قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 32 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 331 را دانلود کنید.
فرد در مسئولیتها مشارکت داوطلبانه دارد و از عضویت خود در سازمان لذت میبرد. تعهد عاطفی شامل سه جنبه میشود: الف- شکلی از وابستگی عاطفی به سازمان ب- تمایل فرد برای تعیین هویت شدن از طریق سازمان ج- و میل به ادامه فعالیت در سازمان (غیاثی ،1390؛). آلن و مییر (1990) معتقدند که یک فرد زمانی در خود وابستگی عاطفی نسبت به سازمان احساس خواهد کرد که اهداف سازمانی را اهداف خود بداند و متقاعد شود که سازمان را در راه رسیدن به اهدافش یاری کند.
همچنین آنها شرح میدهند که تعیین هویت شدن فرد از طریق سازمان رخ میدهد که ارزشهای فردی افراد با ارزشهای سازمانی سازگار بوده و فرد قادر باشد که ارزشهای سازمانی را در خود درونی سازد. بدون شک در این تعیین هویت شدن از طریق سازمان یک رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعیین هویت شدن از طریق سازمان در خود یک نوع احساس غرور میکند.
تعهد مستمر
تعهد در سازمان به دلیل تمایل به انجام دادن فعالیتهای مستمر ایجاد میشود. این تمایل به خاطر ذخیره شدن اندوختهها و سرمایههایی است که فرد با ترک آن فعالیتها این اندوختهها و سرمایهها از بین میرود. از این نوع تعهد از اصطلاح سرمایهگذاری استفاده میشود و اشاره دارد به ارزشی که فرد در سازمان برای خود ایجاد کرده است. چنانچه فرد سازمان را ترک کند، این نوع سرمایهگذاریها مانند سهم سازمان از پرداخت بیمهها، آموزشهای خاص، موقعیت، مزایای سازمانی از قبیل وامها و غیره از بین میرود (ساروقی،1375).
علاوه بر ترس از دست دادن سرمايه گذاريها، تعهد سازماني در فرد به خاطر مشاهده يا درك عدم وجود جايگزينهاي شغلي نيز به وجود ميآيد. آلن و مي ير ( 1990 ) بيان ميكنند كه يك چنين تعهدي از جانب فرد نسبت به سازمان بر مبناي ادارك او از موقعيتهاي استخدامي خارج از سازمان ميباشد.
در واقع اين نوع تعهد زماني به وجود مي آيدكه فرد به اين باور ميرسد كه توانايي هاي او قابل عرضه در بازار نيست يا اينكه او فاقد مهارت لازم براي رقابت در زمينه مورد نظر ميباشد، اين چنين كارمندي يك نوع احساس وابستگي را نسبت به سازمان فعلي خود خواهد داشت.
افرادي كه در محيط هايي كار مي كنند كه آموزش ها و مهارت هاي دريافتي آنها به طور زيادي مخصوص صنعت خاصي مي باشد، احتمال زيادي دارد كه داراي اين نوع از تعهد سازماني باشند. در واقع كارمند احساس مي كند كه به خاطر هزينههاي مالي، اجتماعي، روانشناختي و ساير هزين ههاي در ارتباط با ترك سازمان مجبور است نسبت به سازمان متعهد باشد.
برخلاف تعهد عاطفي كه شامل وابستگي عاطفي ميباشد، تعهد مستمر منعك سكننده هزينههاي ترك سازمان در مقابل منافع ماندن در آن ميباشد (زارعی متین، 1390) .
ادامه دارد ...