قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 30 صفحه
بعد از پرداخت حق اشتراک فایل شماره 265 را دانلود کنید.
طبق این مولفه اشخاص راهبردها و اجزای درگیر در حل مساله را به واسطه خلق و هیجان ها تحت تاثیر قرار مي دهند. مثلا هیجان های مثبت، سازمان حافظه را در راستای توجیه یافتگی ماده های شناختی و عقاید گوناگون تغییر مي دهد یا اینکه خلق، موجب تسهیل و انگیختگی عملکرد در انجام تکالیف تعلقی پیچیده مي گردد (اکبر زاده، 1383).
سالوی و مایر (1990) چارچوب هوش هیجانی را چنانچه ذکر ان رفت، به عنوان زیر مجموعه ای از هوش اجتماعی معرفی کردند و آن را این گونه تعریف نمودند : هوش هیجانی توانی فرد در بازبینی هیجان ها و احساسات خود، تمایز میان آنها و به کارگیری این اطلاعات در جهت هدایت افکار و واکنش های خود است. از سوی دیگر هوش هیجانی زیر مجموعه ای از هوش های شخصی گاردنر است (اشتنبرگ و کافمن، 1998) که به جای معنی کلی ارزیابی از خود و دیگران به بازشناسی، تمایز و کاربرد حالت های هیجانی خود و دیگران به منظور حل مساله و نظم بخشی به رفتار، تمرکز مي کند (اکبرزاده، 1383).
مایر و سالوی (1997)، مایر و همکاران (1999)، مایر و همکاران (2000)، مایر و همکاران (2001) پس از شکل گیری و معرفی هوش هیجانی تغییراتی را در تعریف مولفه های هوش هیجانی انجام دادند. مایر، سالوی و کاروسو (2000) به منظور عمق بخشیدن به این مفهوم با بیان ملاک های لازم برای اینکه توجیه نمایند چرا آن را هوش مي نامند، نشان دادند هوش هیجانی مي تواند این ملاک ها را برآورده کند ؛ ملاک ها به شرح زیر بودند : الف) هوش را باید بتوان به مجموعه ای از توانایی های ذهنی تقسیم کرد.
ب) توانایی های هوش باید با هم همبستگی درونی داشته باشند. ج) توانایی های مورد نظر باید با هوش سنتی همبستگی داشته باشند. د) توانایی های هوش باید با افزایش سن و تجربه رشد کنند. به این ترتیب مایر، سالوی و همکاران هوش هیجانی را به عنوان یک توانایی ذهنی دانسته و نهایتا الگوی خود را در چهار شاخه اصلی ترسیم کرده اند (مایر، 2003). الف) تشخیص هیجان ها : توانایی تشخیص هیجان های خود و دیگران در ابعاد فیزیکی و روان شناختی، بیان صحیح و دقیق هیجان ها و توانایی تفکیک ابراز درست و نادرست احساسات.
ب) آسان سازی هیجانی تفکر : توانایی تمرکز درباره احساساتی که در برخورد با وقایع، اشیاء و افراد تاعی شده اند، بسط هیجان ها و استفاده از آنها در جهت تسهیل تفکر و توانایی حل مساله و توانایی استفاده از نوسانان خلق براثی در نظر گرفتن نقطه نظرات مختلف.
ج) درک هیجان ها : توانایی درک هیجان های مرکب یا زنجیره های هیجانی، درک دلایل و پیامدهای احساسات خود، توانایی درک ارتباط میان هیجان های مختلف و تغییر و تفسیر آن ها. د) مدیریت هیجان ها : توانایی گشودگی به تمام احساسات اعم از لذت بخش و آزاد دهنده،توانایی بازبینی و اندیشه بر روی هیجان ها،توانایی حفظ و تداوم حالت های هیجانی و بازسازی آنها براساس اینکه سودمند ارزیابی شده اند یا نه و توانایی مدیریت هیجان در خود و دیگران. از سوی دیگر مایر و همکاران (2001، 2000، 1999) هوش هیجانی را نوعی از پردازش اطلاعات هیجانی مي دانند که در آن هیجان ها به عنوان منابع مهم اطلاعاتی، انگیزشی و مدیریتی مورد استفاده قرار مي گیرند.
این روند پردازش اطلاعات شامل توجه به هیجان ها، پردازش و ارزیابی صحیح هیجان ها و نظم بخشی سازمان یافته هیجان ها است. چنین نگاهی به هوش هیجانی توسط قربانی و همکاران (2000) در ایران و آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است. بر مبنای یافته های این پژوهش چهار مولفه هوش هیجانی طی مراحل توجه، پردازش و برون داد در هر نمونه ایرانی و آمریکایی نشان داده شده است.
ادامه دارد ...