قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 37 صفحه
کد فایل: mb 399
تمامی استرس های بشری به عنوان فرآیندی تلقی می شوند که در آن افکار ،عواطف ،فیزیک ،رفتار و تجربه های افراد درگیر هست. نظریه ها در رابطه با علل و توالی استرس والدگری از دیگر نظریه های استرسی متفاوت و متمایز بوده اند بدلیل آنکه در نظریه استرس والدگری ، علل سببی خارجی ( نقش والدگری) یا علل سببی فعال دیگری یعنی کودک یا کودکانی وجود دارند که برای والدین مسئولیت ایجاد کرده و باعث استرس آنها می شوند.
بسیار پر واضح است که تا چه اندازه کودکان بویژه نوازادان به والدینشان وابسته هستند.این وابستگی ها خیلی مواقع طیف وسیعی از مسئولیت های فوری وپیوسته برای والدین ایجاد می کنند ( به عنوان مثال گریه کودک و نیاز او به غذا ،آسایش و توجه)، که قبل از تولد بچه ،تجربه ی آن را نداشتند.گاهی اوقات این تجارب فراتر از از نیاز های فوری بقای کودک بوده و گره با نگرش عاطفی –اجتماعی والدین نسبت به کودک دارند ،این نگرش ها ممکن است نسبت به بد رفتارهای کودک مثل رفتارهای مخرب و خصومت آمیزاو ،شکایت های گاه آمیز ،پیش فعالی ودم دمی بودن او باشد.
یا حتی ممکن است نگرش آنها به بیماری مزمن و تحت درمان داروئی بودن او باشد.این مسئولیت های والدگری استرس زا که در راستای بقای نوزاد یا کودک هستند، بر آورده کردن آنها مستلزم صرف کار و انرژی است ؛طوری که معمولا منجر به برانگیختگی فیزیولوژی از جمله برانگیختگی عاطفی در والدین می شود.که این برانگیختگی به نوبه ی خود منجر به توجه و حضور والدین در جهت حذف مسئولیت و تقاضاها می شود .
زمانی که هر دو والد-کودک در جهت سالم و سازگاری عمل می کنند رفتارهای مسئولیت برانگیز کودک ، به طور موثری توسط والدین پاسخ داده خواهند شد و نیاز های کودک قبل از آنکه خود بتواند به خودش کمک کند توسط والدین پاسخ صحیح و بدون استرس داده می شوند در چنین جوی کودک به احتمال قوی مورد توجه قرار گرفته و والدین به احتمال خیلی قوی در برآوردی نیاز های کودک در جهت حذف یا کاهش رفتارهای آسیب زا انگیزه مند تر می شوند.
ادامه دارد ...