واژه فراغت به معنی « Licere » است که از کلمه لاتین « Lei Sure » "اقتباس شده وبه معنی زمان آزاد است
مفهوم اوقات فراغت
واژه فراغت به معنی « Licere » است که از کلمه لاتین « Lei Sure » "اقتباس شده وبه معنی زمان آزاد است.همچنین فراغت در کلمه «scole» ریشه دارد که بیانگررابطه بین آموزش وتفریح است. فراغت ترجمۀ معادل فرانسویLoidir وانگلیسیLeisure و با معادل آلمانی Freizeit یا Musse است که در زبان فارسی رایج گشته است، برداشت هایی که از دید گاه های مختلف علوم انسانی از اوقات فراغت می شود بسیار متنوع هستند و روی این اصل تا کنون تعاریف متفاوتی از جنبه های گوناگون برای اوقات فراغت ارائه شده است. (رضوانی،1379) فراغت در لغت به معنای آسودگی و آسایش است. در فرهنگ معین فراغت این گونه معنی شده است:
- پرداختن به¬فراغت 2- آسایش،استراحت، آسودگی، آرامش 3- بی اعتنایی، وارستگی 4- فرصت، مجال.( معین،1373) در لغت نامه علی اکبر دهخدا، اوقات فراغت چنین معنا شده است: وقت و مقدار زمانی که برای امری فرض شده، ساعت، فرصت، گاه، زمان و مدت که جمع آن اوقات به معنی زمان هاست. آسایش و استراحت، ضد گرفتاری از کار و مشغله و همچنین فراغت داشتن، یعنی غفلت داشتن و فراموش کردن. فراغت در زبان عربی به معنای اضطراب و فراغ به معنای آسایش است و در زبان انگلیسی به معنای آسانی، سهولت و آسایش است.( دهخدا،1377) کلمه"فراغ" یا"فراغت" در گفتگوهای معمولی به چند معنی به کار می رود. یکی به معنای کاری نداشتن و بیکاری است. معنی دیگر آن دست کشیدن از کار، به پایان رساندن امری، رها شدن و رهیدن از کاری و خلاص شدن از کوششی است و معنای دیگر آن آسودگی خاطر و آسایش است که در برابر رنج و سختی به کار برده می شود. بنابراین می توان اوقات فراغت را به طور ساده چنین معنی کرد: زمان آسودگی از کار یا زمان و آرامش و راحتی و در تعریفی کامل تر، اوقات فراغت زمانی است که ما با شوق و رغبت و اختیار به کار دلخواه خود می پردازیم. این فعالیت برای ما شادی آور و نشاط انگیز است.
گروه بین المللی جامعه شناسی، اوقات فراغت را این گونه تعریف می کند: اوقات فراغت عبارت است از مجموعه ای از اشتغالاتی که فرد کاملا و با رضایت خاطر برای استراحت و تفریح یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد از رهایی از الزامات شغلی،خانوادگی، اجتماعی بدان می پردازد.(مظفری،1381،118)
بنابراین وقتی از اوقات فراغت صحبت می کنیم منظورمان اوقاتی است که: اول : به اختیار خودمان و با آزادی فعالیتی را انجام می دهیم و زور و اجباری در کار نیست. دوم: این فعالیت برای ما شادی آور است و سبب رضایتمندی درونی و انبساط خاطر می شود. سوم: دارای اهداف سود جویانه، کسب درآمد، یا اهداف سیاسی و عقیدتی نیست.(شاهنده، 1383). از نظر جغرافیایی اوقات فراغت، عبارت است از آن زمان بیداری که انسان در طول آن از کار و اشتغال ووظایف اجتماعی روز مره فارغ گشته و می تواند به طور دلخواه آن را در نواحی مختلف صرف کند.
