موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 30 صفحه
شماره فایل 571
تعریف کیفیت زندگی
1. تعریف لغوی: کیفیت زندگی از نظر لغوی به معنی چگونگی زندگی کردن است. 2. تعریف مفهومی:کیفیت زندگی یکی ازمفاهیم، روانشناسی مثبت نگر ، است، کیفیت زندگی به تامین سلامتی وشادکامی در افرادو بهرمندی آنهااز یک زندگی سالم کمک میکند. مفهوم کیفیت زندگی برای هرکس منحصر به فردوبا دیگران متفاوت است، عدهای ازمحققان این واژه را پیچیدهترازآن میدانندکه بتوان آنرا دریک جمله توصیف کرد.
علی رغم اینکه یک توافق کلی در تعریف کیفیت زندگی وجود نداردبیشتر پژوهشگران بر سه ویژگی آن یعنی چند بعدی بودن، ذهنی بودن وپویا بودن اتفاق نظر دارند.برخی از محققان کیفیت زندگی را با رویکرد عینی تعریف کردهاندکه موارد آشکارومرتبط با معیارهای زندگی از جمله سلامت جسمانی، شرایط شخصی (ثروت، شرایط زندگی...)، ارتباطات اجتماعی، اقدامات شغلی یا دیگرعوامل اجتماعی واقتصادی را با کیفیت زندگی معادل دانسته اند، رویکرد ذهنی کیفیت زندگی را مترادف شادی یارضایت از زندگی فرددر نظر میگیرد، بین این دو رویکرد، رویکرد جدیدی بنام رویکرد کل نگروجود دارد که کیفیت زندگی رامفهومی پیچیده وچند بعدی در نظر میگیرد (حسینیان، قاسم زاده ونیکنام1390).
بنابرتعریف سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خوددر زندگی ازنظرفرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکنند، اهداف، انتظارات، استانداردهاواولویتهایش است، پس موضوعی کاملاً ذهنی بوده وتوسط دیگران قابل مشاهده نیست وبردرک افرادازجنبههای مختلف زندگیشان استوار است (نجات1387).
بنابرنظر سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی افراد باید با توجه به چهار بعد مورد ارزیابی قرار بگیرد، سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط وارتباطات اجتماعی و سلامت محیطی، سلامت روانی شامل رضایت وتصورشخص از خودش وظاهرش، احساسات مثبت ومنفی فرد، اعتمادبه نفس، اعتقادات روحی وحافظه وتمرکز فرد میباشد (رستگار، محمدی وپاکباز1392). کیفیت زندگی این موضوع را بیان میکند که چگونه یک فرد جنبههای مختلف زندگیاش را ارزیابی میکند این ارزیابی شامل واکنشهای فرد به رخدادهای زندگی، گرایشها، احساس کامل بودن زندگی وخرسندی از آن ورضایت از شغل و روابط شخصی میباشد (قاسمی، رجبی ورشادت1392).
