ACTاز شش اصل کمک میگیرد تا مراجعین بتوانند به انعطافپذیری روانشناختی برسند: گسلش شناختی، ،پذیرش ، تماس با لحظه اکنون ، خویشتن مشاهدهگر ، ارزشها، اقدام متعهدانه. هر اصل روششناسی، تمرین، تکلیف خانگی و استعارههای مخصوص به خود را دارد.
شش فرایند اصلی ACT
ACTاز شش اصل کمک میگیرد تا مراجعین بتوانند به انعطافپذیری روانشناختی برسند: گسلش شناختی، ،پذیرش ، تماس با لحظه اکنون ، خویشتن مشاهدهگر ، ارزشها، اقدام متعهدانه. هر اصل روششناسی، تمرین، تکلیف خانگی و استعارههای مخصوص به خود را دارد. بهعنوانمثال در سطح گسلش شناختی ما با زبان سروکار داریم. افکار ما بهصورت تحتاللفظی فهمیده شده و حقیقی به نظر میرسند یا قواعدی در نظر گرفته میشوند که بایستی از آنها فرمان برد یا وقایع مهمی به نظر میآیند که تمامی توجه ما را طلب میکنند یا انگار وقایع وحشتناکی هستند که باید از آنها دور شد. بهعبارتدیگر وقتی با این افکار آمیخته میشویم، آنها نفوذ زیادی روی رفتار ما پیدا میکنند (هریس، 2006).
گسلش شناختی به معنای آن است که قدمی عقب بگذاریم و بدون آنکه درگیر زبان بشویم آن را مشاهده کنیم. ما میتوانیم تشخیص بدهیم که افکار چیزی بیشتر یا کمتر از وقایع گذرای درونی یا موج گذرایی از کلمات، افکار و تصاویر نیستند. وقتی از زنجیر افکار خود رها شدیم تأثیر و نفوذ آنها بسیار کمتر خواهد شد(هریس، 2006).
گسلش شناختی. یادگیری نگریستن به افکار، تصورات، خاطرات و دیگر شناختها همچنان که هستند- یعنی چیزی بیش از مقداری کلمات و تصاویر دیده نشوند. یادگیری اینکه آنها را آنچنانکه به نظر میآیند یعنی وقایع وحشتناک، قواعد لازمالاجرا و حقایق عینی نبینیم. بهعبارتدیگر گسلش برای جلوگیری از در آمیختگی شناختی است. در آمیختگی شناختی بدین معناست که فرد، خود و افکارش را در آمیخته (یکی) میداند. گسلش شناختی بدین معناست که بپذیریم افکار ما از ما جدا هستند و چیزی بیش از وقایع خصوصی موقت نیستند(هریس، 2006).
تکنیک های گسلش شناختی تلاش می کند عملکرد نامطلوب افکار و رویداد های شخصی دیگر را به جای تلاش برای تغییر شکل، فراوانی یا حساسیت موقعیتی تغییر دهد (هیز و همکاران، 2006). پذیرش: پذیرش شامل پذیرفتن فعال و هوشیار وقایع خصوصی برخواسته از گذشته شخص بدون تلاش برای تغییر در فراوانی و شکل آن (هیز و همکاران، 2006).
به عبارت دیگر، پذیرش به معنای ایجاد فضایی برای احساسها، حواسها، امیال و دیگر تجربههای خصوصی ناخوشایند، بدون تلاش برای تغییر آنها، فرار از آنها یا توجه مجدد به آنها است (هریس، 2006). پذیرش به عنوان یک جایگزین برای اجتناب تجربی آموزش داده می شود(هیز و همکاران، 2006). تماس با لحظه اکنون: تجربه کردن اینجا و اکنون، با گشودگی، علاقه، پذیرش و آگاهی کامل؛ و درگیری کامل و با تمرکز با هر آنچه انجام میشود(هریس، 2006).
ACT تماس بدون قضاوت با حوادث روانی و محیطی همانطور که آنها اتفاق می افتد را ترویج می کند. هدف این است که درمانجویان جهان را به طور مستقیم تجربه کنند به طوری که رفتار انها انعطاف پذیرتر شود و در نتیجه فعالیت های بیشتری را برای ساگاری با ارزش ها در آنها فراهم گردد (هیز و همکاران، 2006).
خویشتن مشاهدهگر: دسترسی به حسی متعالی از خود؛ جویباری از آگاهی که تغییرناپذیر، همیشه حاضر و آسیبناپذیر است. از این دیدگاه میتوانید این نکته را دریابید که شما افکار، احساسات، خاطرات، هوسها، حسها، تصورات، قواعد یا جسم مادی خود نیستید. این پدیدارها بهطور مداوم تغییر میکنند و جنبههای ثانوی وجود شما هستند اما جوهره وجود شما را تشکیل نمیدهند(هریس، 2006).
ارزشها. روشنسازی اینکه چه چیزی برایتان واقعاً اهمیت دارد و در عمق قلبتان ریشه دارد؛ میخواهید چگونه فردی باشید؛ چه چیزی برای شما پرمعنا و مهم است و میخواهید در این زندگی چگونه باشید(هریس، 2006). ارزش ها ویژگی هایی از عملکرد هدفمن انتخاب می شوند که هرگز نمی توانند به عنوان یک شی بدست آمده باشند ام می توانند لحظه به لحظه انتخاب شوند (هیزو همکاران، 2006). اقدام متعهدانه. ارزشها و عمل متعهدانه بدین معنا هستند که فرد آنچه را که برای او مهمترین و عمیقترین است، تشخیص دهد، بر مبنای آن هدفهایی را تنظیم کند و برای رسیدن به آنها متعهدانه و موثر عمل کند (هریس، 2006).