عنوان، مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش (هدف اصلی، اهداف جزئی)، فرضیه های پژوهش، تعریف مفاهیم پژوهش (تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی)، روش تحقیق، طرح پژوهش، ابزار اندازه گیری، روش تجزيه و تحليل داده ها و...
بیان مساله:
زمانی که افراد پا به عرصه زندگی زناشویی می گذارند با انتظارات و توقعات خاصی، که از پیش در ذهن خود داشته اند، وارد این رابطه می گردند؛ اما زمانی که متوجه می شوند واقعیت چیزی دیگر است به تدریج دچار نوعی احساس سرخوردگی و دلخوری و در نهایت دلزدگی از رابطه زناشویی خود می شود. دلزدگی، فرسودگی و از پا افتادگی جسمی، عاطفی و روانی است که ناشی از عدم تناسب بین انتظارات و واقعیت است. این پدیده امری تدریجی است و به ندرت اتفاق می افتد. در حقیقت، عشق و صمیمیت به تدریج تحلیل می رود و همراه با آن فرسودگی کلی به وجود می آید. در بدترین حالت، دلزدگی منجر به قطع شدن و شکستن رابطه زناشویی می شود (پاینز ، 2002).
فرسودگی جسمی ناشی از دلزدگی به صورت خستگی، ملامت، سردرد های مزمن و ناراحتی معده، کمبود میل (شهوت) و پرخوری همراه است و فرسودگی عاطفی شامل دلخوری، بی میلی برای حل مشکلات و احساس غم و دلتنگی، ناامیدی، احساس بی معنایی، افسردگی، تنهایی، کمبود انگیزه و در دام افتادگی و اختلالات هیجانی و گاهی در صورت دلزدگی به وجود آمدن افکار خودکشی در فرد دلزده می باشد و فرسودگی روانی علائمی چون کاهش اعتماد به نفس (خود باوری)، نظر منفی درباره همسر، ناامیدی و نارضایتی از خود و کمبود دوست داشتن خود را به همراه دارد (پاینز، 1996؛ ترجمه گوهری راد و افشار، 1383). انباشته شدن فشارهای روانی تضعیف کننده عشق، افزایش تدریجی خستگی و یکنواختی و جمع شدن رنجش های کوچک به بروز فرسودگی کمک می کند (برک، ویر و دورز، 2007؛ به نقل از یوسفی و باقری، 1390).
یکی دیگر عواملی که می تواند سازگاری زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد وجود تعارض بین زوجین است (کودمیر و همکاران، 2008 ؛ به نقل از حسینی نسب و همکاران، 1388). البته مهم تر از وجود تعارض، شیوه های حل تعارض زن و شوهر است که عامل تضاد یا تداوم زندگی زناشویی است.
چنانچه تحقیق آبراهام و براین (2000) نشان می دهد، سبک مدیریت تعارض مشارکتی با هر دو رضایت زناشویی و رضایت از همسر همبستگی ثبت بالایی دارد. هر زمانی که یکی یا هر دو همسر از سبک مدیریت تعارض رقابتی استفاده می کردند، سطح پایین رضایت زناشویی گزارش می کردند. عدم توافق در هر رابطه زناشویی طبیعی است. پژوهش ها نشان داده اند که اگر زوج ها بتوانند به شیوه مثبتی تعارضات را مدیریت کنند و توانایی حل آن را داشته باشند، وجود تعارض فراوان آسیب زا نیست (سیفرتز و شوارتز ، 2010).
وجود تعارض در روابط انسان ها به ویژه زوج ها امری شایع است (شفیعی نیا، 1381). تعارض زمانی به وجود می آید که زوج ها به دلیل همکاری و تصمیمات مشترکی که می گیرند، درجات مختلفی از استقلال و همبستگی را نشان دهند. این تفاوت ها را می توان روی یک پیوستار از تعارض خفیف تا تعارض کامل طبقه بندی کرد (یانگ و لانگ ، 1998). گلاسر (2000) تعارض زناشویی را ناشی از ناهماهنگی زن و وشوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن، خود محوری، اختلاف در خواسته ها، طرحواره های رفتاری و رفتار غیر مسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج می دانند (شارف ، 1996؛ گلاسر، 2000).
