موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 64 صفحه
شماره فایل : 617 mg
مدل آبرنسی کلارک: این مدل ،علت اینکه چرا شرکت های فعلی ممکن است در مواجهه با برخی نوآوری های «بنیادی » ،موفق تر از شرکت های جدید عمل کنند را تشریح می کند. ) مدل آبرنسی کلارک پیشنهاد می کند که عملاً دو نوع دانش وجود دارد که یک نوآوری را پدید می آورد ، دانش بازاری و دانش تکنولوژیکی .
بدین ترتیب ،قابلیت های تکنولوژیکی شرکت می تواند منسوخ گردد در حالی که قابلیت های بازار دست نخورده باقی بماند .اگر چنین قابلیت های بازاری مهم بوده و دستیابی به آنها کار دشواری باشد ،در این صورت ،شرکتی که قابلیت های تکنولوژیکی آن از بین رفته ،می تواند از قابلیت های بازاری و تکنولوژیکی سازنده ها طبقه بندی نماید .
زمانی نوآوری منظم است که بتواند قابلیت های بازاری و تکنولوژیکی موجود سازنده را حفظ کند و هنگامی انقلابی است که قابلیت های تکنولوژیکی را منسوخ و قابلیت های بازاری را ارتقا بخشد و زمانی معماری محسوب می شود که هم قابلیت های بازاری و هم تکنولوژیکی حایز اهمیت باشد (آقا داود و همکاران ،1389،صص 137-138). مدل هندرسون کلارک : هندرسون و کلارک در مورد اینکه چرا برخی از شرکت های فعلی در ارتباط با «نوآوری تدریجی» مشکلات زیادی دارند بحث کرده اند .
آنها با استفاده از تحقیقات خویش اعلام نمودند چون کالاها معمولاٌ با استفاده از مولفه های مرتبط با یکدیگر ساخته می شود،تولید آنها نیز مستلزم دو نوع دانش است که عبارتند از :دانش مولفه ها یا دانش معماری ویا هر دوی آنها تاثیر گذار باشد و با توجه به شرکتی که آنها را به کار می گیرد، نتایج متفاوتی از خود بر جای گذارد .این محققان در بحث خود پیرامون توصیف چهار نمونه از مولفه های نوآوری اظهار می دارند: » چنانچه نوآوری هم دانش مولفه ها و هم دانش معماری را ارتقاء بخشد ،این نوآوری تدریجی نامیده می شود .
چنانچه نوآوری دانش مولفه ها و ساختمانی را از بین ببرد،این نوآوری بنیادی نامیده می شود » آخرین مرحله از نوآوری که دانش مولفه ها از بین می رود اما دانش معماری ارتقاء یابد،این نوع نوآوری پودمانی نامیده می شود .ممکن است اشتباهاًبه جای نوآوری تدریجی ،نوآوری معماری مطرح گردد.در حالی که دانش مولفه ها جهت بهربرداری از نوآوری ها تغییر نکرده است ، بلکه دانش معماری تغییر کرده است و در خط مشی ها و امور جاری سازمان گنجانده شده است که امکان تغییرات و پاسخگویی به آنرا دشوار می سازد (آقا داود و همکاران،1389،ص138- 139).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.