فراغت در پیش گرفتن راه و رسمی است و راه و رسم جاری و عادی کردن زندگی: در کوهپایه ای خفتن، با کسان تازه ای آشنا شدن و از اندیشه دغدغه ی زندگی روزانه دور ماندن. اوقات فراغت شرایطی است که در آن فعالیت ها صرفا به خاطر خودشان انجام می شود و غایت و هدف دیگری مورد نظر نیست و ما آن را هدف بدون شرط می نامیم(دیبایی،1371). به طور کلی مجموع اوقاتی که انسان در اختیار دارد به صورت زیر صرف می شود:
- اوقاتی که صرف کار برای امرار معاش می شوند 2- اوقاتی که برای تعادل حیات صرف می شود. 3- اوقاتی که انسان در طی آن فارغ از کار و خواب بوده و می تواند آن را به دلخواه خودبگذراند. همانگونه که انسان از طریق کار یا خواب به نحوی وجود خود و نتایج منبعث از آن را در جامعه و محیط پیرامون خود عینیت می بخشد، به همین ترتیب می تواند از طریق گذران اوقات فراغت خود محیط پیرامون را دگرگون نماید. با بعد مکانی که گذران اوقات فراغت پیدامی کند دقیقا به حیطه عمل جغرافیا وارد می گردد و از همین جاست که اوقات فراغت مفهوم جغرافیایی نیز پیدا می کند.(رضوانی،1379)
اوقات فراغت و چند مفهوم دیگر
از اوقات فراغت برداشت های متفاوتی شده است و صاحبنظران مختلف این واژه را به شیوههای گوناگون تشریح كردهاند. برخی فراغت را زمان آزادی پس از كار میدانند و بعضی دیگر معتقدند زمانی كه بعد از كار و رفت و آمد به محل كار و ارضاء احتیاجات بدنی مثل خوابیدن، تغذیه، استحمام باقی میماند، زمان فراغت است. گروه دیگر عقیده دارند كه موقعی كه فرد از كار و انجام امور شخصی و فعالیتهای بدنی كه ذكر شد و نیز تعهدات اجتماعی خود فارغ شد زمانی كه بعد از این ایام باقی میماند وقتی است كه فرد میتواند صرف چیزی كند كه خود میخواهد و خود برمیگزیند و اگر عاملی بیرونی دخالت نكند به رغبت بگذراند و كارهایی مانند مطالعه و ورزش و تفریح انجام دهد. (احمدی، 1380) در ادامه بحث به شكل گزینشی چند مفهوم كه با اوقات فراغت همراهی دارند مورد بررسی قرار میگیرند.
اوقات فراغت و تفریح
تفریح، فعالیت یا فعالیتهایی خاص است كه در زمان فراغت، به صورت گوناگون و فارغ از اهداف مادی، صرفاً جهت تفنن، استراحت و ارضاء خواست شخصی صورت پذیرد. (ساروخانی، 1375)
فعالیتهای مذكور معمولاً به طور اختیاری و داوطلبانه، به خاطر خشنودی و لذتی كه به دنبال دارد و یا به منظور برخی از ارزش های اجتماعی و شخصی كه از آنها استنباط میشود، توسط شركت كننده انتخاب میگردد. این فعالیت مخصوص اوقات بیكاری است و هیچ رابطهای با كار اصلی شخص ندارد، معمولاً لذت بخش است و وقتی به عنوان قسمتی از خدمات اجتماعی انجام میگیرد دارای هدفهای مثبت و ثمربخشی برای افراد شركت كننده، گروهها و جامعه بطور كلی است. (احمدی، 1380)
اوقات فراغت و بازی
بازی جنبههای وسیعی را در برمیگیرد و از این رو تعاریف زیادی از آن ارائه شده است. در فرهنگ «وبستر » بازی به صورتهای زیر تعریف شده است: الف- حركت، جنبش و فعالیت ب- آزادی یا محدودهای برای حركت ج- فعالیت یا تمرین برای سرگرمی، تفریح یا ورزش بازی نوعی فعالیت است كه برای تفریح و خوشی انجام میشود و نتیجۀ نهایی و رسیدن به هدف خاصی، در آن مدنظر نیست. كودك و نوجوان داوطلبانه وارد فعالیت بازی میشود و هیچ نیروی خارجی یا اجباری در آن وجود ندارد.(احمدوند، 1372)
الیزابت هارلوك (1972) میگوید : دانش آموزان براساس شرایط خارجی، میان كار و بازی فرق میگذارند. برآن ها «كار» یعنی فعالیتهای كلاس یا كارهایی كه در منزل انجام میدهند و بازی برای آنها یعنی كارهای غیركلاس و خانه. به عبارت دیگر، بازی یعنی انجام دادن هركاری كه دل شان میخواهد و كار یعنی فعالیتی كه باید انجام دهند.(نقل از احمدوند، 1372)
