تکانشگری هسته اصلی بسیاری از آسـیب هـای اجتمـاعی مانند مصرف مواد، قماربازی بیمارگونه، اختلالهای شخصیت و دست زدن به اقدامات پرخاشجویانه اسـت.
پیشینه داخلی و خارجی:
دارد
منابع فارسی:
دارد
منابع لاتین:
دارد
نوع فایل:
Word قابل ویرایش
تعداد صفحه:
55
تکانشگری هسته اصلی بسیاری از آسـیب هـای اجتمـاعی مانند مصرف مواد، قماربازی بیمارگونه، اختلالهای شخصیت و دست زدن به اقدامات پرخاشجویانه اسـت. ایـن اخـتلال هـر ســال موجــب از میــان رفــتن زمــان و ســرمایه در بــسیاری از کـــشورها مـــی شـــود. یکی از رایج ترین تعاریف، تکانش گری به صورت آمادگی قبلی برای واکنش های سریع و بدون برنامه به محرک های درونی یا بیرونی بدون در نظر گرفتن نتایج منفی آن واکنش ها برای خود فرد یا دیگران، تعریف می شود(استنفورد و همکاران، 2009).
فرآیند تصمیم گیری یا برگزیدن یک گزینه از میان چند گزینه، یکی از عالی ترین پردازش های شناختی به شمار می رود. گونه ویژه ای از این فرآیند که به عنوان تصمیم گیری مخاطره آمیز شناخته می شود، در شرایطی پردازش (RDM) مخاطره آمیز می شود که شخص با گزینه هایی روبه رو می گردد که انتخاب آنها باری از سود یا زیان در حال یا آینده به دنبال دارد و در عین حال میزان این سود و یا زیان با درجاتی از احتمال همراه است (اختیاری و بهزادی، 1380الف و ب). تصمیم گیری مخاطره آمیز اهمیت بالایی در زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد و اختلال در این نوع تصمیم گیری هسته اصلی پدیده تکانشگری و رفتارهای تکانشی را تشکیل می دهد (اختیاری و بهزادی1380 الف). رفتارهای تکانشی که در برخی رویکردها، رفتارهای مخاطره آمیز نیز خوانده می شوند، به عملکردهایی گفته می شوند که اگرچه تا اندازه ای با آسیب یا زیان های احتمالی همراهند، امکان دستیابی به گونه ای پاداش را نیز فراهم می-کنند (اختیاری و بهزادی، جنتی و مقیمی، 1382). این رفتارها باید دارای سه عامل زیر باشند:
الف) برگزیدن یک گزینه از میان دو یا چند گزینه با پاداش احتمالی، ب) همراهی یکی از گزینه ها با احتمال پیامدهای ناگوار و ج) روشن نبودن احتمال پیامد ناگوار در زمان رخداد رفتار (لَن و چِرِک ، 2000). بسیاری از مردم در زندگی روزمره دست به رفتارهای تکانشی می زنند (مولر ، بارت ، دوگهرتی ، اشمیتز و سوان ، 2001). هر چند نشان دادن نمونه هایی از رفتارهای تکانشی به نظر ساده می رسد، اما تعریف دقیق پدیده تکانشگری دشوار است چرا که اختلاف نظرهای بسیاری در تکانشی یا غیرتکانشی خواندن یک رفتار وجود دارد (اوندن ، 1999). نکته پیچیده در بررسی رفتارهای تکانشی تنوع عللی است که می توانند بروز یک رفتار تکانشی را در پی داشته باشند. برای نمونه فردی که مواد مخدر مصرف می کند، ممکن است به علت گرایش به رفتارهای خطر پذیر، توجه زیاد به پاداش ها، بی توجهی به آسیب ها، علاقه به تجربه چیزهای تازه و یا دیگر ویژگی های روان شناختی چنین رفتار تکانشی ای را انجام دهد.
تکانه
تکانه اصرار و میل شدید به انجام یک عمل در پاسخ به یک محرک ذهنی یا بیرونی است (بروکر ، 1989). تکانشگری طیف گسترده ای از رفتارهایی است که روی آن کمتر تفکر شده، به صورت رشد نایافته برای دست یابی به یک پاداش یا لذت بروز می کنند ، از خطر بالایی برخوردارند، و پیامدهای ناخواسته قابل توجهی را در پی دارند (اوندن، 1999). همچنین تعریف تکانشگری از دیدگاه رفتارشناسی، دربرگیرنده سود کوتاه مدت هر چند کم ارزش در برابر دستاوردهای بلندمدت ولی با ارزش تر می باشد (پتری ، 2001).