با افزایش تعارض در ارتباط های زوجی، ناسازگاری افزاش می یابد و نارضایتی بیشتری حاصل می شود و همین مشکلات از مقدمات طلاق و جدایی محسوب می شود (یانگ و لانگ، 1998). این مشکلات پیامدهایی مثل اختلالات اضطرابی (داس ، سیمپسون و کریستنس ، 2004)، افسردگی (کوین ، تامپسون و پالمر ، 2002)، ناسازگاری و پرخاشگری کودکان و نوجوانان (جرارد و بوهلر ، 2003)، اختلالات قلبی(سالز و بوند ، 2005) را در بر دارند. از سوی دیگر محققان نشان داده اند که تاثیرات منفی تعارض (خشم، نفرت، ناراحتی و ترس) در تعاملات زوجین، با میزان خشونت و درگیری مرتبط است (بوک وال ، سوبین و زدانیوک ، 2005). این ارتباطات مخرب یا تعاملات منفی بین زوجین منجر به کاهش رضایت در رابطه و افزایش احتمال طلاق می شوند (آماتو ، هاهمن-ماریوت ، 2007).
ادامه دارد...
اهمیت و ضرورت:
با توجه به این که اساسی ترین نهاد اجتماعی خانواده است و ایجاد و شکل گیری شخصیتی سالم در افراد، تنها درون خانواده ای گرم و صمیمی میسر می شود، خانواده باید فراهم کننده محیطی امن، یکپارچه و به دور از تنش باشد. سازمان بهداشت جهانی خانواده را به عنوان عامل اولیه اجتماعی در افزایش سلامت و بهزیستی اعضا معرفی کرده است (کمپل، 2003؛ به نقل از شادابی، 1390)، لذا وجود افسردگی و پریشانی در هر یک از افراد خانواده باعث ایجاد ناهماهنگی در بین اعضا و سیستم کلی خانواده می شود که خود منجر به بروز مشکلات اجتماعی خواهد شد. لذا وجود سلامت روان هر یک از اعضای خانواده بسیار با اهمیت می نماید، به خصوص بهداشت روانی زن و شوهر که بر سایر اعضای خانواده بسیار تاثیر گذار است، باید مورد توجه متخصصان قرار گیرد. زیرا وجود هر گونه ناراحتی در زوجین مانع از صمیمیت بین آنها می شود و زوج ها مشکلات شدید و فراگیری را در هنگام برقراری و حفظ روابط صمیمانه و ارضای نیازهای عاطفی و روانی یکدیگر تجربه می کنند. در نهایت وجود این گونه مشکلات منجر به طلاق خواهد شد که مشکلات فراوانی را برای فرزندان خانواده نیز ایجاد می کند.
ادامه دارد...
پیشینه:
پژوهش های داخلی:
پیرفلک، سودانی، شفیع آبادی (1393) پژوهشی با هدف بررسی اثر بخشی زوج درمانی گروهی شناختی-رفتاری بر کاهش دلزدگی زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ایذه انجام دادند. روش پژوهش نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجینی که به دلیل مشکلات زناشویی به یکی از 8 مرکز مشاوره شهرستان ایذه مراجعه کرده بودند که از میان آنها تعداد 30 زوج که در آزمون دلزدگی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین کسب نموده بودند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایابی شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه زوج درمانی گروهی شناختی-رفتاری به صورت یک جلسه 90 دقیقه ای در هر هفته شرکت داده شدند اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت ننمودند. بعد از یک هفته از پایان مداخله از هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون به عمل آمد و پس از گذشت یک ماه نیز آزمون پیگیری اجرا گردید.
