در چند دهه‌ی اخیر و با پیدایش رویکرد روان‌شناسی مثبت، تغییرات بسیاری در تحقیقات روان‌شناختی صورت گرفت؛ علاقه به تحقیق در این حیطه افزایش یافت (شوگرن، لوپز، ویماید، لیتل و پرس‌گروو ، 2006).

آغاز توجه به بهزیستی

در چند دهه‌ اخیر و با پیدایش رویکرد روان‌شناسی مثبت، تغییرات بسیاری در تحقیقات روان‌شناختی صورت گرفت؛ علاقه به تحقیق در این حیطه افزایش یافت (شوگرن، لوپز، ویماید، لیتل و پرس‌گروو ، 2006) و گرایش پژوهش‌ها برای تبیین پدیده‌های روان‌شناختی، به سمت توانایی‌ها و ویژگی‌های مثبت انسان سوق پیدا کرد (حجازی و همکاران ، 1392). این شاخه‌ی جدید از روان‌شناسی اساساً به مطالعه‌ی علمی توانمندی‌ها، شادمانی و بهزیستی ذهنی انسان (اشنایدر و لوپز ، 2007؛ به نقل از شیخی و همکاران ، 1389) و موضوع نسبتاً جدیدتر رضایت از زندگی و رویکردهای لذت‌گرا و سعادت گرا (کار ، 2004؛ ترجمه‌ی شریفی و نجفی‌زند، 1387)، می‌پردازد.

سازمان بهداشت جهانی نیز، سلامت را به‌عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی، و نه صرفاً نبود بیماری تعریف کرده است. این سازمان، سلامت روانی را نیز به‌عنوان«حالتی از بهزیستی که در آن فرد توانایی‌های خود را می‌شناسد، می‌تواند با فشارهای روانی بهنجار زندگی کنارآید، به نحو پرثمر و مولدی کار کندو برای اجتماع خویش مفید باشد» تعریف می‌کند (جوشنلو، رستمی و نصرت‌آبادی، 1385). با توجه به نقش تعیین کننده‌ی بهزیستی در تعیین و تبیین کنش وری روان شناختی بهینه در افراد، شواهد تجربی مختلف، مطالعه‌ی نظامدار عوامل تبیین کننده‌ی الگوی تجارب هیجانی مثبت و منفی را به مثابه‌ی یکی از مهم‌ترین اولویت‌های پژوهشی خود تعریف کرده است (هوبنر، سالدو، اسمیت و مک نایت ، 2008).

تعریف بهزیستی

سازه‌ی بهزیستی معمولاً تحت عنوان بهزیستی روان‌شناختی، بهزیستی اجتماعی و بهزیستی ذهنی موردبررسی قرار می‌گیرد (حجازی و همکاران، 1392). بهزیستی ذهنی عبارت است از ارزشیابی زندگی برحسب رضایت و تعادل داشتن بین حالات عاطفی مثبت و منفی. مدلی سه مؤلفه‌ای (و در برخی موارد با مشترک دانستن دو مؤلفه عاطفی ، مدل دومؤلفه‌ای) برای مفهوم بهزیستی پیشنهادشده است که عبارت است از: 1) عاطفه مثبت، 2) عاطفه منفی، 3) مؤلفه شناختی رضایت از زندگی (داینر 2000، به نقل از سلطانی‌زاده، ملک‌پور و نشاط‌دوست، 1391).

بهزیستی ذهنی شامل اصول مهمی است که بر همه ابعاد رفتار انسان و پیشرفت او (شامل سلامت فیزیکی و روانی، پیشرفت مهارتی و آموزشی، صلاحیت اجتماعی و ایجاد روابط مثبت اجتماعی) تأثیرمی‌گذارد (برجز، نیآجی و زاف ، 2002؛ به نقل از پیوسته‌گر، دستجردی و دهشیری، 1389).

ابعاد مختلف بهزیستی از نظر ریف

باید گفت که بهزیستی مفهومی انتزاعی و چندبعدی است که دارای فرضیه‌های متعددی است وعوامل بسیاری در تأمین بهزیستی افراد با یکدیگر تعامل دارند. در این‌جا به دلیل این‌که مدل بهزیستی ریف، مدلی جامع و دربرگیرنده‌ی متغیرهای پژوهش حاضر است، موردبررسی قرارمی‌گیرد.