تکانشگری و رفتار تکانشی دارای سه ویژگی اساسی است که آن را از اصطلاحات مشابهی مانند بیش واکنش جدا می کند. این رفتارها، شتاب زده، برنامه ریزی نشده ، بدون فکر و مستعد اشتباه هستند، در حالی که در بیش واکنش به جای تأکید بر سرعت بروز عکس العمل، تأکید بر شدت و طول زمانی است که عکس العمل رخ می دهد (سوان و هلندر ، 2002). رفتارهای تکانشی همچنین برخلاف رفتارهای جبری است که فرد بر وجود رفتار آگاهی دارد و هدف از رفتار، نه کسب لذت، بلکه عموماً دوری از یک اضطراب می باشد. همچنین متفاوت از رفتارهایی که ناشی از نارسایی در داوری و تصمیم گیری می باشند و فرد در حقیقت در مرحله قضاوت اختلال دارد (مولر و همکاران، 2001). مولر و همکاران (همان جا) بر پایه بررسی های انجام شده با رویکردهای زیستی، روان شناختی و جامعه شناختی بر روی تکانشگری، کوشیده اند تعریفی برای پوشش هر سه رویکرد با عنوان تعریف زیستی - روانی - اجتماعی ارایه نمایند.
دیدگاه زیستی در بررسی های انجام شده بر روی خشونت های ناشی از تکانشگری، نشان داده است که ساختار ذهنی برخی از افراد برای دست زدن به اعمال پرخاشگرانه مستعدتر از افراد دیگر می باشد. به طوری که در ارزیابی های الکتروفیزیولوژیک، این افراد دامنه های پتانسیل برانگیخته بلندتری نسبت به سایرین داشته و همچنین میزان سوخت و ساز سروتونین در مایع مغزی - نخاعی این افراد نسبت به سایرین بیشتر است. دیدگاه روان شناختی، تکانشگری را بر پایه سه مقوله تنبیه و/ یا خاموشی ، پاداش گزینی و بازداری پاسخ/ توجه بررسی نموده و باور دارد که تعریف تکانشگری باید دربردارنده سه عنصر زیر باشد: کاهش حساسیت فرد به پیامدهای منفی رفتار، عکس العمل سریع و ناخواسته به محرک پیش از ارزیابی کامل اطلاعات و بی اعتنایی به پیامدهای درازمدت رفتار.
دیدگاه اجتماعی به تکانشگری، به عنوان یک رفتار آموخته شده می نگرد که کودک از خانواده و محیط اطراف آموخته است و بر اساس آن برای به دست آوردن خواسته های مطلوبش به سرعت واکنش نشان می دهد و این ویژگی نه تنها بر خود فرد بلکه بر سایرین هم اثر می گذارد (نظریه یادگیری اجتماعی) . گروهی از افراد برای یادگیری واکنش شتاب زده و ناخواسته در برابر محرک های درونی یا بیرونی، بدون توجه به پیامدهای منفی این اعمال برای خود یا دیگران، مستعد می باشند. افرادی که با عنوان «خشونت تکانشی» طبقه بندی می شوند، بنا بر تعریف بالا از لحاظ زیستی نیز مستعد اعمال تکانشی می باشند و کاملاً متفاوت از گروه دیگری هستند که دست به اعمال خشونت آمیز می زنند و محرک اولیة موجه و منطقی برای خود دارند (مانند دست زدن به خشونت علیه کسی که عضو باند مخالف بوده است) (مولر و همکاران، 2001)
پردازش گزینه ها در تصمیم گیری مخاطره آمیز
بررسی ها نشان داده اند که تحلیل گزینه ها در فرآیند تصمیم گیری مخاطره آمیز بر پایه میزان تأثیرگذاری آنها بر سامانه پاداش و گزند شناخت ما انجام می شود. این تأثیرگذاری بر پایه زمینه های داخلی مانند میزان وابستگی به پاداش، پرهیز از گزند ، مخاطره جویی ، نوجویی ، وقفه گریزی و خوش-بینی انجام می شود. عوامل خارجی تعیین کننده این تأثیرگذاری شامل ارزش (مقدار، نوع، دفعات، زمان تأخیر و احتمال) پاداش یا گزند همراه هر گزینه می باشد (اختیاری، جنتی، پرهیزگار، بهزادی و مکری، 1383).