تعاریف جدیدترکیفیت زندگی رابصورت اختلاف بین سطح انتظارات انسانها وسطح واقعیتهاعنوان میکنندکه هرچه این اختلاف کمتر باشد، کیفیت زندگی بالاتر است. امروزه بدلیل نقش پیشگیرانه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی یکی از اهداف خود را افزایش کیفیت زندگی ذکر کرده است. 2
-تاریخچه طرح مفهوم کیفیت زندگی
آغاز بحث کیفیت زندگی به زمان ارسطو باز می گرددکه در کتاب نیکو ماخُس به موضوع سعادت انسانی میپردازد. اوزندگی خوب را معادل شادکامی در نظر میگیرد،در عین حال میگوید، مفهوم شادی در افراد مختلف متفاوت است وذکر میکند که سلامتی که فرد بیمار را شاد میکندباثروت که فردی فقیر را شاد میکند یکسان نیست. شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلکه برای یک فردنیز در شرایط متفاوت معنی یکسانی نخواهد داشت، به هر حال در آن زمانشادی یاشادمانه زیستن معادل کیفیت زندگی امروزه بوده است. کیفیت زندگی تا قرن بیستم مورد استفاده قرار نگرفته بود (نجات1387). پیگو درسال 1920برای اولین بار در کتاب اقتصاد ورفاه بطور مستقیم به مفهوم کیفیت زندگی اشاره کرده، وآن را مورد استفاده قرار داد، نظریه او که در مورد حمایت دولت ار اقشار کم درآمد بود شکست خورد، این مفهوم تا بعداز جنگ جهانی دوم به فراموشی سپرده شد، بعداز جنگ دوم جهانی توجه سازمان بهداشت جهانی به مفهوم سلامت وبحث بیعدالتیهای وسیع درکشورهای غربی، توجه ویژه به کیفیت زندگی را فراهم کرد، از اواخردهه 1970علاقه به مفهوم کیفیت زندگی به شکل معناداری افزایش یافت ودر سه حوزه پزشکی، روان شناسی وعلوم احتماعی متمرکز شد.
گسترش حوزههای علمی مرتبط با کیفیت زندگی زمینه تحقیقات بیشتر راجع به این سازه را فراهم آوردوتعاریف وپنداشتهای مختلفی از کیفیت زندگی شکل گرفت. مرور متون مرتبط باکیفیت زندگی حاکی ازتأیید دیدگاه صاحبنظران مختلف درباره ابهام درتعریف این سازه است، هرمحقق باتوجه به حوزه مورد مطالعه، شرایط وویژگیهای تحقیق تعریفی ازکیفیت زندگی ارائه میدهد، علت نبود تعریف جهانشمول برای این مفهوم اینه که اولاً فرایندهای روانشناختی مرتبط با آن را میتوان ازدریچه زبانها ودهلیزهای مختلف توصیف وتفسیر کرد، دوم این مفهوم تاحد زیادی با ارزش داوری همراه است وهمچنین متأثر از رشد درک انسانی وفرایندهای توسعه درطول زندگی افرد است، لذا امروزه واژههای مرتبط دیگری مانند بهزیستی، سطح زندگی، استاندارد زندگی، رضایتمندی از زندگی وخشنودی ظهور کردهاند. بعلاوه بر سر ذهنی یا عینی بودن آن بین محققان اختلاف نظر وجود دارد (غفاری، کریمی ونوذری1391).
امروزه محققین متوجه شدهاند که کیفیت زندگی میتواند یکی از پیامدهای پراهمیت در ارزیابی سلامت باشد، سازمان جهانی بهداشت هم بر این نکته تأکید دارد وتن درستی را شامل ابعاد وسیع آن بشکل رفاه کامل فیزیکی، روحی واجتماعی ونه فقط عدم وجود بیماری میداند (نجات1387). بررسی مطالعات انجام شده در زمینه کیفیت زندگی در ایران نشان میدهد توجه به این سازه و ورود آن به مطالعات علمی کشوربه اوایل سال 72-71باز میگرددوتاسال 1390بافراز وفرودهایی همراه بوده است، بیشتر مطالعات انجام شده در این بازه زمانی ابتدادر حوزه پزشکی وبا محوریت مطلوبیت اجتمایی بوده است وبعداز آن بیشتر مطالعات در حوزه روان شناسی وعلوم تربیتی بوده است. دراین حوزه تأکید اصلی برشاخصهای ذهنی کیفیت زندگی میباشدواین شاخصها بیشتر درسطح فردی واندازه گیری رضایت فردی از زندگی بعنوان یک تجربه شخصی مورد استفاده قرارگرفته است، لذا کیفیت زندگی روان شناسی، بیشترکیفیت زندگی رابعنوان رضایت اززندگی نشان میدهد (غفاری، کریمی ونوذری1391).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.