موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 37 صفحه
شماره فایل 804
ارتباطات اولیه والد- فرزند تاثیر طولانی مدتی روی بهزیستی روانشناختی فرزندان حتی تا بزرگسالی دارد. تئوری دلبستگی معتقد است فرزندان بر اساس در دسترس بودن و حمایت والدین یكی از سه الگوی اصلی دلبستگی را نشان میدهند- كودكان دلبسته ایمن به والدین در دسترس، حمایت كننده و پاسخده خود اعتماد میكنند و بنابراین در كشف محیط اطراف خود احساس آزادی میكنند از طرف دیگر كودكان ناایمن دوسوگرا وناایمن اجتنابی به علت حمایت متناقض والدین خود، نمیتوانند به آنها اعتماد كنند.
والدین فرزندان ناایمن به نیازهای فرزندان خود واقف نیستند كه این منجر به احساس ترس، پریشانی و كنارهگیری در كودك میشود. به طور كلی، الگوهای دلبستگی ادراك فرد از خود را كامل میكنند و روی بینش فرد و پاسخی كه به دیگران میدهد تاثیر میگذارد. مراقبت و حمایت دو بعد دلبستگی هستند كه رفتارهای دلبستگی نوزادن، كودكان، نوجوانان و بزرگسالان را تعیین میكنند وقتی نوزاد احساس مورد مراقبت قرار گرفتن و ایمن بودن كند، فرصت بهتری برای رشد به عنوان بزرگسال دلبسته ایمن و دارای ظرفیت مراقبت و حفاظت از دیگری دارد.
مشاهدات بالینی نشان میدهد وقتی مراقبت والدین پایین و حمایت بالا باشد. احتمال پریشانی روانشناختی و آسیب افزایش مییابد. دلبستگی ایمن به طور معناداری با پیامدهای مثبت مانند بهزیستی روانشناختی، ارزش خود، سطوح پایین نشانههای افسردگی، پیشرفت اجتماعی، تحصیلی و سازگاری شغلی مرتبط است (بالبی1977، به نقل از بیگام و پاور، 1998، ترجمه صدوقی، 1386) مطرح كرد والدین باید برای كودكانشان در دسترس و پاسخگو باشند مراقب و در عین حال باید بدانند چه زمانی در زندگی كودك بدون توسل به غفلت و بیش از حد حمایت كنندگی، دخالت كنند (حمایت افراطی).
پیوند والدینی، فرایند دلبستگی را كه در سنین اولیه بین مادر و كودك در حال شكلگیری است، گسترش میدهد و در نتیجه پیوندهای عمیقی بین مراقب و كودك حاصل میشود، كه از طریق تعاملات عاطفی مكرر بین مراقبان و كودك در رابطه طولانی مدت شكل میگیرد.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.