خودکارآمدى جزیى از خودپنداره فرد مى باشد که به باورهاى فرد در رابطه با توانایى هایش جهت انجام تکالیفى که در آینده با آنها روبه رو مى شود، مربوط است (بندورا، 1997).
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
67
خودکارآمدى جزیى از خودپنداره فرد مى باشد که به باورهاى فرد در رابطه با توانایى هایش جهت انجام تکالیفى که در آینده با آنها روبه رو مى شود، مربوط است (بندورا، 1997). یکى از جنبه هاى خودکارآمدى، خودکارآمدى تحصیلى است. خودکارآمدى تحصیلى شامل باورداشتن به توانایى ها براى رسیدن به اهداف در یک زمینه تحصیلى مشخص می باشد(دورمان ، 2001). پژوهش ها نشان می دهد که خودکارآمدى تحصیلى با انگیزش تحصیلى(ساراکاروگلووداینسر ،2009)، و عملکرد تحصیلی(آمون ،2008)، رابطه معنى دار دارد.
به طور کلی، سازه خودکارآمدی در محیط های آموزشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا طبق نظر بندورا، این گونه محیط ها برای رشد و شکل گیری خودکارآمد ی مناسب هستند (بندورا،1994)، در محیط های آموزشی و نیز در علوم سلامت، خودکارآمدی ر ا اغلب برای تعیین موفقیت برنامه های آموزشی و میزان دستیابی دانش آموزان به برآیندهای آموزشی بررسی کرده اند (بابنکو، مولد، آندروسیزین و گلدنبرگ ،2004؛ لنت و اسمید ،2006).
در محیط های آموزشی، خودکارآمدی به باورهای دا نش آموز در ارتباط با توانایی انجام وظایف درسی تعیین شده اشاره دارد . دانش آموزانی که معتقدند در تحصیل می توانند موفق باشند، تمایل، تلاش و استقامت بیشتری در انجام وظایف درسی نشان می دهند و به توانایی خوداطمینان بیشتری دارند ( بندورا،1997؛ بونگ ،2001). یافته های حاصل از مطالعات، حاکی از آنند که خودکارآمد ی بر کسب دانش (پاجاریس،1996)، رشد و بهبود مهارت ها (فردی و مویرکوچران ، 2006)، تأثیردارد. همچنین، خودکارآمدی زیاد دانش آموزان، سبب موفقیت تحصیلی آنان می گردد(زیمرمان ،2000؛گور ،2006).
بنابراین، سازه مهم نظریه بندورا (1982)، خودکارآمدی است .خودکارآمدی ادراک شده عبارت است از باورهای مربوط به صلاحیت های شخصی برای سازماندهی و اجرای اعمال ضروری به منظور فراگرفتن یا انجام رفتارها در سطوح معین .تحقیقات در مورد جنبه تعامل خودکارآمدی " شخص - رفتار " نشان می دهند که باورهای خودکارآمدی بر رفتارهای پیشرفت تحصیلی ، مانند انتخاب تکالیف ، استمرار یادگیری ، مقدار تلاش و اکتساب مهارت اثر می گذارند(شانک ،1991).
همچنین نشان داده شده است که انواع تجارب خاص (به عنوان مثال ، عملکرد قبلی ، تجارب جانشینی، متقاعدسازی کلامی و برانگیختگی هیجانی -فیزیولوژیکی) بر باورهای شخصی انسان ها اثر می گذارند. به عنوان مثال ، دانش آموزانی که موفقیت هایی در مدرسه کسب نموده اند، سطوح بالاتری از کارآمدی مرتبط با عملکرد تحصیلی را نشان می دهند تا دانش آموزانی که تجارب موفقیت آمیزی در مدرسه نداشته اند .
بندورا(1977)، دریافت دانش آموزانی ه خودکارآمدی بالادارند نسبت به دانش آموزانی که به توانایی های خود تردید دارند در انجام تکالیف آموزشی بیشتر شرکت می کنند، سخت تر کار می کنند و وقتی با مشکلات روبرو می شوند زمان بیشتری مقاومت می کنند. شواهدی وجود دارد دال براین که خودکارآمدی با دو شاخص انگیزشی یعنی ، درجه بندی عملکرد و مصرف انرژی رابطه دارد (رجبی، شهنی ییلاق، شکرکن و حقیقی، 1384).
به طور کلی باورهای خودکارآمدی قوی در دانش آموزان به عنوان داوری و قضاوت آنان در مورد توانایی های خود جهت انجام تکالیف و یادگیری مواد آموزشی مورد نیاز جهت اکتساب نمرات خوب، ارجاع داده می شود. این افراد ممکن است در موضوع خاصی باورهای قوی نسبت به خود داشته باشند و در مورد موضوع دیگر نداشته باشند. کلیه باورهای خودکارآمدی می توانند در موقعیت های مختلف متنوع باشند. دانش آموزان با خودکارآمدی قوی در جهت تکالیف مدرسه سعی بیشتری نموده و مدت زمان طولانی تری را صرف آنان می نمایند تا بتوانند نمرات خوبی را کسب نمایند(کیامرثی و همکاران، 1390).
در واقع باورهای خودکارآمدی می توانند تأثیرات مثبت و منفی بر روی عمکرد تحصیلی دانش آموزان داشته باشند. در واقع موفقیت و پیشرفت تحصیلی به جلوه ای از وضعیت تحصیلی دانش آموز اشاره دارد که این جلوه ممکن است نشان دهنده نمره یک دوره، میانگین نمرات برای مجموعه ای از دوره ها در یک درس یا میانگین نمرات دوره های مختلف باشد(اعرابیان و همکاران، 1389).
باورهای خودکارآمدی قوی در دانش آموزان به عنوان داوری و قضاوت آنان در مورد توانایی های خود جهت انجام تکالیف و یادگیری مواد آموزشی مورد نیاز جهت اکتساب نمرات خوب، ارجاع داده می شود. افراد دارای باورهای خودکارآمدی قوی در جهت انجام تکالیف سعی بیشتری نموده و زمان بیشتری را صرف کار خود کرده تا بتوانند نمرات بهتری را کسب نمایند(شارف ، 1997).