصیلی حالتی است که خودپنداره فرد را درنتیجه کنش های متقابل و تجارب با دیگران مشخص می کند و این واقعیت را تأیید می کند که خودپنداره تحصیلی یادگرفتنی و قابل اکتساب در طی زمان است و معلمان نقش مهمی در شکل گیری خود پنداره و خود پنداره تحصیلی بچه ها دارند (منداگلیو و پرت، 2003؛ به نقل از میکائیلی، افروز و قلیزاده، 1391).
افرادی که در انجام کارها خود را اثربخش تر، مطمئن تر و توانمندتر می دانند، در مقایسه با سایرین از خودپنداره تحصیلی بالایی برخوردار خواهند بود. بالطبع چنین خودپنداره ای منجر به رشد و پیشرفت تحصیلی آتی فرد و عدم بروز هیجانات منفی در وی می شود. بر این اساس افرادی که در آغاز تحصیل تفکر و برداشت مثبتی از خود و توانایی های خود دارند، چنین تفکر مثبتی منجر به پیشرفت تحصیلی آنان می شود. همچنین پیشرفت تحصیلی آنان بازخورد مثبتی به خودپنداره و صحت برداشتشان از خود و توانایی هایشان می بخشد (مارش،2002 و اکرم رانا و ضفر اقبال، 2005؛ به نقل از غفاری و ارفع بلوچی، 1390).
دانش آموزانی که در دوران تحصیل دچار ضعف و شکست می شوند، در اثر تکرار شکست، باوری کاذب و محدود کننده می یابند که تداوم و تعمیم آن باعث ثبت خودانگاره منفی و بازدارنده و مانع در برابر ابراز توانایی ها وتحکیم احساس ضعف بیشتر در مراحل بعدی می شود؛ تصور مردود شدن و احتمال مردود شدن، در عمل عدم تلاش برای حل مشکلات و جبران ضعف ها و بروز ضعف تحصیلی را افزایش داده و به تدریج جزء شخصیت وی می گردد (هاشمی، 1374).
عوامل مؤثر بر خودپنداره تحصیلی
از دیدگاه رئیس سعدی (1386) چهار عامل زیر می تواند در شکل گیری خودپنداره تحصیلی تأثیر گذار باشد: - خانواده: خانواده یک واحد اجتماعی است که بیشترین تأثیر را بر رشد فرزند دارد. والدین از طریق ارائه الگو، معیارها و پاداش ها در رشد شناختی و مفهوم "خود" و کسب هویت دارند (بیابانگرد، 1389). - مدرسه: محیط مدرسه اولین محیط اجتماعی است که کودک با ورود به آن، تکالیف آموزشی مرتبط با آن را بر عهده خواهد داشت. نحوه عملکرد دانش آموز در مدرسه در مورد هریک از دروس و در مقایسه با سایر دانش آموزان بالاترین تأثیر را در شکل گیری خودپنداره تحصیلی خواهد داشت. بازخورد دیگران: خودپنداره، مفهومی است که در اثر ارتباط فرد با دیگران و بازخوردهای دریافتی از آن ها شکل می گیرد. در واقع هر فرد خود را در آینه دیگران می بیند و می شناسد.
- ارزش های فرهنگی: وقتی مردم انتظارات فرهنگی را همسو با توانایی ها و رفتارهایشان می بینند، درباره خودشان احساس خوبی می کنند وعزت نفس آن ها زیاد می شود (واتین ولیود، 1997؛ به نقل از فنونی، 1380).