موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 27 صفحه
شماره فایل 614
کودکی که به تازگی به دنیا آمده است، توانایی خود را برای دیدن از طریق تفاوت گذاردن میان روشنایی و تاریکی آغاز مینماید. در مرحله بعد حرکت را تشخیص میدهد و پس از آن شکل و فرم را، شناختن رنگ آخرین مرحله رشد اوست. بینایی رنگ با هر دو بخش پیشرفته و بدوی مغز به یکاندازه ارتباط دارد. تشخیص دادن رنگ، هویت آن، نامگذاری آن و هر نوع بازتاب زیبایی شناسی نسبت به آن همگی از وظایف پوسته مغزی بوده و لذا همه این اعمال ثمره رشد و آگاهی هستند و یک پاسخ غریزی و واکنشی نیستند (لوشر، ترجمه ابی زاده،1392).
انسان مانند بقیه موجودات در طبیعت برای بیان عقاید و افکار و احساسات خود از رنگها استفاده میکند. واکنش انسان نسبت به رنگها بستگی به اتفاقات و الگوهای اطراف دارد. البته این واکنشها به شخصیت فردی هر کس نیز وابسته است (عبدی زاده،1389). ارتباط درک ما از زیبایی با رنگ، بسیار ساده و فوری است و اگر هم هیچ شناخت تئوریک نسبت به رنگ نداشته باشیم به طور غریزی در موقعیتی قرار داریم که رنگ به راحتی در ما نفوذ میکند و عمق و گرمای آن با بعضی از احساسات و تاملات ما آمیخته میگردد.
ما اگر خیلی زود یعنی هنگامی که کودک نیاز به شناخت علمی و تکنیکی ندارد او را مجبور به شناخت آن کنیم ممکن است باعث از بین رفتن تمایلات خودبه خودی او برای به کارگیری رنگ بشویم. از نظر آموزشی بهتر است به کودک دقت لازم برای پدید آوردن ارتباط فردی او با رنگها بدهیم تا نیروی ابتکار او عقیم نگردد.
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.