با تغییر بافت اجتماعی از حالت سنتی به شکل مدرن و یا شبیه مدرن و در اثر تحولات ناشی از جهانی شدن شاهد تغییرات ماهیت انسان وتغییر هویت اجتماعی وفردی او هستیم که این امر ناشی از آثار و عوارض تمدن جدید صنعتی ،آسیب زدایی شهر نشینی ،زوال همبستگی اجتماعی وافزایش انگیزه ای فرد طلبانه وغیر اجتماعی و در مجموع هویت زدایی اجتماعی بوده است
با تغییر بافت اجتماعی از حالت سنتی به شکل مدرن و یا شبیه مدرن و در اثر تحولات ناشی از جهانی شدن شاهد تغییرات ماهیت انسان وتغییر هویت اجتماعی وفردی او هستیم که این امر ناشی از آثار و عوارض تمدن جدید صنعتی ،آسیب زدایی شهر نشینی ،زوال همبستگی اجتماعی وافزایش انگیزه ای فرد طلبانه وغیر اجتماعی و در مجموع هویت زدایی اجتماعی بوده است. (گل محمدی، 1388).
جهانی شدن پدیده ای است که جوانب گوناگون زندگی فرهنگی اعم از نگرش جنسیتی دانش آموزان رسمی،هویت و سبک زندگی مردم را تحت تآثیر قرار می دهد (لطف آبادی،نوروزی،1389) رواج شیوههای جدید رفتار اجتماعی برای پرکردن فضاهای زندگی (مثلآ:پاساژ گردی،توجه به رسانههای مختلفمدیریت بدن،تمرکز بر بدن،و...)فردی شدن،اهمیت یافتن سیاستهای زندگی بر اساس ترجیحات سبکهای زندگی متفاوت،از جمله زمینههای اصلی هستند که شرایط جدیدی را پیش روی افراد قرار داده اند این به بدان معناست که این تحولات که در قالب جهانی شدن فرهنگی رخ می دهد علاوه بر تآثیر بر ذوق،سلیقه،گذراندن اوقات فراغت و در نهایت سبک زندگی افراد نگرش به خود و جامعه و میزان هویت اجتماعی آنها تحت تآثیر قرار داده است.
به عبارت دیگر در جامعه مدرن نوع و سبک رفتار و کنشهای مصرفی یا سبک زندگی است که هویتهای فردی و اجتماعی را شکل می دهد. (کفاشی و همکاران،1389) به طور کلی در چنین فضای اجتماعی علاوه بر سبکهای متفاوت زندگی که توسط افراد انتخاب می شود فرایند جهانی شدن موجب تغییر در منابع هویتی و هویت گزینی افراد نیز شده است. (خواجه نوری و همکاران،1389).
اهمیت این امر زمانی مشخص می شود که بدانیم بدون سبک زندگی و هویت اجتماعی یعنی بدون چهارچوبهای مشخصی که شباهت ها و تفاوت ها را آشکار می سازد افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنا دار و پایدار میان خود را نخواهند داشت (کفاشی و همکاران،1389) همچنین فهم چیستی و چگونگی خود در برابر دیگری که مشخصه هویت است نه تنها در ساختار روانی افراد بلکه در تکاپوهای جامعة انسانی نیز اهمیت زیادی دارد (ذولفقاری و سلطانی،1389).
مسآله بودن این موضوع از آنجا ناشی می شود که مسیر تغیر سبکهای زندگی و ورود سبکهای جدید زندگی موجب تغییر و تهدید فرهنگی،فردی شدن و افزایش شکافهای اجتماعی،رواج مصرف گرایی،از هم پاشیدگی شبکههای سنتی ودر نهایت بحران هویت فردی و اجتماعی افراد می شود در این موضوع افراد هویت خود را به جای منابع سنتی هویت،از خلال مصرف کالاها و سبکهای گوناگون زندگی کسب می کنند (رضایی،1389).
ایران نیز همچون بسیاری از کشور ها در حال گذار تغییراتی یافته است اما از آنجایی که چنین تحولاتی (که در غرب با عنوان مدرنیته و جهانی شدن روی داده است)از طریق دنیای اطلاعات و ارتباطات و نه در بستر مناسب فرهنگی وارد نقاط مختلف جهان از جمله ایران شده است بحران هایی را در زندگی مردم به وجود آورده است (خواجه نوری،1391).
در ایران اگرچه جامعه مصرفی شکل نگرفته است اما فراوانی برخی کالاها ی مصرفی در چند سال اخیر و تغییر چهرة شهرهای بزرگ از جمله وجود فروشگاههای مد روز،مجتمعهای تجاری و تفریحی،رستوران ها،فست فود ها،و بصری شدن نشانه ها و نمادهای منزلتی و ....که چهره شهر ها را به عرصه تاخت و تاز و پرسه زنی افراد به ویژه جوانان بدل نموه است ، نشان دهنده جهت گیری افراد جامعه ما به سوی فرهنگ مصرفی و زیبایی شناختی کردن مصرف است (ربانی، 1387).
بنابراین هویت ایرانی امروزه متآثر از عواملی مانند بیشینه تاریخی،اجتماعی و فرهنگی پارادایم جدید فکری،انسان مدرن و فرا مدرن و نظام جهانی و چند بعدی است چنین عواملی باعث شدند که هویت ایرانیان از ساختار ساده با محوریت ایرانی بودن به ساختار پیچیده و ترکیبی با عناصر مدرن اسلامی و ایرانی آن تغیر کند.(آزادارمکی،1386) تحت تآثیر جهانی شدن شاهد تجلی چند وجهی هستیم و صور گوناگون هویت ایرانی در سطح جهانی،ملی و فردی خودنمایی می کند.ایرانیان هم مسلمان هستند و هم جهانی،درعین حال که هم مذهبی اند و هم مدرن (مقدس و خواجه نوری،1384).
در این بین فرهنگ جوانان ایرانی متآثر از این رقابت ها،منازعات و تبادل ها و تصورات فرهنگی بیش از بقیه گروههای جامعه متنوع شده است تا جایی که فرهنگ و هویت جوانان به یکی از دغدغههای کلان نظام تبدیل شده است و سیاست گذاران فرهنگی رواداشته است تا میزان تآثیر گذاری نهادها و سازمانهای فرهنگی رسمی را در این زمینه افزایش دهند. (شالچی،1387 )به عبارت دیگر چون جوانان در مقایسه با گروه ها و قشرهای دیگر روابط اجتماعی گسترده تری دارند و با مظاهر و وسایل تجدد نو سازی جهانی شدن و همچنین اندیشه ها و هویتهای جدید آشنایی و برخورد بیشتری می یابند بیش از دیگران در معرض تغییرات هویت قرار می گیرند به علاوه با توجه به اینکه حدود 60 درصد از جمعیت جامعه ما را جوانان تشکیل می دهندو (کلانتری و حسنی، 1387 )و کارکرد غیر قابل انکار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوانان در روند تحولات عمومی مطالعه پیرامون چگونگی تکوین هویت اجتماعی آنان بسیار ضروری به نظر می رسد (پاینده، 1389).