قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 67 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 211 را دانلود کنید.
• ترکیب رنگ ها به شکل مناسب و انتخاب رنگ مناسب برای ارایه پیام مناسب. رنگ به طراح رابط قدرت بیشتری میدهد تا بتواند در نمایش ساختارهای پیچیده اطلاعات مورد استفاده قرار دهد. در بعضی از سیستمها، پیچیدگی سیستم زیاد است، بطوری که بدون استفاده از رنگ، اطلاعات نمایش داده شده قابل فهم نیستند. در سیستمهای دیگر، ممکن است استفاده از رنگ ضرورتی نداشته باشد اما میتواند برای مشخص کردن اهمیت بعضی از وقایع موجود در نرمافزار، مورد استفاده قرار گیرد. بطور کلی رنگها میتوانند در موارد زیر موثر باشند:
• جلب توجه به اخطارها • خوانایی و کاهش آزارهای چشمی • مشخص نمودن بخشی از صفحه نمایش، مثل خط فرمانها و منوها • دستهبندی عناصر در منوها، یا در نوار وضعیت، و آموزش در ارتباط با شماره کلیدهای عملیاتی با وجود این، رنگها باید با دقت و با درک درست از چگونگی تفکیک و یا از نحوه کسب اطلاعات از طریق استفاده کنندگان بالقوه بکار میرود. استفاده نامناسب از رنگ نه تنها بازدارنده است بلکه باعث گمراهی میشود. (268:سامرویل) . رنگ، روی احساس، ادراک و واکنش ما تأثیر میگذارد. استفاده از رنگهای مناسب در محیط رابط، حسّ خوشامدگویی، راحتی و اعتماد را به کاربر منتقل میکند. اگر طراحی یک محیط تغییر کند، در اصل زبان گفتگوی تصویری آن عوض میشود و بدینسان ممکن است واکنش متفاوتی از کاربر سربزند. در طراحی رابط کاربر توصیه میشود حداکثر از 5 رنگ، شامل رنگهای گرم یا سرد و با زمینه سفید، استفاده شود. طراحی یک رابط با رنگهای گرم و سرد، کاربر را گیج میکند و باعث میشود رابط، شلوغ، بینظم و غیرقابل اعتماد جلوه کند.
در رنگبندی یک صفحه باید به این موضوع توجه شود که این رنگ قرار است در چه صفحهای و با چه موضوعی به کار رود. سامرویل مواردی را جهت استفاده بهتر از رنگ بیان میکند که عبارتند از: 1. از رنگهای زیادی استفاده نکنید. در یک پنجره بیش از چهار یا پنج رنگ نباید مورد استفاده قرار گیرد. 2. کارهایی را که کاربر سعی در اجرای آنها دارد، با رنگ خاصی مشخصی کنید. اگر آنها باید نمونههایی غیر عادی را شناسایی کنند، آنها را پر رنگ کنید، اگر متشابهها نیز باید شناسایی شوند آنها را با رنگ مشخص کنید. 3. کنترل رنگها را به عهده کاربر بگذارید. کاربر باید بتواند رنگها را فعال یا غیرفعال کرده یا آنها را تغییردهد. 4. طراحی را برای نمایش تک رنگ انجام دهید و سپس رنگ را به آن اضافه کنید. اگر نمایش تک رنگ مناسب نیست، رنگ معمولا آن را قابل پذیرش میکند. 5. از رنگها بطور سازگار باید استفاده شود. اگر قسمتی از سیستم پیامهای خطا را با رنگ قرمز نمایش میدهد، سایر قسمتها نیز باید همین طور عمل کنند. رنگ قرمز برای هیچ کار دیگری نباید استفاده شود. در غیر این صورت کاربر آن را به عنوان پیام خطا تفسیر میکند
سازگارسازی واسط
در این قانون نیز رعایت نکات زیر الزامی است. قرار دادن عمل فعلی در یک بافت معنی دار توسط کاربر. بسیاری از واسط ها، لایه های پیچیده ی تعاملی را با تصاویر زیادی در صفحه نمایش پیاده می کنند. تهیه نشانگرها (مثل عنوان های پنجره، شمایل های گرافیکی)، از این نظر که کاربر را قادر می سازند تا محیط کاربری موجود را بشناسد، اهمیت دارند. به علاوه، کاربر باید بتواند مبدأ خود و امکانات موجود برای گذر به عملی جدید را تعیین کند. حفظ سازگاری در یک گروه مشترک از کاربردها و یا سیستم ها. در کلیه تعاملات در واسط بین انسان و مجکوعه ای از سیستمها و یا کاربردهای مشترک (نظیر نرم افزارهای اتوماسیون دفتری شرکت ماکروسافت) باید سازگاری بر طبق اصول طراحی حفظ شود. حفظ سازگاری در استفاده از تجربه کاربر.تصور کنید کاربری بر طبق عادت در کار با سیستم های قبلی کلید ctrl-p را برای پرینت کردن فایل استفاده میکند. در صورت در نظر گرفتن کلیدی دیگر برای عمل در نرم افزارهای ویرایش جدید، ممکن است باعث مشکل و سردرگمی برای کاربر شود مگر اینکه دلیل قانع کننده ای برای آن وجود داشته باشد. یکسان بودن فرمت فرمان ها و منوهای سیستم.