مدل ریف شش بعد کارکرد روان شناسی مثبت که بهزیستی را احاطه کرده‌اند، در برمی‌گیرد. این شش بعد عبارت‌اند از: - خویشتن پذیری، که شامل ارزیابی مثبت فرد از خودش و گذشته‌اش‌است. (این بعد به دلیل ارزیابی فرد از خودش، می‌تواند با خودپنداره که یکی از متغیرهای پژوهش حاضر است، مرتبط باشد) - روابط مثبت با دیگران، اشاره به داشتن روابط پاداش‌دهنده با دیگران و کیفیت این رابطه دارد. (این بعد با رابطه‌ی بین والدین و فرزندان و تعارض والد – فرزند که یکی از متغیرهای پژوهش حاضر است، مرتبط است) - استقلال، که به عنوان احساس خودمختاری تعریف شده است. این تعریف به شکل ساده به استقلال و توانایی تنظیم رفتارها، اشاره دارد. - تسلط بر محیط، که اشاره به ظرفیت مدیریت مؤثر زندگی و دنیای اطراف دارد. - هدف در زندگی، که به عنوان این باور که زندگی فرد هدفمند و بامعناست، تعریف شده است. - رشد شخصی، به معنی رشد توانایی‌های باالقوه و بالفعل ساختن آن‌هاست(علیزاده، 1392).

تعریف رضایت از زندگی

دیدگاه فرد نسبت به زندگی بیشتر بر پایه منابع شناختی است، تا عکس‌العمل‌های هیجانی کوتاه‌مدت. به همین دلیل ازلحاظ مفهومی، رضایت از زندگی (جزء شناختی بهزیستی) پایدارتر از عناصر عاطفی است و درنتیجه از آن به‌عنوان شاخص کلیدی بهزیستی ذهنی مثبت یاد می‌شود (داینر و داینر، 2009). تعریف رضایت از زندگی عبارت است از: نگرش مساعد فرد به زندگی خود به‌طورکلی (هیبرون ،2007). کرسینی (2002) نیز رضایت از زندگی را ادراک یا احساس کلی مثبت هر فرد، در مورد کیفیت زندگی‌اش، می‌داند. رضایت از زندگی یک فرایند داوری است که افراد کیفیت زندگی خود را بر اساس ملاک‌های منتخب خودارزیابی می‌کنند (شیخی و همکاران، 1389). بنابراین این‌گونه ارزیابی‌ها شامل پاسخ‌های هیجانی افراد، حیطه رضایت و ارزیابی شناختی آنان است (مالکوک ، 2011).

راجع به رضایت، فلاسفه قدیم نظیر ارسطو، افلاطون و همچنین اریک فروم مباحث فراوانی را مطرح کرده‌اند. به عقیده فروم، نیازهای تأمین نشده بر جسم فشار می‌آورند و ارضای آن‌ها سبب رضایت می‌شود. ازکمپ در تعریف رضایت می‌گوید: «در تضاد با مفهوم خوشحالی که ناظر بر تجربه عاطفی (هیجان‌ها و احساس‌ها) است، رضامندی بر تجربه شناختی یا داورانه ای دلالت دارد که به‌عنوان اختلاف ادراک شده بین آرزو و پیشرفت قابل‌تعریف است. این تعریف طیفی را تشکیل می‌دهد که از ادراک کامروایی تا حس محرومیت را در برمی‌گیرد» (ازکمپ، ترجمه ماهر،1386). در حقیقت رضایت از زندگی این مسائل را منعکس می‌کند که تا چه اندازه نیازهای اساسی برآورده شده‌اند و تا چه اندازه انواع دیگر اهداف، به‌عنوان اهداف قابل‌دسترسی می‌باشند. درحالی‌که برای افرادی که در شرایط کم‌تر پیشرفته زندگی می‌کنند، ارضای نیازهای اساسی، بیشتر موردتوجه قرار می‌گیرد (کومین و نیستیکو ، 2002).

