موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 63 صفحه
شماره فایل 716
اعتماد بنیادی، نگرشی است به خود و دنیای پیرامون که رفتار و اعمال ما را متأثر میسازد و این تفکر را تقویت میکند که میتوان به افراد و امور جهان، اعتماد کرد و بر استمرار و ثبات این باور صحه میگذارد. «اریکسون» بر این باور است که اعتماد بنیادی در مراحل اولیه زندگی (شیرخوارگی) انسان شکل میگیرد.
به نظر او، کودک معمولاً نخستین رابطه را با مادر برقرار میسازد. کودک باید بتواند در کنار مادر احساس امنیت کند. اگر مادر به نیازهای جسمانی کودک پاسخ دهد و محبت و عشق و امنیت کافی برای او تأمین کند، از آن پس کودک شروع به پروراندن حس اعتماد خواهد کرد. نگرشی که نظر کودک را درباره خودش و دیگران مشخص خواهد کرد؛ اعتماد بنیادی، ما را به مفهومی رهنمون میسازد که آنتونی گیدنز از آن با نام «امنیت هستی شناختی» (امنیت وجودی) یاد میکند.
منظور از امنیت وجودی اطمینانی است که اغلب موجودات انسانی از پیوستگی و استمرار هویت خود و محیطهای اجتماعی و مادی اطراف خود دارند. به باور گیدنز، امنیت وجودی، پدیدهای شناختی نیست، بلکه پدیدهای احساسی است و در ناخودآگاه ریشه دارد.
آنچه مسلم است پاسخگویی به سوالاتی از قبیل: آیا من واقعاً وجود دارم؟ آیا من امروز همان کسی هستم که دیروز بودم؟ آیا مردم واقعاً وجود دارند؟ و... را نمیتوان با بحث عقلی و بیچون و چرا پاسخ گفت. (شکربیگی، 1390، ص167)
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.