رضايت زناشويي : نظریه عقلانی – هیجانی الیس: نظریه عقلانی هیجانی معتقد است که اختلال زناشویی به طور مستقیم به اعمال طرف دیگر یا به رفتار همسر مربوط نمی شود بلکه بیشتر به خاطر نظر و عقیده ای است که زن و شوهر در این رفتار دارند، بنابراین این نظریه در رابطه، به افراد توجه دارد.
یعنی به جای اینکه تنها تعاملات یا تنها سیستمی که زن و شوهر در آن هستند موردنظر باشد این رویکرد افراد را مورد اصلی در اختلال می داند، احساسات و رفتارهای آشفته ای که در روابط وجود دارد صرفاً معلول رفتار غلط یکی از طرفین یا هر دو آنهاست.
به عبارت دیگر این نظریه پیوسته به احساسات و اعمال زن و شوهر توجه دارد اما به طور اخص، به تفکر هر یک از آنها می پردازد. این تفکر است که درحد وسیعی منجر به خشم و دیگر هیجانات و تعاملات آشفته می شود. (الیس و همکاران ،1994. ترجمه: صالحی و یزدی، 1383)
براساس این نظریه اليس (1989) رضايت زناشويي احساسات عيني از خشنودي، رضايت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر زمانيكه همه جنبه هاي ازدواجشان را در نظر مي گيرند، معتقد است .اكستي (1998)،
عقيده دارد كه مدل تبادل اجتماعي مورد استفاده در امر زناشويي تعريف معناداري از رضايتمندي زناشويي ارائه مي دهد، يعني انطباق بين آنچه كه فرد از زندگي زناشويي انتظار دارد و آنچه كه در زندگي زناشويي تجربه مي كند ميزان رضايتمندي او را نشان مي دهد.
اعتیاد: وابستگی به هر نوع موادمخدر یا محرک می باشد.
اعتیاد در واقع نوعی روش حل مسأله است. بوجود آمدن این روش و عادت کردن به انجام آن باعث می شود افراد برای قطع وابستگی به مواد چه در مرحله تصمیم گیری و چه بعد از اجرای تصمیم و قطع مصرف مواد دجار مشکل بشوند(جهانشاهی 1383).