منوها شکل دیگر فرمانها هستند که از مشکلات یادگیری فرمانها جلوگیری میکنند. منوها برای کاربران حق انتخابهایی ایجاد میکنند تا بتوانند عملیاتی را با انتخاب یکی از آنها انجام دهند. حق انتخاب منو معمولا به شکل فرمانهای نمایش داده شده تجلی میکند. این فرمانها که به صورت یک متن کوتاه توضیحی هستند بخصوص برای کاربران با تجربه مناسبند. تصاویر یا نمادها نیز ممکن است برای نمایش حق انتخابهای گوناگون در نظر گرفته شوند. انتخاب مناسب به وسیله وارد کردن یک کد(اغلب به صورت یک حرف و یا عدد) یا به وسیله اشاره به انتخاب مورد نظر به وسیله ماوس و یا سایر ابزار اشاره گر امکان پذیر است. فهرست منوها عمدتا برای کاربرانی که گاهگاهی از کامپیوترها استفاده میکنند یا کاملًا تازه کارند مناسب است.
کمک اضافی بندرت لازم میگردد و اطلاعات محدودی به وسیله کاربر وارد میشود. طراحان سیستم معمولا حق انتخاب را محدود میکند، بنابراین کاربران مبتدی کمتر دچار اشتباه میشوند. همچنین این مساله به کاربرانی که با اصطلاحات بکار رفته در رابطها آشنا نیستند کمک میکند زیرا به هر حال حق انتخاب محدود است. اگر منوها به صورت مناسب تهیه و عناصر آن با دقت انتخاب شود، استفاده از آنها سریع و آسان میگردد و این کار اغلب مستلزم زدن یک یا دو کلید یا استفاده از ماوس برای تکمیل کردن یک انتخاب است. همچنین با توجه به اینکه اطلاعاتی که باید وارد شود معمولًا یکی از انتخابهای پیشنهادهای است، بنابراین برنامه نویسی به شکل منویی آسان است. یکی از اشکالهای سیستمهای منویی اولیه این بود که بخش عمدهای از صفحه نمایش به وسیله منوها اشغال میگردید و در نتیجه فضای کاری محدود میشد. امروزه در تهیه رابطها از ترکیب انواع منوها استفاده میگردد.منوهای متداول به شرح زیر است.
منوهای تک انتخابی اغلب برای تاکید عملی که بوسیله کاربر پیشنهاد شده است مورد استفاده قرارمیگیرند.
POP-UP نوعی دیگر از منوهایی است که در وسط صفحه نمایش ظاهر میشود و از کاربر یک انتخاب یا جواب طلب میکند.
منوهای کرکرهای، عمودی هستند و به منوی اصلی که در بالای صفحه نمایش قرار دارد وصل میشود، وقتی یک کاربر آن را در منوی اصلی انتخاب میکند منوی دیگری شامل تعدادی حق انتخاب ظاهر میگردد.