رضایت از زندگی را به‌عنوان قضاوت شخصی از سعادت و بهروزی و کیفیت زندگی مبتنی بر معیارهای انتخابی هر فرد تعریف کرده‌اند. مفهوم رضایت به‌عنوان یک تجربه درونی است که حضور مثبت هیجان‌ها و نبود احساسات منفی را در برمی‌گیرد (رود، آرتول دی، مونی، نییر، بولدوین، بامر و روبین ، 2005). رضایت درونی انسان‌ها، از رشد فردی، اجتماعی و منابع سازشی نشأت می‌گیرد (فانک، هوبنر و والیوس ، 2006). هنگامی‌که از افراد خواسته می‌شود تا رضایت از زندگی خود را ارزیابی کنند، آنان به راهبردهای اکتشافی، عاطفی و دیگر اطلاعاتی که در خاطرشان به‌آسانی قابل‌دسترس باشد، تکیه می‌کنند. به عبارتی تعهد فرد به یک سری اهداف جهت دستیابی به آن و وجود اهدافی مرتبط با روابط اجتماعی، کار و فعالیت؛ رضایت از زندگی را می‌سازد (فیلسینگر و توما ، 1988، به نقل از شاه سیاه، بهرامی، محبی و ترابی، 1390).

اصطلاح «زندگی» می‌تواندبه‌عنوان همه حیطه‌های زندگی فرد در مقطع خاصی از زمان، یا به‌عنوان یک قضاوت یکپارچه در مورد زندگی شخص از بدو تولد تعریف شود. این تمایز اغلب در مقیاس‌های فعلی، مبهم مانده است. بنابراین، بهتر است به پاسخ‌دهنده آگاهی داده شود که آیا این سؤال به زندگی او، از بدو تولد یا به زندگی فعلی او در همه حیطه‌ها اشاره دارد (داینر، 2006).

عوامل مرتبط با رضایت از زندگی

نتایج مطالعات آرسلان، هموتا و آسلو (2010) نشان داد که بین عزت نفس و رضایت از زندگی همبستگی مثبتی وجود دارد. بزرگمهر و سلیمی (2012) به این نتیجه رسیدند که تنهایی عاطفی یک پیش بینی‌کننده‌ی قوی منفی برای رضایت از زندگی است. مطالعات رضاپور و همکاران (1389) نشان داد که دینداری از طریق اثر بر اضطراب، افسردگی، نشانه‌های جسمانی و کنشوری اجتماعی بر رضایت از زندگی تأثیر دارد. نتایج مطالعه‌ی مالکوک(2010) نشان داد که ویژگی‌های شخصیتی و سبک‌های مقابله نقش مهمی در توضیح بهزیستی ذهنی بازی می‌کند.

روان نژندی پیش بینی کننده‌ی منفی و برونگرایی و باوجدان بودن پیش بینی کننده مثبتی برای بهزیستی ذهنی است. پژوهش کجباف، سجادیان، کاویانی و انوری(1390) نشان دهنده‌ی این است که سبک زندگی اسلامی و شادکامی بارضایت از زندگی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد. مطالعه‌ی احدی نریمانی، ابوالقاسمی و آسیایی (1388) نیز نشان داد که بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطه‌ی مثبت معنادار وجود دارد.

افرادی که بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی بالایی دارند، بیشتر علاقه‌مندند در اجتماع نقشی به عهده بگیرند، وقت فراغت پرشورتری برای خود ایجاد کنند و در فعالیت‌های عمومی بیشتر شرکت کنند. دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و عمدتاً دارای هیجان‌های مثبت‌اندوازارزیابی مثبت رویدادهای در حال وقوع استقبال می‌کنند. در مقابل افرادی که بهزیستی ذهنی و رضایت از زندگی پایینی دارند، شرایط و رویدادها را نامطلوب ارزیابی کرده و به همین دلیل هیجانات نامطلوب مثل اضطراب، افسردگی و پرخاشگری را بیشتر تجربه می‌کنند (داینر،2000).

