موارد استفاده : تحقیق و آموزش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 67 صفحه
شماره فایل : 769 mg
هوش هيجاني از جمله دستاوردهاي تازه با خواستگاه روانشناسي است که به تازگي در عرصه مديريت مطرح شده است. امروزه هوش هيجاني تبديل به ابزار مديريتي نوين براي هدايت کارکنان و مشتريان و همچنين تامين رضايت آنان شده است (صالحيصدقياني و همکاران، 1390). مفهوم هوش هيجاني در سازمانها به منظور توسعهی منابع انسانی به کار گرفته میشود تا بر مهارتهای مهمی تأکید کند که در محیط کار، غیر از قابلیتهای تخصصی مربوط به شغل لازم است.
گفته میشود که هوش هيجاني امري است در درون هر یک از ما که تا حدی نامحسوس است. هوش هيجاني تعیین میکند چگونه رفتار خود را اداره کنیم، چگونه با مشکلات احتمالی کنار بیاییم و چگونه تصمیماتی بگیریم که به نتایج مثبت ختم شوند. هوش عاطفی پیشبینی موفقیت را ممکن میسازد، زیرا نشان میدهد که چگونه فرد بلافاصله دانش خود را در موقعیتهای مختلف به کار میگیرد. به عبارت دیگر، هوش هيجاني به تفاوتهای افراد در ادراک، پردازش، تنظیم و به کارگیری اطلاعات هیجانی اشاره دارد (محمد اميني و همکاران،1387). ويژگيهايي که امروزه سازمانها در استخدام افراد به آن توجه ميکنند توانايي افراد در مديريت احساسات خود و ديگران است و تحقيقات فراوان نشان ميدهد که مديريت احساسات به طور مفيد و مؤثر موجب افزايش اعتماد متقابل، وفادري، تعهد و بهبود عملکرد کارکنان خواهد شد (Hess and Bacigalupo, 2011).
بر اين اساس است که بحث هوش هيجاني به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت افراد در کنار هوش شناختی آنها بسیار مورد توجه قرار میگیرد. تا آن جا که نگرش جدید در ارتباط با هوش و موفقیت بر این است که هوش هيجاني نسبت به هوش شناختی نقش مؤثرتری در موفقیت زندگی فردی و کاری ایفا میکند (طهرانی، 1386). هوش عاطفی یا هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح جایگاه هیجانات و عواطف در توانمندیهای انسانی دارد و شکلی از هوش اجتماعی است که توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود و دیگران تمایز میان آنها و استفاده از این اطلاعات جهت هدایت تفکر و عمل را شامل میشود (کریمیشهری، 1385). شواهد بسياري ثابت ميکنند افرادِ داراي مهارت هيجاني، يعني کساني که احساسهاي خود را به خوبي ميشناسند و هدايت ميکنند و احساس ديگران را نيز درک و به نحو اثربخشي با آن برخورد ميکنند، در هر زمينهاي از زندگي متمايزند،
خواه در روابط عاطفي و صميمانه باشد و خواه در فهم قواعد ناگفتهاي که در خطمشي سازماني به پيشرفت ميانجامد؛ افرادي که مهارتهاي هيجاني و عاطفيشان به خوبي رشد يافته، در زندگي خويش نيز خرسند و کارآمدند و از عادتهاي فکري برخوردارند که موجب ميشود آنها افرادي مولد و کارآمد باشند. افرادي که نميتوانند بر زندگي عاطفي و هيجاني خود مسلط باشند، درگير کشمکشهاي دروني هستند که از توانايي آنها براي انجام کار متمرکز و روشن ميکاهد. مفهوم هوش هيجاني نشان ميدهد که چرا دو نفر با بهرهي هوشي يکسان، ممکن است به درجات بسيار متفاوتي از موفقيت در زندگي دست يابند. هوش هيجاني، يک عنصر بنيادين از رفتار انسان است که جدا و متفاوت از هوش شناختي (عقل) عمل ميکند (حسنزاده و ساداتيکيادهي، 1392).
با اين مقدمه، در اين بخش ابتدا به تعريف هوش و توضيح انواع هوش، سپس به تعريف هيجان، انواع هيجان، تعريف هوش هيجاني، مولفههاي هوش هيجاني، نظريههاي هوش هيجاني، مقايسه هوش هيجاني و هوش شناختي، و در نهايت نقش هوش هيجاني در مديريت و موفقيت مديران و كاربردهاي آن پرداخته خواهد شد.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.