موارد استفاده : منبع کمکی انجام پژوهش
منابع فارسی: دارد
منابع لاتین: دارد
پیشینه داخلی جدید: دارد
پیشینه خارجی جدید: دارد
نوع فایل: Word قابل ویرایش
تعداد صفحه: 14 صفحه
شماره فایل 854
اغلب طرحواره ها نتیجه تجارب زیان بخش محسوب می شوند که فرد در سیر دوران کودکی و نوجوانی دائماً با این تجارب روبرو بوده است. اثر این تجارب ناگوار در سیر تحول با یکدیگر جمع می شود و منجر به شکل گیری یک طرحواره کاملا ناسازگار تمام عیار می گردد(یانگ و همکاران،2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز،1394). طرحواره های ناسازگار اولیه برای بقائ خودشان می جنگند.
این امر نتیجه تمایل بشر به «هماهنگی شناختی» است. اگر چه فرد می داند طرحواره منجر به ناراحتی وی می شود، ولی با طرحواره احساس راحتی می کند و همین احساس راحتی، فرد را به این نتیجه می رساند که طرحواره اش درست است. افراد به سمت وقایعی کشیده می شوند که با طرحواره هایش همخوانی دارند و به همین دلیل تغییر طرحواره ها سخت است. بیماران به طرحواره ها به عنوان حقایقی می نگرند که بدون به بوته آزمایش گذاشتن صحت و سقم آنها، معتقدند که این حقایق درستند. نتیجه چنین دیدگاهی این است که طرحواره بر پردازش تجارب بعدی تاثیر می گذارد.
طرحواره ها نقش عمده ای در تفکر، احساس، رفتار و نحوه برقراری ارتباط بیماران با دیگران بازی می کنند و به گونه ای متناقض و اجتناب ناپذیر، زندگی بزرگسالی را به شرایط ناگوار دوران کودکی می کشانند که غالبا برای بیماران زیانبخش بوده است(یانگ و همکاران،2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز،1394). طرحواره ها در اویل دوران کودکی یا نوجوانی بازنمایی هایی دقیق از محیط پیرامون ایجاد می کنند. تجربه نشان داده است که طرحواره ها افراد تا حدودی بازتابی دقیق از محیط زندگی اولیه شان است. معمولا ماهیت ناکارآمد طرحواه ها وقتی ظاهر می شوند که بیماران در روند زندگی روزمره خود و در تعاملاتشان با دیگران به گونه ای عمل کنند که طرحواره های انها تایید شود، حتی اگر برداشت اولیه آنها درست نباشد.
طرحواره های ناسازگار اولیه و راههای ناکارآمدی که بیماران از طریق آنها یاد می گیرند با دیگران کنار بیاییند، اغلب زیربنای نشانه های مزمن اختلالات محورI مثل اضطراب، افسردگی، سوء مصرف مواد و اختلالات روان تنی به شمار می روند(یانگ و همکاران،2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز،1394). طرحواره ها حالت ابعادی دارند، بدین معنا که از نظر شدت و گستره فعالیت در ذهن با یکدیگر فرق دارند. هر چه طرحواره ها شدید تر باشد، شمار بیشتری از موقعیت ها می توانند آن را فعال کنند.
به عنوان مثال، اگر فردی در دوران کودکی به شدت و دائم از سوی پدر و مادر خود مورد انتقاد قرار گرفته باشد، تقریبا در برخورد با هر کسی، احتمال دارد طرحواره نقص در او برانگیخته شود. اگر فردی در دوران کودکی، تنها از سوی یکی از والدین خود و آن هم گاهی اوقات و به شکل خفیف تری مورد انتقاد قرار گرفته باشد، ممکن است طرحواره نقص او تنها در برخورد با مراجع قدرتی که از جنسیت همان والد انتقادگر هستند، برانگیخته شود. به طور کلی هر چه طرحواره شدیدتر باشد، فرد به هنگام برانگیخته شدن طرحواره، عواطف منفی بیشتری را تجربه می کند و فعال بودن آن در ذهن، مدت زمان بیشتری به طول می انجامد(یانگ و همکاران،2004؛ ترجمه حمید پور و اندوز،1394).
ادامه مقاله به طور کامل در فایل اصلی موجود است.