نظری، یاراحمدی، و زهراکار، (1393) تاثیر روان درمانی وجودی به شیوه گروهی بر رضایت زناشویی زنان مبتلا بع دیابت نوع 2 پرداختند.
تحقیقات داخلی
نظری، یاراحمدی، و زهراکار، (1393) تاثیر روان درمانی وجودی به شیوه گروهی بر رضایت زناشویی زنان مبتلا بع دیابت نوع 2 پرداختند. برای این منظور 16 زت عضو انجمن دیابت استان تهران را به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه روان درمانی وجودی به صورت گروهی شرکت کردند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معنادار وجود دارد و این تفاوت در سطح 01/0 معنادار می باشد، لذا می توان گفت که روان درمانی وجودی به شیوه گروهی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان مبتلا به دیابت نوع 2 شده است.
خدادادی سنگده، اعتمادی، و علوی کاموسی (1393) در پژوهشی به بررسی اثربخشی گروه درمانی وجودی بر بهبود سلامت روان دانشجویان پرداختند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای در فرایند گروه درمانی وجودی شرکت کردند درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. نتایج نشان داد که درمان وجودی به شیوه گروهی در افزایش سلامت روان دانشجویان موثر است. خدادای سنگده (1390) در پژوهش خود به بررسی اثربخشی درمان وجودی به شیوه گروهی بر افزایش کیفیت زندگی دانشجویان پرداختند. تعداد 24 نفر از آزمودنی ها را به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش درمان وجودی را طی 8 جلسه به صورت گروهی دریافت کرد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان وجودی به شیوه گروهی موجب افزایش کیفیت زندگی دانشجویان شد (05/0 p<).
بشیرپور، سلیمی بجستانی، فرحبخش، (1392) مقایسه میزان اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی و شناختی-رفتاری بر کاهش کمرویی دانش آموزان پسر دبیرستانی پرداختند. بر روی یک گروه مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی به مدت 8 جلسه اجرا شد و روی گروه دیگر 8 جلسه رویکرد شناختی – رفتاری اجرا شد و گروه گواه مداخله ای دیافت نکردند. نتایج نشان داد که که بین گروه گواه و گوره آزمایشی وجودی و نیز بین گروه گواه و گروه آزمایشی شناختی –رفتاری تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین گروههای آزمایشی وجودی و شناختی رفتاری از گروه گواه بیشتر است (01/ 0 p<).
یوسفی (1392) در یک مطالعه به مقایسه ی تاثیر شناخت درمانی مذهب محور و درمان وجودی در کاهش میل به خودکشی در میان دانشجویان پرداخت. شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه 12 نفری (گروه مذهب محور و درمان وجودی و گواه ) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روی آورد تاثیر مذهب محور و درمان وجودی در کاهش میل به خودکشی دانشجویان موثرند. همچنین نتایج نشان داد ، بین دو روی آورد میل به خودکشی دانشجویان در کاهش میل به خودکشی تفاوت معناداری وجود ندارد.
قنبری هاشم آبادی، و بلقان آبادی، (1391) به اثربخشی گروه درمانی تحلیل وجودی بر بهبود مهارت حل مسئله می پردازند. آنها درمان وجودی را به مدت 8 جلسه دوساعته و به صورت هفتگی برگزار کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد که درمان وجودی مهارت های حل مساله را در گروه آزمایش به طور معناداری افزایش داده است (001/0 p<).
پری زاده، حسن آبادی، مشهدی، و تقی زاده کرمانی، (1391) به مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی و واقعیت درمانی گروهی بر حل مشکل تصویر تن زنان ماستکتومی شده پرداختند. نتایج نشان داد که گروه درمانی وجودی منجر به حل موثر مشکل تصویر تن زنان ماستکتومی شده گردید، اما واقعیت درمانی گروهی در این زمینه تاثیر معناداری نداشت. تحقیقات فخاری نوابی نژاد (1387) نشان داده است که گروه درمانی با رویکرد معنا درمانی که بخشی از فلسفه وجودنگری است، موجب بهبود سطح سلامت روانی زنان سالمند شد.
حسن آبادی (1385) در پژوهشی به بررسی تاثیر گروه درمانی وجودی – انسان گرا بر افزایش عزت نفس زندانیان پرداخت و گزارش کرد عزت نفس گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشته است.
ب) تحقیقات خارجی
در پژوهش لوسترا ، بروورز و تونیک (2009) بر روی معلمان صورت گرفت، نشان داده شده است که درمان وجودی، احساس ناکامی و عدم پیشرفت و فرسودگی شغلی را به مقدار قابل توجهی کاهش داده و باعث بهبود عملکرد و همچنین احساس کنترل درونی می شود.
الیسون (2008) به بررسی رابطه معنای وجودی و کمرویی دانشجویان و نیز تعیین نقش مبنع کنترل پرداخت. نتایج پژوهش وی نشان داد که دانشجویانی که درک معنای وجودی و منبع کنترل بالایی دارند، کمرویی کمتری را تجربه می کنند.
ماردیو و ساکز (2006) در پژوهش خود رویکردهای معنویت و وجودی را در بهبود روابط، درک بهتر از خویش و برداشت از کیفیت زندگی بر روی زوجین دچار سوگ و تاثیر معنادار آن را گزارش کرده اند.
براندس (2005) به بررسی اثر بخشی گروه درمانی وجودی بر هویت یابی، خود کارآمدی، عصبانیت و منبع کنترل دانش آموزان پرداخت که نتایج پژهش نشان داد که گروه درمانی وجودی باعث رشد و بهبود هویت یابی و افزایش خودکارآمدی و درونی تر شدن منبع کنترل آزمودنی ها گروه آزمایش شده است. همچنین آنها یاد گرفتند که عصبانیت خود را مهار کنند.
الکساندر ، روبرت و ویکتوریا (2004) در مطالعه خود با عنوان تاثیر گروه درمانی وجودی بر احساس خشم و برداشت منفی از خویشتن و افزایش رضایت از زندگی و سلامت روانی در گروهی از زنان که از سوی نزدیکان خود مورد سوء استفاده جنسی واقع شده بودند، در مقایسه با گروه کنترل، تفاوت معناداری گزارش کردند.
پژوهش های متعدد دیگری نیز اثر مثبت درمان وجودی بر گروههای مختلف جمعیت شناختی و بهبود مشکلات گوناگون روانی تاکید کرده اند (کیزان و همکاران، 1996؛ آیاکوو ، 2009).