عوامل همبسته با رضایت از زندگی از دیدگاه وجودی

از دیدگاه وجودی، عوامل همبسته با رضایت از زندگی دارای چهار بعد اصلی و نیز عوامل فرعی است (شریعتمدار، 1391). این عوامل را می‌توان به صورت نمودار صفحه‌ی بعد نشان داد: نمودار عوامل همبسته با رضایت از زندگی از دیدگاه وجودی(شریعتمدار، 1391)

عوامل فرهنگی تأثیرگذار بر رضایت از زندگی

بسته بودن: افراد در جوامع بسته، اضطراب زیادی را تجربه می‌کنند، آن‌ها از این که رفتارشان نامناسب یا نادرست باشد، یا این که مورد انتقاد قرار گیرند، کنار زده شوند و حتی در نتیجه‌ی آن طرد و منزوی شوند، می‌ترسند. بر این اساس انتظار می‌رود، بسته بودن ، با سطوح پایین تر بهزیستی ارتباط داشته باشد(دینر و سو، 2000؛ ترجمه‌ی غضنفری و هاشمی آذر، 1391).

فرد گرایی: تحقیقات نشان داده است که در فرهنگ‌های فردگرا، سطوح بالای احترام به خود و خوشبینی وجود دارد و احترام به خود بالا باعث بهزیستی درونی بالا و رضایتمندی از زندگی می‌شود. در صورتی که فردگرایی با رقابت جویی همراه باشد، به استرس می‌انجامد، و این می‌تواند به کاهش رضایت از زندگی منجر شود. اما در صورتی که فردگرایی با آزادی بیشتر برای پیگیری علایق شخصی همراه باشد، این دو ویژگی فردگرایی می‌تواند یکدیگر را در تأثیر بر بهزیستی خنثی نمایند(دینر و سو، 2000؛ ترجمه‌ی غضنفری و هاشمی آذر، 1391).

پیچیدگی فرهنگی: در جوامع پیچیده فرد برای انتخاب کردن، امکان مقایسه‌ی بیشتری دارد. ممکن است فردی هدف‌های مقایسه ای که احترام به خود را افزایش می‌دهد و در نتیجه باعث بالا رفتن بهزیستی و رضایت از زندگی می‌شود را انتخاب کند. همچنین پیچیدگی فرهنگی ممکن است منجر به اضطراب شود. از آن جا که پیچیدگی فرهنگی با فردگرایی مرتبط است، یعنی آن چه که معمولاً با رقابت جویی مرتبط می‌شود؛ بنابراین می‌تواند سبب کاهش رضایت از زندگی شود(دینر و سو، 2000؛ ترجمه‌ی غضنفری و هاشمی آذر، 1391).

خرید و دانلود فوری این فایل

قیمت : 39000 تومان





فروش ویژه پنج فایل دلخواه

آیا فایل های بیشتری نیاز دارید؟ ... آیا تخفیف می خواهید؟ ...

با پرداخت حق اشتراک به مبلغ 64000 تومان فایل های دلخواه خود را از این سایت دانلود کنید.

با پرداخت 64000 تومان حق اشتراک: تعداد 5 فایل دلخواه خود را از بین همه فایل های سایت انتخاب و دانلود کنید:

 

فایل های سایت عبارتند از:

 فایل مبانی نظری روانشناسی و مدیریت و... با لیست منابع

فایل مقالات پیشینه تحقیق با لیست منابع

فایل word مقالات بیان مسئله با لیست منابع

فایل word پروپوزال های باکیفیت و عالی با لیست منابع (عنوان همه پروپوزال ها)

و فایل های پاورپوینت و ...

فایل های تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

 برای خرید حق اشتراک کلیک کنید...


نکته مهم: با خرید حق اشتراک تا یکسال فرصت دارید با ارسال شماره تراکنش به ایمیل زیر ده فایل را دریافت کنید.

اگر مشکلی در دریافت فایل داشتید ایمیل بزنید:

iranprojhe@gmail.com

یا در ایتا پیام بدین. ارسال مستقیم پیام در ایتا

کد فایل را حتما بفرستید

یا