عامل ارزش
بار تشویقی یا تنبیهی هر گزینه، در برتری یافتن آن در میان گزینه های دیگر و در نتیجه انتخاب آن، نقش اساسی دارد. چگونگی پردازش این دو جنبه متفاوت در هر گزینه به ایجاد دو مفهوم وابستگی به پاداش و دوری از گزند می انجامد که میزان برتری هر کدام از این عوامل در ساختار شناختی فرد نقش مهمی در شیوه تصمیم گیری در شرایط مخاطره آمیز خواهد داشت (اختیاری و بهزادی، 1380 الف). در یک بررسی (اختیاری ، بهزادی، جنتی و مکری، 1383) تأثیر سنی دفعات و میزان یک پاداش یا گزند در راهبرد تصمیم گیری مخاطره آمیز در یک گروه از ایرانیان و تفاوت های احتمالی بین فرهنگی نشان داده شد.
عامل زمان
زمان ارایه یک پاداش یا گزند پس از انتخاب گزینه های گوناگون، در رتبه بندی گزینه ها در هنگام پردازش شرایط آنها (پیش از تصمیم گیری) نقش ویژه ای ایفا می کند. بی گمان به تعویق افتادن هر پاداش و گزندی، از میزان اهمیت آن می کاهد، اما شدت این کاهش به عنوان بخشی از ساختار شناختی هر فرد، در چگونگی تصمیم گیری مخاطره آمیز وی تعیین کننده خواهد بود (اختیاری، بهزادی، جنتی و مقیمی،1382؛ اختیاری، بهزادی و مکری، 1382).
عامل احتمالات
همراه شدن گزینه انتخابی با درجاتی از پاداش یا گزند، عامل دیگری در پردازش گزینه هاست. شیوه ارزشیابی میزان عدم قطعیت در سازمان شناختی فرد در تصمیم گیری وی تأثیرگزار خواهد بود (اختیاری و بهزادی،1380 ب). پردازش شناختی برای تصمیم گیری مخاطره آمیز بر پایه عوامل سه گانه یاد شده در سه وضعیت زیر انجام می شود: وضعیت آگاهانه منطقی: یک ضرب و تقسیم ساده ریاضی می تواند به ما پاسخ هایی منطقی در زمینه انجام رفتار تکانشی و یا عدم انجام آن بدهد اما آیا در عمل این اتفاق خواهد افتاد. بررسی های کانمان و تورسکی (1984) روان شناسان برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2002 ، در طی چند دهه اخیر، نشان داده اند که نباید توقعاتی کاملا منطبق بر منطق ریاضی از سیستم تصمیم گیری افراد داشت.
وضعیت آگاهانه عاطفی: تجربه های روزمره نیز در بسیاری موارد نشانگر انتخابی، نه بر پایه منطق ریاضی بلکه بر پایه پردازش غیرمنطقی و احتمالاً عاطفی اما آگاهانه می باشد؛ مانند شرکت افراد در قرعه کشی بانک یا مراکز قمار. وضعیت ناخودآگاه عاطفی: بررسی های انجام شده در این زمینه نشان دهنده عملکرد سریع تر سیستم های عاطفی در، تشخیص ناآگاهانه گزینه های برتر می باشد (بچارا ، دامازیو ، ترانل و داماز1997). همچنین پروفسور دامازیو بر این باور است که سیستم عاطفی ما پس از شناسایی سریع گزینه های مطلوب تر، پیش از شکل گیری هر گونه دانش آگاهانه ای از برتری گزینه ها، با بروز علایم بدنی (عموماً با پایه سمپاتیک و پاراسمپاتیک) در هنگام تصمیم گیری مخاطره آمیز، ما را از گزینه نامطلوب دور کرده و به سمت گزینه مناسب هدایت می کند (اختیاری و همکاران، 1380 الف).
از دیدگاه نوروآناتومی مرکز اصلی پردازش فرآیند در (VMPFC) ناحیه قدامی- داخلی قشر پیش پیشانی ، RDM ارتباط با نواحی دیگری از قشر لیمبیک و قشر مخ می باشد (اختیاری و همکاران،1380 الف). رفتارهای مخاطره جویانه به عنوان یکی از جنبه های مهم عملکردهای اجتماعی و یکی از عوامل زمینه ساز رفتارهای ناشایسته و ناهنجار مانند سوءمصرف مواد، خشونت، قماربازی، بزهکاری و تن فروشی در کنار عواملی مانند تکانشگری مورد توجه روان سنجان قرار گرفته است. تکانشگری به معنای عمل نمودن با کمترین تفکر نسبت به رفتارهای آینده یا عمل کردن بر پایه ی افکاری که مهمترین گزینه فرد یا افراد دیگر نیست در نظر گرفته می شود ودارای یک ساختار چند بعدی است که شامل ابعادی چون تاکید بر زمان حال، ناتوانی در به تأخیر افکندن پاداش، ناتوانی در بازداری خطر پذیری، حس جویی،حساسیت به پاداش، بی حوصلگی ، لذت جویی و ناتوانی در برنامه ریزی است.(اختیاری،1388).
