قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 46 صفحه
کد فایل: mb 347
تعاريف مختلفي از مديريت مشاركتي شده است كه در زير به چند مورد از آنها اشاره مي گردد: مدیریت مشارکت را می توان فرآیند درگیری کارکنان در تصمیم های استراتژیک/تاکتیکی سازمان به حساب آورد که به صورت رسمی/غیر رسمی در فرم مستقیم/غیر مستقیم و با درجه، سطح و حدود مشخصی اتفاق می افتد.
این مفهوم از مشارکت یک تعریف جامعی است که ضمن پوشش دادن نکات کلیدی، ابعاد مشارکت را نیز مورد تأکید قرار می دهد. این ابعاد شامل قلمرو، سطح، درجه، فرم، پایه و حدود مشارکت است، با تأکید بر درجه مشارکت این تعریف، درجه نفوذ کارکنان در تصمیم گیری را لحاظ می کند و توجه به قلمرو مشارکت موضوع های تصمیم گیری را به حساب می آورد که از تصمیم های تاکتیکی شروع شده و به تصمیم های استراتژیک ختم می شوند. با تأکید بر فرم مشارکت، هر دو شیوه مشارکت مستقیم و غیرمستقیم (مشارکت بر مبنای نمایندگی) را در نظر می گیرد.
با امکان نظر در حدود مشارکت، دامنه افراد درگیر در سیستم مشارکتی و حدود درگیری اجتماعی آن ها را در فرآیند تصمیم گیری مد نظر قرار می دهد. با نگرش بر سطوح مشارکت، این تعریف، سطحی (سطوحی) از سازمان را که در آن مشارکت اتفاق می افتد را به حساب می آورد و سرانجام این تعریف مبنای قانونی شکل گیری مشارکت را مورد لحاظ قرار می دهد که ساز و کارهای رسمی یا غیر رسمی را دربر دارد.
فرآیند درگیری کارکنان در تصمیم های استراتژیک و تاکتیکی سازمان، به صورت رسمی، غیر رسمی، مستقیم و غیرمستقیم، بادرجه، سطح و حدود مشخصی اتفاق می افتد (بهنام مرشدی، 1392). در نیمه دوم قرن بیستم که می توان آن را انقلاب فراصنعتی نامید، سبک جدیدی از مدیریت به وجود آمد که مدیران در این مکتب نه تنها دستان، بلکه قلب کارکنان را نیز به کار گرفتند.
در این سبک، مدیر می بایست مشارکت کامل کارکنان را در امور به دست می آورد و شریطی را به وجود می آورد که در آن تمامی کارکنان به اندازه توانایی خود مشارکت کنند. پس مشارکت را می توان فرایند درگیری کارکنان در تصمیم های استراتژیکی و تاکتیکی سازمان به حساب آورد که به صورت رسمی و غیر رسمی در سطح و حدود مشخصی اتفاق می افتد(رهنورد، 1378).
ادامه دارد ...