قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 51 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 271 را دانلود کنید.
موضوع روانشناسی شخصیت ،مطالعه بخش های مختلف در روانشناختی، سازماندهی و رشد آن با هدف برقراری ارتباط قسمت های مختلف ذهن نظیر مکانیزمهای دفاعی، ساختارها ،عملکردها ،و فرایندها با پیامدهای زندگی میباشد.(مایر،2001).
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا اصطلاح هوش هیجانی ،برای توصیف کل شخصیت به کار میرود؟پاسخ به این پرسش به،چگونگی تصور شخص از سیستم شخصیتی انسان بستگی دارد (مایر،1998). عباراتی که افراد گاهی به هنگام تصور هوش هیجانی به کار میبرند انگیزش، هیجان، شناخت و هشیاری- در روانشناسسی شخصیت، به عنوان چهار فرایند اساسی که تقریبا پایه فیزیولوژیکی شخصیت را تشکیل میدهند،مورد توجه هستند.
پایه انگیزش،درونی است و برای تکامل علایق، دلبستگی و ایمنی ضروری میباشند. سیستم هیجان شامل تجربههای درونی در پاسخ به روابط بیرون است. برای مثال (اگر شخصی باورکند که دیگران مهم ،وی را دوست دارند،احساس شادی میکند و بر عکس اگر معتقد باشد که آنها با وی بدرفتاری میکنند احساس خشم خواهد کرد.
شناخت در مقایسه با این مجموعه مکانیزم های ذهنی، بیشتر بیرونی است. در واقع یکی از اهداف شناخت، کمک به ایجاد اطمینانی رضایت بخش از انگیزش و حفظ هیجانات خوشایند و نیز تفکر درباره طرح علایق درونی مانند خیال پردازی میباشد.
از سوی دیگر شناخت در خدمت ترسیم طرحهایی از دنیای خارج، آزمایش و تجربه آنها،استدلال موثر، جدایی واقعیت از خیال و پردازش اطلاعات است. هشیاری که به نسبت فرایندهای پیشین، بهتر قابل درک است،آگاهی شخص از بخش های دیگر ذهن میباشد.
چنین حالتی همواره در طی ساعات بیداری حفظ است. گرچه ممکن است در طول روز به خستگی ، تحریک و سایر شرایط،حالت هشیاری در نوسان باشد. برخی معتقدند که هشیاری به تغییر خلاقانه، توقف و تغییر جهت عملیات جاری ذهن، زمانیکه ذهن به طور مناسب ،مساله گشایی نمی کند، گرایش دارد. در واقع آگاهی هشیار، فرصت هایی را جهت تغییر فراهم میکند.
ادامه دارد ...