موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 71 صفحه
شماره فایل : 170 mg
بیکن و بیسانتجونز (2001 : 4) معتقدند که«در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه بهویژه در آسیا، منطقهی خاورمیانه و آفریقا اصلاحات صنعت برق با اصلاحات ساختاری آغاز میشود و هدف از این اصلاحات، کمینهکردن هزینههای هماهنگی بین عملیات و توسعهی سیستمهای برق از منظر مالی است». اما آنها اذعانمیدارند که یک برنامهی اصلاحاتی کامل، الزاماً شامل مراحل زیر است : 1. اتخاذ و تأیید سیاستهای برق توسط دولت که این امر رهنمودهای زیادی برای پیشبرد برنامه اصلاحات و نیز تعهد مورد نیاز برای پایداری در این برنامه را فراهممیآورد؛
2. ایجاد یک چارچوب تنظیمی شفاف برای صنعت برق؛ 3. تفکیک ساختار یکپارچه توزیع برق و ایجاد بازاری که در آن، برق بهراحتی و بهصورت آزاد قابلمبادله باشد؛ 4. واگذاری مالکیتهای دولتی، حداقل در قسمتهای عمدهای از بخشهای تولید و توزیع برق(صفحه 4). وو و همکاران(2003 : 1105) نیز عناصر مهم اصلاحات صنعت برق را بهصورتزیر برمیشمرند: جداسازی چهار رکن اصلی صنعت برق : تولید، انتقال، توزیع منطقهای و خدمات خردهفروشی؛ قانونزدایی این ارکان بهنحویکه بازارهای رقابتی نظیر تولید عمدهفروشی و خدمات خردهفروشی قابلشکلگیری باشند؛ خدمات انتقال و توزیع بایستی بهصورت تنظیمی بوده و تحت نوعی دسترسی باز الزامآور، در اختیار مصرفکنندگان قرارگیرد؛
ایجاد بازارهای مالی و فیزیکی جهت تبادل برق؛ ایجاد یک اپراتور مستقل سامانه بهگونهای که بتواند سیستم انتقال را اداره نماید(به معنای دیسپاچینگ تولید و نگهداری و تعمیرات). این سیستم میتواند یکی از ارکان تأمین انتقال باشد و یا به شکل نهادی مستقل فعالیت نماید.
بهصورت نظاممند و سادهتر میتوان عناصر اصلی ذکرشده در بالا را به سه دسته تقسیم نمود و چنین عنوانکرد که«اصلاحات در مالکیت »،«اصلاحات در قانون »و«اصلاحات در ساختار » سه بستر مهم اصلاحات صنایع برق هستند که ارکان اصلی این فرایند را تشکیلمیدهند(منظور و عسکری آزاد، 1387 : 39).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.