قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 66 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 306 را دانلود کنید.
بر اساس نظریه او، میل جنسی یکی از مظاهر استقلال است که در سالهاي اولیه زندگی نمایان می شود. زشت شمردن آن سبب واپس زدگی میل جنسی و احساس گناه در کودك شده ولاجرم او را مطیع تر می کند. شکستن تابوي جنسی اقدامی است عصیانگر در جهت پس گرفتن استقلال شخصی، ولی با این روش نمی توان به آزادي بیشتري دست یافت. در حقیقت تابوها سبب، توجه ذهنی به امور جنسی و گمراهی می شود، ولی این امر آزادي به بار نمی آورد.رابطه میل جنسی و احساس گناه در نظریه فروم از اهمیت خاصی برخوردار است.
فروم کوشیده است که انسان را از گناه ناشی از واپس زدن میل جنسی رها شده نشان دهد. او معتقداست که انسان نمی تواند از میل جنسی فارغ شود و اگر آن میل، عیب تلقی شود، احساس گناه طبیعی است. محدودیتی که به امور جنسی تحمیل می شود به احساس گناه می انجامد که دستاویزي براي وضع اصول اخلاقی قدرتگراست.
فروم معتقد است که در جامعه غربی به علت جهت گیري مصرفی، از میل جنسی براي پوشاندن فقدان صمیمیت بهره گیري می شود. نزدیکی جسمانی، به وسیله اي براي پوشاندن عیب بیگانگی انسانها تبدیل شده است.اریک فروم معتقد است که بشر با دو نوع سایق هیجانی راهنمایی می شود. یکی بیولوژیکی است که در همه یکسان است و نیازهایی را در بر می گیرد که لازمه بقاست. نیاز به غذا و آب ازجمله این نیازها بشمار می روند.و دیگر هیجانهاي ثانویه که ریشه بیولوژیکی ندارند و در همه یکسان نیستند.
هیجانهایی مانند عشق، همبستگی، حسد، نفرت، رشک، و حرص و غیره، از ساختار اجتماعی بر می خیزد. هیجانهاي اجتماعی بر خلاف هیجانهاي بیولوژیکی، حاصل ساختاراجتماعی هستند. فروم علیرغم اینکه میل جنسی را رفتاري می داند که داراي عناصر شبه غریزه است، عوامل مؤثر بر آن را ناشی از یادگیري و فرهنگ بشمار می آورد.اریک فروم عشق را نتیجه رضایت کافی جنسی نمی داند، بلکه کامیابی جنسی را نتیجه عشق می شناسد.
او در مطالعه مشکلات جنسی این موضوع را نشان می دهد و می گوید:" مطالعه یکی از متداولترین مشکلات جنسی، یعنی، سردمزاجی زن و ناتوانی روانی- جنسی مرد نشان می دهدکه علت واقعی این مشکلات، ناآگاهی از روشهاي درست جنسی نیست، بلکه علت واقعی منع هایی است که عشق را غیر ممکن می سازد.
ترس یا تنفر از غیر همجنس اساس این مشکلات است که موجب می شود شخص خودش را کاملاً در اختیار طرف مقابل نگذارد، بی پیرایه عمل نکند، به شریک جنسی خود در صمیمیت و هم آغوشی اعتماد نکند. کسی که از نظر جنسی دچارمنع شده است، اگر بتواند خود را از ترس یا تنفر برهاند و در نتیجه در عشق ورزیدن توانا شود،مشکلات جنسی وي نیز حل خواهد شد، و اگر نتواند، هر چه در روابط جنسی آزموده باشد بی حاصل است(کجباف، 1381 ،ص55 ).
ادامه دارد ...