جهانگیر (1391)، در پژوهشی با عنوان مقایسه عملکرد خانواده و رضایت مندی زناشویی در زنان متأهل شاغل و غیرشاغل شهر تهران نشان داد که بین عملکرد خانواده در زنان متأهل شاغل و غیرشاغل تفاوت معنی داری وجود دارد.
پیشینه داخلی
جهانگیر (1391)، در پژوهشی با عنوان مقایسه عملکرد خانواده و رضایت مندی زناشویی در زنان متأهل شاغل و غیرشاغل شهر تهران نشان داد که بین عملکرد خانواده در زنان متأهل شاغل و غیرشاغل تفاوت معنی داری وجود دارد. بین عملکرد خانواده و رضایت مندی زناشویی در زنان شاغل و غیر شاغل رابطه معنی داری وجود دارد
شاه آبادی (1390)، در پژوهشی تحت عنوان سنجش میزان سازگاری اجتماعی در نوآموزان نشان داد که الف) بین ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻫﺎﻯ ﭘﻴﺶ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﻰ ﻭ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺭﺍﺑﻄﺔ ﻣﻌﻨﻰ ﺩﺍﺭﻯ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﻛﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﻧﺪﻳﺪﻩ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻯ ﺑﻬﺘﺮﻯ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ب) ﺑﻴﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﻭﺭﺓ ﭘﻴﺶ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﻰ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﺑﺎ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺟﻨﺴﻴﺖ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﻌﻨﻰ ﺩﺍﺭﻯ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ، ﺑﻴﻦ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ج) ﺑﻴﻦ ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ ﭘﺪﺭ، ﺷﻐﻞ ﭘﺪﺭ، ﺗﺤﺼﻴﻼﺕ ﻣﺎﺩﺭ، ﺷﻐﻞ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻰ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻥ، ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﻌﻨﻰ ﺩﺍﺭﻯ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ
پیشینه خارجی
تحقیق مك ویلیامز و بایلی (2010)، نشان می دهد كه سبك دلبستگی اجتنابی و سبك دلبستگی اضطرابی دوسوگرا رابطهای قوی با سلامتی پایین و سازگاری اجتماعی دارد. كرایتون (2010)، در پژوهشی با عنوان سبك دلبستگی در دانشجویان كالج، همبستگی عوامل خانوادگی و سازگاری اجتماعی به طبقه بندی سبك های دلبستگی و رفتارهای دلبستگی پرداخت وی همچنین عوامل خانوادگی موثر بر سبك دلبستگی و همبستگی سازگاری اجتماعی با سبك دلبستگی فردی افراد را مورد بررسی قرار داد. در نتایج پژوهش وی سه نوع دلبستگی، بروندادهای سازگاری فردی متفاوتی را نشان دادند. همچنین نشان داده است با وجود این كه سبك های دلبستگی با سازگاری اجتماعی و میزان رضایت از زندگی در سالهای بعد همبستگی دارد، عواملی از متغیرهای دیگری نیز وجود دارد كه با سازگاری اجتماعی و سبك های دلبستگی رابطه دارد، از جمله این عوامل، متغیرهای خانوادگی می باشند
ریگس و هان (2009)، نمونه ای 317 نفری از دانشجویان را مورد بررسی قرار دادند. آن ها دریافتند كه سبك دلبستگی اضطرابی دوسوگرا اضطراب مزمن را به صورت مستقیم و غیرمستقیم پیش بینی میكند. همچنین افراد با سبك دلبستگی نا ایمن عزت نفس پایین تر، افكار غیرمنطقی را گزارش دادند كه به نوبه خود اضطراب را پیش بینی می كنند. همچنین سبك دلبستگی اجتنابی به طور مستقیم افسردگی را پیش بینی می كند و به طور غیرمستقیم با میانجیگری اضطراب مزمن، افسردگی، رفتارهای بزهکارانه را پیش بینی می كند.
در مطالعه كاپانی و راو (2007) مشخص شد كه سبك دلبستگی ایمن با سطح پریشانی پایینتر و سطح بالای ابعاد تطابقی عملكرد خانواده ارتباط دارد. نتایج پژوهش هاشمی و دیگران (2007)، كه در مورد زنان پاكستانی انجام گرفت، نشان داد كه زنان با سطح تحصیلات بالا كه عمدتا زنان شاغل بوده اند، سازگاری و رضایت بالاتری نسبت به زنان با تحصیلات پایین كه عمدتا زنان خانه دار بوده اند، داشتند.