موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 15 صفحه
شماره فایل 851
در طی سالها، مدلهای نظری متفاوتی راهبردهای خاص متفاوتی را به عنوان راهبردهای سازگارانه یا راهبردهای ناسازگارانه در نظرگرفتهاند (بیلینگ و موس ، 1981، فالکمن و لازاروس ، 1986، هر دو به نقل از آلداو و همکاران، 2010). به طور اولیه، رویکرد شناختی- رفتاری در آسیب شناسی روانی، دو راهبرد تنظیم شناختی هیجان (بازارزیابی و حل مسئله) را به عنوان راهبردهای سازگارانه در نظر گرفتند بازارزیابی شامل تفسیرها یا چشماندازهای مثبت داشتن به موقعیت استرسزا به عنوان شیوهای برای کاهش دادن استرس در نظر گرفتند (گراس، 1998).
از طرف دیگر، مدل تاثیرگذار تنظیم هیجان گراس (1998) بازارزیابی را به عنوان راهبردی که منجر به پاسخهای هیجانی و فیزیکی مثبتی به محرک برانگیزانندهی هیجان میشود، مدنظر قرار داد. همچنین، پاسخهای حل مسئله تلاشهای هشیارانهای در جهت تغییر یک موقعیت استرسزا میباشد.
حل مسئله اغلب به عنوان یک فعالیت هدفمند و خاص در حل یک مشکل در نظر گرفته میشود (شامل راهحلهای بارش ذهنی و برنامهریزی کردن برای یک فعالیت)، اگرچه پاسخهای حل مسئله به طور جهت دار و مستقیمی، هیجانات را تنظیم نمیکنند ولی میتوانند تاثیر مفیدی بر هیجانات با تعدیل و حذف کردن استرسورها، داشته باشند. جهتگیری ضعیف حل مسئله پایین یا مهارتهای ضعیف حل مسئله، فرض شدهاند که به افسردگی و اضطراب سوءمصرف الکل و اختلالات خوردن منجر میشود و در مقابل، سرکوب و اجتناب، به عنوان پاسخهای ناسازگارانه به استرسهای گوناگون، عوامل خطری برای رفتارهای ناسازگارانه (سوءمصرف مواد و اختلالات خوردن) میباشند (آلداو و همکاران، 2010).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.