گاه تکانشگری را معادل کاهش ارزش تعویقی تعریف می کنند.یعنی تمایل به انتخاب پاداش های کم ولی سریع ،در برابر پاداش های بزرگتر ولی دیررس،بنابر این تعریف، فردی که در برابر تأخیر در ارضاء شدن حاضر به پذیرفتن مقادیر کمتری از پاداش می شود تکانشگر است(لوگو ،1998،نقل از رضوان فرد،1386). یکی از دیدگاه ها در مورد تکانش گری که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، نظریه ی بارات و همکاران می باشد. این محققان با ترکیب اطلاعات چهار دیدگاه مختلف(مدل پزشکی، مدل روانشناختی، مدل رفتاری و مدل اجتماعی)، سه عامل را یافتند که شامل تکانشگری توجهی(شامل توانایی تمرکز بر تکالیف و بی ثباتی شناختی)، تکانشگری حرکتی(شامل عمل در کسری از ثانیه و پشتکار) و تکانشگری بی برنامگی(شامل کنترل خود و پیچیدگی شناختی) می باشد(استنفورد و همکاران، 2009).
رفتارهای تکانشی که گاه با عنوان رفتارهای مخاطره آمیز خوانده می شوند، طیف وسیعی از اعمالی را شامل می شوند که روی آنها تفکر کمی صورت گرفته به صورت نابالغ با وقوع آنی،بدون توانایی در انجام تمرکز بر یک تکلیف خاص،در غیاب یک برنامه ریزی مناسب رخ می دهند و از ریسک وخطر پذیری بالایی برخوردارهستند(حدادی، 1388) امروزه تکانشگری به صورت یک بعد شناختی،مفهوم پردازی می شود به این معنا که تکانشگری با عدم بازداری شناختی و روند تصمیم گیری کند و ناقص در افراد همراه می باشد(گلو ودیو ،2008). تکانشگری مؤلفه ی شناختی رفتاری دیگری است که در میان نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شیوع بالایی دارد. تکانشگری می تواند نقطه عطف بسیاری از اختلالات و آسیب های اجتماعی مثل خشونت، قماربازی های بیمارگونه، سوء مصرف مواد، اختلال های شخصیت مرزی و ضد اجتماعی باشد (اختیاری، 1387).
تکانشگری طیف گسترده ای از رفتارهایی است که روی آن کمتر تفکر شده، به صورت رشد نایافته برای دست یابی به یک پاداش یا لذت بروز می-کنند ، از خطر بالایی برخوردارند، و پیامدهای ناخواسته قابل توجهی را در پی دارند (اوندن، 1999). مولر و همکاران (2001) بر پایه بررسی های انجام شده با رویکردهای زیستی، روان شناختی و جامعه شناختی بر روی تکانشگری، کوشیده اند تعریفی برای پوشش هر سه رویکرد با عنوان تعریف زیستی - روانی - اجتماعی ارایه نمایند. دیدگاه زیستی در بررسی های انجام شده بر روی خشونت های ناشی از تکانشگری، نشان داده است که ساختار ذهنی برخی از افراد برای دست زدن به اعمال پرخاشگرانه مستعدتر از افراد دیگر می باشد. به طوری که در ارزیابی های الکتروفیزیولوژیک، این افراد دامنه های پتانسیل برانگیخته بلندتری نسبت به سایرین داشته و همچنین میزان سوخت و ساز سروتونین در مایع مغزی - نخاعی این افراد نسبت به سایرین بیشتر است.
دیدگاه روان شناختی، تکانشگری را بر پایه سه مقوله تنبیه و/ یا خاموشی ، پاداش-گزینی و بازداری پاسخ/ توجه بررسی نموده و باور دارد که تعریف تکانشگری باید دربردارنده سه عنصر زیر باشد: کاهش حساسیت فرد به پیامدهای منفی رفتار، عکس العمل سریع و ناخواسته به محرک پیش از ارزیابی کامل اطلاعات و بی اعتنایی به پیامدهای درازمدت رفتار. دیدگاه اجتماعی به تکانشگری، به عنوان یک رفتار آموخته شده می نگرد که کودک از خانواده و محیط اطراف آموخته است و بر اساس آن برای به دست آوردن خواسته های مطلوبش به سرعت واکنش نشان می دهد و این ویژگی نه تنها بر خود فرد بلکه بر سایرین هم اثر می گذارد (نظریه یادگیری اجتماعی) (مولر و همکاران، 2001).