نتایج پژوهش نشان داد که روشCBCT می توان برای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین و مولفه های آن و در نهایت استحکام خانواده استفاده کرد. آگاه و همکاران(1393) در پژوهشی به بررسي اثربخشي گروه درمانگري شناختي- رفتاري، بر افزايش رضامندي زناشويي زنان داراي تعارض زناشويي ميپردازند. بدين منظور، با استفاده از طرح پژوهش نيمهآزمايشي و کاربرد روش نمونهگيري در دسترس از ميان زنان داوطلب 30 زن با تعارض زناشويي در دو گروه جايگزين شدند. آزمودنيهاي دو گروه قبل و بعد از ارائه مداخله به گويههاي پرسشنامههاي تعارض زناشويي و رضامندي زناشويي (با مقياس اسلامي) پاسخ دادند. دادهها به وسيله آزمون تحليل کوواريانس يک راهه و چندراهه تحليل شدند. يافتهها نشان داد که گروهدرمانگري شناختي- رفتاري موجب کاهش تعارض زناشويي و افزايش رضامندي زناشويي و مؤلفههاي آن شده است (05/0p<) .بنابراين گروه درمانگري شناختي– رفتاري، در کنار آموزههاي مذهبي با اصلاح شناخت با استفاده از فنون خاص، بدکارکردي رفتار و هيجان منفي را تعديل کرده و به باز ارزشيابي منطق تفکر و درک دغدغههاي ارتباط کمک ميکند و از اين طريق به بهبود سازههاي هدف ميانجامد.
ادامه دارد...
پژوهش های خارجی:
مامی، روحنده و ناصری (2015) پژوهشی با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری بر صمیمیت زناشویی و رضایت از زندگی در دانشجویان دختر متاهل در شهرستان ایلام انجام دادند. در میان است که 40 مورد به صورت تصادفی انتخاب شدند. و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند گروه تجربی در 10 جلسه زوج درمانی شناختی رفتاری شرکت نمودند. از هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون گرفته شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه صمیمیت زناشویی و مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) جمع آوری شدند. نتایج نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری بر صمیمت زوجها و رضایت از زندگی موثر است. مونسون و همکاران (2012) پژوهشی با هدف بررسی اثر بخشی زوج درمانی شناختی رفتاری بر افراد مبتلا به اختلالPTSD انجام دادند. برای این منظور 20 زوج (40 نفر)را به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین کردند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که زوج درمانی شناختی رفتاری موجب بهبود اختلال استرس پس از سانحه شده است و نتایج درمان بعد از 3 ماه پیگیری حفظ شدند. هویر ، یوهمان ، رامبو و جاکوبو (2009)پژوهشی با هدف کاهش عملکرد جنسی با کاربرد درمن شناختی و رفتاری انجام دادند. نمونه از 451 بیمار تحت درمان در یک درمانگاه از بیمارستان عمومی ماساچوست انتخاب شدند و پرسشنامه عملکرد جنسی قبل و بعد درمان را تکمیل نمودند. تقریبا دو سوم از بیماران اختلال عملکرد جنسی را قبل از درمان گزارش دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که زوج درمان شناختی- رفتاری عملکرد جنسی را در بیماران بهبود بخشید.
ادامه دارد...
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیر ها: دلزدگی زناشویی: تعریف مفهومی: دلزدگی زناشویی وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی را که توقع دارند عشق رویایی و ازدواج به زندگی شان معنا ببخشد را متاثر می سازد. دلزدگی هنگامی بروز می کند که زوجین متوجه می شوند علیرغم تمام تلاش هایشان، رابطه شان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد (ون پلت ، 2004). تعریف عملیاتی: دلزدگی زناشویی در پژوهش حاضر نمره ای است که فرد از مقیاس دلزدگی زناشویی(CMB)کسب می کند.
ادامه دارد...
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری:
جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان متاهل .... را تشکیل می دهند. روش نمونه گیری به شیوه در دسترس می باشد و تعداد 30 نفر از زنانی که به کلنیک ها و مراکز مشاوره ... مراجعه می کنند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین می شوند.
ابزار: مقیاس دلزدگی زناشویی(CMB) : مقیاس دلزدگی زناشویی یک ابزار خودسنجی است که برای اندازه گیری درجه دلزدگی زناشویی در بین زوجین طراحی گردیده است.
ادامه دارد...
منابع فارسی:
اعتمادی، عذرا؛ نوابی نژاد، شکوه؛ احمدی، سید احمد.، فرزاد، ولی اله. (1385). بررسی اثر بخشی زوج درمانی شناختی رفتاری برصمیمیت زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اصفهان. مطالعات روان شناختی، دوره ی2، شماره 1 و 2: 87-69.
ادامه دارد...
منابع لاتین:
Abraham GP, de Bruyne T. (2000). Conflict management style and marital satisfaction. Journal of sex and marital therapy, 26(4): 321-334
ادامه دارد...