براساس اصول لذت گرایی موجودات زنده برانگیخته می شوند تا به دنبال لذت باشند و از درد اجتناب کنند.
براساس اصول لذت گرایی موجودات زنده برانگیخته می شوند تا به دنبال لذت باشند و از درد اجتناب کنند. لذت گرایی به طور معمول د چارچوب احساس هایی مفهوم سازی می شود که یا ناشی از تحریک دستگاه های حسی مختلف (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه) است و یا ناشی از بمباران های حسی (برانگیختگی).
براساس اصول لذت گرایی، احساس ها را می توان به صورت پیوستاری نمایش داد که عاطفه مثبت در یک انتها و عاطفه منفی در انتهای دیگر آن قرار دارد. شادی بالاترین سطح عاطفه مثبت است (فرانکن، 2005، ترجمه شمس اسفند آباد، محمودی، امامی پور، 1389).
یکی ازمشهورترین لذت گرایان پل یانگ است که پژوهش های وسیعی در زمینه ترجیحات غذایی انجام داده است. کار مشترک او و کارل فافمن (1960) نشان داد که موجود زنده برانگیخته می شود تا از چیزهایی معین (برای مثال آنچه تلخ مزه است) اجتناب کند و به چیزهای دیگر (مثلاً چیزهایی که مزه شیرین دارند9 دست پیدا ند. کار آنها نشان داد که موجود زنده غذا را براساس کیفیت های حسی آنها، و نه ارزش غذایی یا میزان تولید انرژی، انتخاب می کند.
هری هارلو و مارگرت هارلو (1969) اهمیت تحریک حسی را در پیوند دادن کودک و مادر توضیح داده اند. انها نشان دادند که میمون های نوزادبیشتر مادرانی را ترجیح می دهند که به تحریک حسی آنها مباردت می کنند تا مادرانی که فقط غذا برای آنها فراهم می کنند. مادری کردن چیزی بیش از فراهم کردن احتیاجات غذایی کودک است. دانیل برلاین نشان داد که جانداران به دنبال سطوح مطلوب برانگیختگی می گردند.
اگر میزان تحریک خیلی کم باشد آنها با اقدام به رفتار اکتشافی تحریک را بالا می برند؛ اگر تحریک خیلی بالا باشد، آنها اغلب به دنبال تحریکی آشنا و پیش بینی پذیر می گردتد تا انگیختگی را کاهش دهند. بر طبق نظریه برلاین، وقتی سطح تحریک مطلوب است، فرد عاطفه مثبتی را تجربه می کند، در حالی که تحریک کم یا زیاد تاثیری اجتنابی دارد(فرانکن، 2005، ترجمه شمس اسفند آباد و همکاران، 1389).