در مورد ارتباط بین مؤلفه های خشم، رفتارهای پرخاشگرانه و هم چنین رفتارهای تکانشی تحقیقات بسیاری انجام گرفته است. ال و همکاران (2004) در بررسی خود بر روی 99 بیمار اختلال مرزی نشان دادند که کنترل پرخاشگری در این افراد منجر به کاهش تکانشگری می شود و بین سطح پرخاشگری و تکانشگری رابطه معنی دار قوی وجود دارد. لوی و کین (2004) نیز در بررسی بر روی 92 بیمار دچار اختلال شخصیت مرزی نشان دادند که مقیاس های پرخاشگری و تکانشگری به شدت با هم پیوستگی دارند. بنابراین ضرورت اجرای مداخلات مناسب و مؤثر جهت کنترل خشونت و تکانشگری احساس می شود. همان طور که پیش از این بیان شد تکانشگری یکی دیگر از معضلات جهان کنونی است که روز به روز در حال افزایش است. هسته اصلی پدیده تکانشگری و رفتارهای تکانشی تصمیم گیری مخاطره آمیزی است که در زندگی فردی و اجتماعی اهمیت بسزایی دارد (اختیاری و بهزادی، 1380 الف). رفتارهای تکانشی که در برخی رویکردها، رفتارهای مخاطره آمیز نیز خوانده می شوند، به عملکردهایی گفته می شوند که اگرچه تا اندازه ای با آسیب یا زیان های احتمالی همراهند، امکان دستیابی به گونه ای پاداش را نیز فراهم می کنند (اختیاری ، بهزادی، جنتی و مقیمی ، 1382). این رفتارها باید دارای سه عامل زیر باشند:
الف- برگزیدن یک گزینه از میان دو یا چند گزینه با پاداش احتمالی، ب-همراهی یکی از گزینه ها با احتمال پیامدهای ناگوار و ج- روشن نبودن احتمال پیامد ناگوار در زمان رخداد رفتار (لَن و چِرِک ، 2000). تکانشگری هسته ی اصلی بسیاری از آسیب های اجتماعی مانند مصرف مواد، قمار بیمار گونه، اختلال های شخصیت و دست زدن به اقدامات پرخاشجویانه است (اُرس ، کاهیل ، فوا و مارکر ، 2007). برای این مفهوم تعاریف گوناگونی ارایه شده است. برخی از این تعاریف شامل: رفتار بدون تفکر کافی؛ عمل غریزه بدون توسل به مهار ایگو و عمل سریع ذهن بدون دور اندیشی و قضاوت هوشیار می باشد (ایوندن ، 1999).
تکانشگری همچنین ممکن است به معنی عمل نمودن با کمترین تفکر نسبت به رفتار های آینده یا عمل کردن بر پایه ی افکاری که بهترین گزینه ی فرد یا دیگران نمی باشد، در نظر گرفته شود( سوان و هولاندر ، 2002). تکانه اصرار و میل شدید به انجام یک عمل در پاسخ به یک محرک ذهنى یا بیرونى است. آنچه که دارای اهمیت است ارتباط تکانشگری با شماری از آسیب های روانی در اجتماع است که از جمله ی آنها خشونت، رفتارهای ضد اجتماعی، جرم و جنایت و بسیاری از موارد دیگر است. همچنین بررسی ها نشان داده اند که تکانشگری یکی از مهمترین عوامل خطر شخصیتی گرایش به مواد مخدر به شمار می رود (ریب دیسچینر ، کافرا و رید ، 2006).
شایان ذکر است که خشم و تکانشگری در دوره نوجوانی بیش از سایر دوران زندگی اهمیت دارد. نوجوانی یکی از مراحل مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره، نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به ویژه تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن، خودآگاهی (شناخت استعدادها، تواناییها و رغبتها)، انتخاب هدفهای واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای محیطی، برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارتهای اجتماعی لازم در دوست یابی، شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورداری از آن، از مهم ترین نیازهای نوجوان به شمار می روند.
نوجوانی دوره ای است که به نظر می رسد در آن بسیاری از تصمیم گیری ها همانند بزرگسالی است، اما باید متذکر شد که هنوز تصمیم نوجوانان ناپایدار است و در برخی موارد ممکن است به رفتارهای ناکارآمد و حتی خطرناک منتهی شود ( لونا ، پادمانهان و اوهرن ، 2010 ). آسیب پذیری های جدایی ناپذیری در این دوره تحولی وجود دارد که ممکن است به مشکلات رفتاری همچون بزهکاری یا اختلالهای روانی منتهی شود (لونا و سوینی ، 2004 ؛ سوینی، تاکارا ، مک میلان ، لونا و مین شو ،2004.(