قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 69 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 239 را دانلود کنید.
سه موج در پژوهش و توجه به تاب آوری مطرح شده است. موج اول، واکنش به این پرسش بود که چه ویژگی هایی تفکیک کننده افرادی است که علی رغم عوامل خطر زا یا شرایط ناگوار، نسبت به افرادی که رفتارهای مخرب نشان می دهند، پیشرفت می کند. بیشتر ادبیات و منابع موجود تاب آوری جستجویی است جهت توصیف ویژگی های تاب آورانه درونی و برونی که به افراد کمک می کند تا خود را تطابق داده و کارکرد قبلی خود را باز یابند.
موج دوم، تلاشی بود جهت کشف فرآیندهای دستیابی به ویژگی های شناخته شده تاب آوری بنابراین تاب آوری به عنوان فرآیندهای تطابق با شرایط ناگوار، به صورتی مطرح بود که به شناسایی، تحکیم و تقویت ویژگی های تاب آوری یا عوامل محافظتی منجر گردد.
موج سوم تاب آوری به مفهوم تاب آوری منجر گردید. طی این پژوهش مشخص گردید که طی فرآیند انسجام مجدد از در هم گسیختگی در زندگی نوعی انرژی انگیزشی مورد نیاز است. در واقع فرا نظریه تاب آوری فراهم کننده ایده ای است برای اکثر نظریه های روانشناختی و آموزشی (به نقل ازتمنایی، 1390).
موج اول- ویژگی های تاب آوری از یک نظرگاه تاریخچه ای، اولین موج بررسی تاب آوری بر تغییر الگو از توجه به عوامل خطر زایی که منجر به مشکلات روانشناختی شده، به شناسایی توانایی های یک فرد متمرکز بود (بنسون ، 1997).
ویژگی و فرض تاب آوری این است که افراد توانایی هایی را دارا هستندکه به آنها کمک می کند تا علی رغم شرایط ناگوار، به بقای خود ادامه دهند و به آنها کمک می کند تا از شرایط ناگوار، بدون آسیب خارج شوند. این که تاب آوری نوعی یادگیری است یا بخشی از ماهیت ژنتیکی فرد است، موضوعی است که محققان در حال بررسی آن هستند. ویژگی های تاب آوری همچنین به عنوان محافظتی و دارایی های تحولی نیز در نظر گرفته شده است (به نقل ازتمنایی، 1390).
موج دوم- نظریه تاب آوری: فرآیند موج دوم بررسی تاب آوری تلاشی بود جهت پاسخ به این پرسش که حالات تاب آوری چگونه کسب می شوند؟ فلاچ (1997-1988) ؛ به نقل از ریچاردسون ، 2002)، بر این عقیده است که حالات تاب آوری طی یک فرآیند شکست و انسجام مجدد به دست می آید.
این فرآیند با جزئیات بیشتر در زمینه کسب حالات تاب آوری به عنوان کارکردی از انتخاب هوشیار یا ناهوشیار به وسیله ریچاردسون و همکاران (1990) مطرح گردید.
ریچاردسون مدل خطی را ارائه می دهد که طی آن فرد یا گروه از میان مراحل تعادل زیستی- روانی- معنوی ، تعامل با فوریت های زندگی، از هم گسیختگی ، آمادگی برای انسجام مجدد و انتخاب برای انسجام مجدد به صورتی تاب آورانه، برگشت به تعادل یا با فقدان می گذرد.
ادامه دارد ...