منوهای مرحلهای از تعدادی منو تشکیل میشوند، که وقتی کاربر یکی از آنها را در بالای صفحه منو انتخاب میکند منوی دیگری به طرف پایین ظاهر میشود. انتخاب منوهای پدیدار شده نیز به نمایش منوهای بیشتر منتهی خواهد شد. منوی اصلی در بالا یا پایین صفحه نمایش ظاهر میشود و مادامیکه کاربر کارهای دیگری انجام میدهد و منوهای دیگر به نمایش درمیآید، پایدار است و منوهای فرعی عمودی نیز ممکن است به وابسته باشد، یا فقط حق انتخابهای عمومی مثل کمک، ذخیره و خروج را شامل گردد.( سامرویل: 252-255) . در بازطراحی محیط رابط، وجود سازگاری در نظامها، بین نسخههای قدیم و جدید نیز مهم است. اگر کاربران احساس کنند دانش فعلیشان کافی نیست و باید نظام جدید را از طریق آزمون و خطا یاد بگیرند، مزیتهای نظام جدید ممکن است به آسانی نادیده گرفته شود (Dillon, 2003).
• متناسب بودن رابط کاربر با شرایط فیزیکی کاربران مثل معلولیت های جسمانی و با سطح توانایی های شناختی آنها مثلاً بر مبنای سن و پایه ی تحصیلی آن ها. در طراحی رابط کاربر باید افرادمختلف و تواناییهایشان در نظر گرفته شود.به طور مثال آیا کاربران دارای نیازهای و محدودیتهای ویژه ای، مثلا در زمینه دیدن، خواندن و نوشتن و یا حرکت دادن ماوس هستند؟ مثلا کاربران خردسال، که مهارت خواندن کافی ندارند، رابطهای تصویری بسیاره ساده و گام به گام را ترجیح می دهند، در حالی که، کاربران با تجربه، از رابطهای کاربر خلاصه ، که هرچه سریعتر آنها را به خواسته اصلی شان برساند بیشتر استقبال می کنند(امیرتیموری،1390).
• ثبات و یکدستی،ثابت بودن طرح کلی صفحه نمایش و یکدستی واژها و عبارات در تمام صفحات. یک صفحه رابط با ثبات به کاربر اجازه می دهد تا دانش و آموخته های قبلی خود را به کار گیرد به نظر فراری(Ferrari,2005)، یک محیط با ثبات جو آشنایی را فراهم می کند که باعث یادگیری راحتتر کاربر می شود. شرکت مایکروسافت(2003) به عنوان نمونه به نسخه های متفائت سیستم عانل ویندوز اشاره می کند که متداول و متعارف بودن شکل رابط کاربر در آن ها رعایت شده است.کاربری که با طرز استفاده از یک صفحه ویندوز آشنا باشد می تواند کار با صفحه های ویندوز دیگر را هم به راحتی فرا گیرد.
منوها مثال خوبی برای این ادعا هستند در اکثر صفحه های ویندوز گزینه File در سمت چپ قرار میگیرد و بعد از آن به ترتیب Help ، Tools ،View ، Editقرار گرفته اند. ممکن است گفته شود کلمه Document بهتر از کلمه File میباشد و یا اینکه گزینه Help باید در ابتدا قرار گیرد.مانعی برای انجام این تغییرات وجود ندارد ولی با انجام آن ها کاربر گیج می شود، قابلیت استفاده رابط کاربر کاهش مییابد زیرا باید هنگام استفاده از صفحه ویندوزهای متفاوت کمی درنگ و فکر کند تا مکان منوها و اسامی آن ها را بیابد. مکان قرار گرفتن منوهای فرعی نیز حائز اهمیت است.
کاربر انتظار دارد گزینه های فرعی Paste، Cutو Copy را در زیر گزینه Edit بیابد. انتقال آن ها به گزینه اصلی Fileباعث سردرگمی میشود. پس بهتر است از خط مشی های تثبیت شده پیروی نمود، مگر اینکه دلیل قاطعی برای تغییر آنها وجود داشته باشد . افزون بر این، ثبات و متداول بودن شکل و فرم صفحه، دخالت حافظه کاربر را تا جایی که ممکن باشد کم رنگ می کند . )مندل .(Mandel,2003 در این زمینه معتقد است، نیاز برای بخاطرآوردن اسامی رکوردها و یا رسیدن به موضوعات مختلف مانند پوشه ها (Folders) فضای زیادی را به ذهن کاربر اشغال می کند. اگر رابط کاربر، کاربر را مل زم کند همه اینها را به خاطر بسپارد، این اطلاعات در اکثر موارد در حافظه طولانی مدت شخص باقی نم یماند و پس از مدتی به یاد آوردن آنها مشکل است . رابط کاربر باید تا حد ممکن دخالت حافظه را کم کند . یک رابط کاربر متداول، به حافظه کوتاه مدت کاربر اعتماد می کند.
ادامه دارد ...