همان گونه که قبلا نیز اشاره شد افراد از نظر استفاده از راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجانات با یکدیگر متفاوت هستند و در هنگام مواجهه با هیجانات و رخدادهای زندگی خود به گونه های متفاوتی برخورد می کنند
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
42
همان گونه که قبلا نیز اشاره شد افراد از نظر استفاده از راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجانات با یکدیگر متفاوت هستند و در هنگام مواجهه با هیجانات و رخدادهای زندگی خود به گونه های متفاوتی برخورد می کنند. در این قسمت به پیامدهای استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و همچنین پیامدهای استفاده از راهبردهای منفی آن اشاره خواهد شد.
یکی از متغیرهایی که نوجوانان در زندگی خود با آن روبرو می شوند مسایل تحصیلی ودانشگاهی آنان می باشد. نحوه برخورد افراد با رویدادها و مسایل دانشگاهی و تحصیلی می تواند از نحوه ای که افراد هیجانات خود را تنظیم و کنترل می نمایند تاثیر پذیرد، به عبارت دیگر افراد با استراتژی های مختلف تنظیم شناختی هیجان می توانند به گونه ای سازگاریافته یا ناسازگارانه به مسایل و رخدادهای تحصیلی خود پاسخ دهند. سازگاری تحصیلی یکی از متغیرهایی است که با راهبردهای شناختی تنظیم هیجان رابطه دارد ( سامانی و حسین چاری،1390). استفاده از راهبردهای مثبت تنظیم هیجانات با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت و استفاده از راهبردهای منفی آن با سازگاری تحصیلی رابطه منفی دارد.
راهبردهای شناختی تنظیم هیجان اثر قابل ملاحظه ای بر هیجاناتی که فرد تجربه می کند می گذارند. ازجمله یکی از عوامل وجود اختلال در نظم هیجانی، استفاده نابجا از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می باشد، که به قول متخصصین، پیش بینی کننده آسیب روانی فرد در آینده( ساندلر، تین، وست، 1994، آبوت، 2005) و عامل کلیدی و مهمی در پیدایش اضطراب و افسردگی( بیوریگارد و همکاران، 2001) ، حساسیت های بین فردی و انزوای اجتماعی ( ایزنبرگ و همکاران، 2001)، بزهکاری، خشونت و رفتار پرخاشگرانه ( ایزنبرگ و همکاران، 2001، بیورگارد و همکاران، 2001)، می باشد.
گارنفسکی وکرایج (2006)، مک گی، ولف و السون(2001)، نولن-هاکسما، مک براید ولارسون(1997)، نشان دادند که استفاده از راهبردهای غیرسازگارانه تنظیم شناختی هیجان( مقصر دانستن خود، نشخوار فکری و مصیبت بارتلقی کردن) در بزرگسالان دچار اختلال روانی شایع تر است و نوع راهبرد تنظیم شناختی هیجان با افسردگی رابطه دارد. نشخوار فکری، فاجعه آمیز دانستن، مقصر دانستن خود، فقدان باز ارزیابی مثبت، به عنوان معتبرترین پیش بینی کننده های هیجانات منفی، مانند افسردگی، اضطراب، استرس و خشم معرفی شده اند( ریان، مارتین و داهلن، 2005) . همچنین فقدان بازارزیابی مثبت رابطه معکوس با افسردگی دارد.
استفاده از راهبردهای منفی تنظیم هیجانات مانند مصیبت بار تلقی کردن، مقصر دانستن خود و نشخوار فکری سببب بروز اضطراب می شود( گارنفسکی و کرایچ، 2001). فاجعه بار خواندن، نشخوار فکری و سرزنش دیگران با خشم و خصومت و حساسیت بین فردی ارتباط دارد. افرادی که بیشتر حوادث را فاجعه بار تلقی می کنند و نشخوار فکری بیشتری دارند، بیشتربه مشکلات هیجانی مبتلا می شوند. استفاده زیاد از راهبرد فاجعه بار تلقی کردن، در برخی از افراد به صورت زود رنجی و حساسیت نسبت به اطرافیان، در برخی از افراد به صورت افسردگی یا غمگینی و در افراد دیگر به صورت استرس و اضطراب نشان داده می شود. عده ای نیز دچار احساس خشم و خصومت می شوند.
راهبرد نشخوار فکری و تمرکز بر تفکر نیز با مشکلات هیجانی( افسردگی، اضطراب، خصومت و حساسیت بین فردی) مرتبط است. نشخوار فکری به معنای تمرکز توجه بر افکار است بسته به این که افکار چه محتوایی داشته باشند( مثبت و یا منفی بوده و یا به گذشته و یا آینده مربوط باشند)، می توانند حالات هیجانی متفاوتی( استرس، اضطراب، افسردگی و خشم) در فرد ایجاد کنند یا این حالات را تشدید نماید. زمانی که فرد با استرس مواجه می شود، با توجه به راهبردی که استفاده می کنند، عملکرد تطابقی یا غیر تطابقی دارند. براساس یافته های گارنفسکی و همکاران(2001)، با استفاده از راهبرد فاجعه با تلقی کردن و نشخوار فکری منجر به بروز مشکلات فکری در زمان برخورد با استرس ها می شود.
تحقیق بکتاش و یعقوبی (1392)، نشان داد که در مقایسه میان گروه وسواسی اجباری با گروه عادی، گروه وسواسی بیشتر از افراد عادی از راهبرد های فاجعه انگاری، نشخوار فکری، سرزنش خود و سرزنش دیگران استفاده می کنند و افراد عادی بیشتر از راهبردهای ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی استفاده می کنند. به طور کلی افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری در هنگام مواجهه با وقایع آسیب زا، از راهبردهای منفی، نامطلوب و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و افراد عادی از راهبردهای مثبت، مطلوب و سازگار تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند.