قابل استفاده در: مقاله نویسی و انجام پژوهش های علمی
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 37 صفحه
کد فایل: mb 354
همان گونه که مطلع می باشید هر علمی دارای طبقه بندی می باشد، اما در ضرورت طبقه بندی مشکلات رفتاری به ویژه در کودکان و نوجوانان نظرات مخالف و موافق زیادی وجود دارد . در فصل دوم دلایل تعدادی از نظریه پردازان روانشناسی درمورد طبقه بندی کردن و برچسب زدن به کودکان بررسی گردید.
آنها دلایل نظیر آسیب روانی ، عدم وجود یک مجموعه مشترک در تشخیص علت و ملاک های تشخیصی را یادآوری می نمایند در حالی که در علوم دیگر نظیر پزشکی یا شیمی با چنین مشکلاتی روبرو نمی باشند البته دو شیئی مختلف از نظر دو گروه ممکن است دو نوع طبقه بندی شود مثلا یک شمیست ، الماس و ذغال را در یک طبقه قرار دهد ولی یک جواهر فروش، نوعی دیگر طبقه بندی را انجام دهد.
در هر صورت آنها نیز هر کدام در علم خود گروه بندی خاصی را با همۀ تفاوت های بین دو شیئی منظور نموده اند موافقین ضرورت طبقه بندی، دلل آن را نظیر دیگر علوم سهولت مطالعه و جلوگیری از اتلاف وقت ، بین متخصصین در صحبت و تشخیص و درمان می دانند.
البته آنها اذعان دارند که طبقه بندی اختلالت با دیگر علوم متفاوت است زیرا یافتن وجوه اشتراک در اختلالات و تغییراتی که در رفتار کدکان درمراحل رشد انجام می پذیرد باعث می شودکه با احتیاط بیشتر تکیه بر طبقه بندی نموده بدین جهت پیشنهاد می کنند به جای کاربرد طبقه بندی، از تعلق داشتن به گروه بحثودکه در این صورت آسان تر می توان خصوصیات معین و مشترکبین اعضاء یک گروه را پیدا نمود (فرقانی ، 1383) با توجه به دلایل فوق تحقیقات زیادی جهت پیدا نمودن وجوه مشتکر بین مشکلات رفتاری انجام پذیرفته و طبقه بندهای گوناگون ارائه شده است که در مقدمۀ کتاب به تعدادیاز آنها اشاره شد که هیچ کدامشان از اعتبار روائی کاملی برخودرار نیستند .
درنهایت مشابه دیگر علوم جهت ایجاد نظم و ترتیب بین پدیده های متنوع و نامحدود به طبقه بندی مشکلات رفتاری می پردازیم . و طبقه بندی را انتخاب می کنیم که دارای یک اشتراک نسبی بین چند اختلال هستند . البته همان گونه که هیچ کدام از طبقه بندی ها تاکنون از اعتبار و قابلیت اطمینان کاملی برخوردار نبوده اند طقه بندی ارائه شه نیز چنین خواهد بود .
زیرا احتمال دارد اگر کودکی به وسیله معلم یا یک پزشک و یا روانشناسی در مکان های مختلف و شرایط متفاوت مورد بررسی قرار گیرد در طبقه بندی دیگری قرار داده شود. پس در نتیجه آنچه مهم است تشخیص مشکل است و قرار گفتن کودک در یک طبقه از اهمیت خاصی برخودار نمی باشد (فرقانی ، 1383).
ادامه دارد ...