قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 103 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 217 را دانلود کنید.
تجربیات نامطلوب کودکی یکی از علل گزارش شده اختلال بدشکلی بدن در تحقیقات مکرر،حضور تروما در دوران کودکی است.
انواع ترومای دوران کودکی شامل آزار جسمی و سو استفاده جنسی است.
تجارب تجاوز و سواستفاده ممکن است باعث نارضایتی بدنی، احساسات شدید شرم بدنی و تحریف تصویر بدنی شود.
که منجر به احساس آسیب پذیری مزمن، ناامنی یا طرد میشود.
مورد اذیت قرار گرفتن میتواند عامل خطرزایی برای اختلال بدشکلی بدن باشد که ممکن است در دوران کودکی یا در هر زمانی از زندگی اتفاق بیافتد و با نارضایتی از بدن ارتباط داشته باشد.
در برخی مطالعات نشان داده شده است که تاریخچه سوءرفتار با شدت اختلال بد شکلی بدن ارتباط دارد.
خانواده های آشفته،تجربههای نامطلوب کودکی ، ممکن است خطر ابتلا به اختلال بدشکلی بدن را افزایش دهند و در تشدید نشانهها تاثیر دارند (فیلیپس، ۱۹۹۶).
در مطالعه ای اکثر افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن گزارش کردند که محبت و توجه خوبی از والدین خود دریافت نکردند.
البته باید تحریف حافظه را در گزارش این افراد مد نظر داشت(فیلیپس،2009).
دانشجویان دختری که در نوجوانی مورد سوءرفتار قرار گرفته بودند، ارزیابی منفی تری از تصویر بدن خود داشتند و ۶۰ % از مبتلایان به این اختلال، سوءرفتارهای مکرر و مزمنی را در کودکی یا نوجوانی گزارش کردهاند.
در تحقیق فیلیپس (۲۰۰۹) نشان داده شد که اکثر افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن گزارش دادند که بارها یا به طور مزمن در دوران کودکی یا نوجوانی مورد اذیت و تمسخر به وسیله دیگران قرار گرفته اند.
چند مطالعه دیگر نشان داده است که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن نسبت به مبتلایان اختلالات روانی دیگر، آزار و اذیت بیشتری گزارش میدهند.
مطالعه ای نشان داد که بین ترومای دوران کودکی (آسیب دیدگی دوران کودکی) و علائم اختلال بدشکلی بدن، رابطه وجود دارد به طوری که با بیتوجهی عاطفی (۶۸ %)، سو استفاده احساسی (هیجانی) (۵۶ %)، آزار جسمی (۳۴/۷ %)، بیتوجهی فیزیکی (۳۳/۳ %) و سوء استفاده جنسی (۲۸ %).
یک مطالعه ای دیگر نشان داده است که از افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن، ۷۹ درصد در طول دوران کودکی بدرفتاریهایی از جمله غفلت هیجانی (بیتوجهی عاطفی و هیجانی)، سوء استفاده هیجانی، سوء استفاده فیزیکی، غفلت فیزیکی و یا سوء استفاده جنسی تجربه کرده بودند (فیلیپس، ۲۰۰۹).
مطالعه دیگری نشان داده است که بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن نسبت به بیماران مبتلا به وسواس فکری _ عملی به میزان بالاتری سوء استفاده جنسی و هیجانی (اما نه سوء استفاده فیزیکی) را گزارش کردهاند.
این مطالعات در مورد اینکه سوء استفاده (بهره کشی) واقعا اتفاق میافتد و همه افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن تجربه سوء استفاده داشتهاند، مورد تایید قرار نگرفته است.
با این حال ممکن است که سوء استفاده به ویژه جنسی به تنفر از بدن و شرمندگی از بدن منجر شود (فیلیپس، ۲۰۰۹).
همچنین ممکن است که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن حساسیت غیرمعمولی نسبت به اذیت داشته باشند.
بنابراین ممکن است آنها موقعی که مورد اذیت قرار میگیرند . توجه بیشتری به آن داشته باشند و به آن نسبت هم بیشتر آسیب ببینند.
همچنین یک مطالعه نشان داد که افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن نسبت به افراد سالم تصویر مرتبط به ظاهر منفی و مکرر بیشتری دارند که با حافظه استرس زای قبل مانند: مورد آزار و تمسخر قرار گرفتن در مدرسه، ارتباط دارد (نظیر اغلو ، خیملانی و پتال، ۲۰۰۳).
ادامه دارد ...