قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 94 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 258 را دانلود کنید.
حوزه مطالعات مدیریت و سازمان، تأییدکننده ضرورت نیاز به توسعه دانش کاربردی از سوی متخصصان دانشگاهی و صاحب نظران است(Marrewijk et al, 2010).
امروزه تغییر نه تنها اجتناب ناپذیر، بلکه مداوم است. غیرواقع بینانه است اگر انتظار گریز از آن را داشته باشیم یا روی یک دوره ثبات حساب کنیم. بقا در یک سازمان و موفقیت در آن، نیازمند همراه و همگام بودن با تغییرات جهانی و برخورداری مدیر از یک دانش و آگاهی منسجم و به روزمی باشد. به جرئت می توان گفت که امروزه لازمه مدیریت موفق، داشتن مدیریت دانش و مدیریت تغییر در جهان امروزی که عصر اطلاعات (انفجار اطلاعات)فناوری اطلاعات، جهانی شدن آموزش و پرورش و... است،در دنیای فناوری دیگر قدرت زور و اجبار و تحکم جایگاهی در مدیریت ندارد و مدیرانی که فکر کردند می توانند با زور و اجبار مدیریت کنند سخت در اشتباه بودند و مشاهده شده که خیلی از سازمان های ما دوام نیاوردند و مدیرانشان از صحنه خارج شدندودر کنار همین مدیران، مدیران دیگری بودند و هنوز هستند که از دانش، آگاهی، درایت، تحقیق و تفحص به سازمانشان ارزش و اهمیت دادند و در رقابت جهاتی سرافراز و سربلند بودند.
برخی از فراوان ترین مفاهیم و اصطلاحاتی که در حال حاضر جهت های مطلوب تغییر را برجسته و مشخص می سازند عبارت اند از: بازسازی ساختاری (نو سازمان دهی)، توانمندسازی (تفویض قانونی قدرت و اختیار)، حق انتخاب، پیامد محوری، پاسخگویی و عدالت وانصاف هست؛ لذا مدیران سازمان ها برای اجرای اثربخش و موفقیت آمیز کارکردهای رهبری، باید واجد دانش و معرفت کاملی از فنون و مهارت های مدیریت تغییر در درک برنامه ریزی، اجرا و تثبیت تغییر باشند(احمدی، نریمانی،1388).
مدیران سازمان طی مقابله با چالش های ناشناخته، نسبت به نحوه بقاء در آینده و رقابتی بودن، همواره نگران اند. آن ها معتقدند که تغییر سازمانی باید مطابق با خط مشی ها، استراتژیها و روش های منطبق با موقعیت صورت بگیرد(Shah,2010) بای ( 2005) در تعریف خود از مدیریت تغییر، آن را فرآیند نوسازی مستمر جهت گیری ها، ساختار، قابلیت های سازمان برای برآورده ساختن نیازهای متغیر مشتریان داخلی (کلیه افراد شاغل در درون سازمان) و خارجی آن توصیف می کند.
آرمسترانگ(2001) نیز اشاره می کند که مدیریت تغییر، عوامل تسهیل کننده را برای سازمان ها در فعالیتی هایشان برای تغییر فراهم می کند. از دیدگاه پاتن، برانک و اسمیت (2008) ترسیم نقشه حرکت سازمان از موقعیت کنونی به وضع مطلوب در آینده و تعیین اولویت ها، وظایف و مشارکت افراد در فرآیند تغییر، از جمله کارکردهای یک برنامه مدیریت تغییر است(فدایی و ناخدا،1389). در واقع مدیریت تغییر به معنای آماده نگاه داشتن کارکنان و سازمان برای یادگیری و رشد مستمر هست که خود نوعی تفکر برای آینده است.
بر اساس تعریف مرکز آموزش مدیریت تغییر، این مفهوم شامل یک رشته از ابزارها، فرآیندها و اصولی است که جهت مدیریت کردن تغییرات به منظور دستیابی به برآیندها و نتایج مورد انتظار به کار می رود(خاچیان و همکاران،1391). یک سازمان اغلب در حال حرکت است، از این رو یک عامل تغییر نیازی به نیروهای خاص در سوق دادن آن به سمت آینده ندارد(Raelin,2012).
طراحی ها (تغییر) زمانی تکمیل می شوند که بر اساس فعالیت های روزمره کارکنان ادغام و سازمان دهی شده باشد .(Marrewijk et al,2010) مدیریت تغییر در سازمان ها عبارت است از دگرگونی سازمان از وضعیت موجود در حداقل یکی از حوزه های ساختار، نیروی انسانی، قواعد و خط مشی ها، وظایف و عملکردها و رسیدن به وضعیت مطلوب(صالحی و همکاران، 1389)
ادامه دارد ...