اوقات فراغت و بیكاری
اوقات فراغت با بیكاری تفاوت دارد. بیكاری زمانی است كه فرد شغل خود را (موقت یا دائم) از دست میدهد اما فراغت واژهای است منسوب به افراد شاغل و آن هنگامی است كه فرد شاغل مقداری از وقت خود را فارغ از كارهای الزامی دیگر به طور دلخواه میگذراند.(احمدی، 1380)
كاركردهای اوقات فراغت
انسان ها برای تجدید قوای جسمانی و تأمین سلامت روانی جهت بهرهبردن از تواناییها و فرصتهای زندگی نیازمند اوقات فراغت هستند. بنابراین گسترۀ وظایف و عملكرد آن میتواند تبیین كنندۀ چگونگی استفاده از این اوقات واقع گردد. در گذراندن اوقات فراغت نكات مشترك متعددی وجود دارد كه بعضی از آنها عبارتند از : - اوقات فراغت مخصوص قسمتی از اوقات فراغت آزاد فرد است، نه اوقات كار و درس. برای كسی كه شغل مناسبی نداشته باشد و با اتلاف وقت به از دست دادن فرصتها میپردازد، اوقات فراغت مفهوم روشنی ندارد
- نحوه گذراندن این اوقات آزاد و انتخابی است. - درنتیجه گذراندناوقاتفراغت نوعیرضایتخاطروآرامشونیز رفعخستگیحاصل میشود. ژوفردومازیه 1 (1968) برای شناخت مفهوم فراغت سه كاركرد برای آن بیان نموده است: 1- ایجاد استراحت كه موجب رفع خستگی، جبران صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم كار و انجام وظایف گوناگون میباشد. 2- تفریح كه موجب رهانیدن انسان از كسالت ناشی از یكنواختی و انجام وظایف روزانه در محل كار، خانه و مدرسه است. 3- رشد شخصیت. دومازیه میگوید: فراغت انسان را از كارهای روزمره و قالب های زاییده خود كاری و یا تخصصی شدن امور روزانه میرهاند، استعدادهای بدنی و ذهنی فرد را پرورش میدهد كه در شكل گیری شخصیت فرد مؤثر خواهد بود.
هاشمیان (1382) كاركردهای عمدۀ اوقات فراغت را چنین بیان میكند: 1- كاركرد اصلاحی و متعالی كثرت فعالیتهای ذهنی و عملی در زندگی روزانه، درگیری و اشتغال شدید، بدون بهرهگیری از فرصتهای آزاد برای بازنگری به عملكردها و نحوۀبرخورد با افراد در مواجه با پدیدههای مختلف ممكن است به تدریج موجب پیدا شدن بعضی عادات یا رفتارهای نامطلوب در انسان شود. در این صورت اوقات فراغت را میتوان به عنوان مناسبترین زمینه برای اصلاح از مشكلات رفتاری در نظر گرفت
- شكوفایی خلاقیت مطالعات انجام شده در زمینۀ ویژگیهای افراد خلاق نشان میدهد كه آنان علاوه بر این كه از هوش سرشار و روحیه انعطاف پذیری برخوردارند، از اوقات فراغت نیز حداكثر بهره را گرفته، با آزاد اندیشی و تفكر واگرا مسائل مختلف را بررسی میكنند و به راه حلهای جدید دست مییابند. 3- بهداشت روانی فشارهای ناشی از اشتغال ممتد ذهنی و جسمی نه تنها ممكن است همراه با از دست دادن نشاط و تعادل حیاتی فرد باشد بلكه در مواقعی عامل مهمی در بروز بسیاری از اختلالات روانی، به ویژه از نوع بیماری های روانی تنی میگردد. (هاشمیان،1382)
اوقات فراغت ازدیدگاه فرهنگی، اجتماعی واقتصادی
فراغت پدیده ای است فرهنگی-اجتماعی که از هنگام پیدایش جامعه وفرهنگ اجتماعی به شکل های مختلف در زندگی اجتماعی وفردی افراد جامعه مطرح شده است، اماتحولات اجتماعی سبب شده که در دهه های اخیر وبه خصوص از سال1970به بعد، مسئله ی گذران اوقات فراغت هدف دار وموثر، به عنوان موضوعی مهم واساسی دغدغه ذهنی دانش جامعه شناسی باشد.(سلطان حسینی ونادریان،1382)
این موضوع درایران ازاهمیت ویژه ای برخوردار است.رشد بی رویه جوامع شهری، رشد بیکاری، افزایش رفاه نسبی شهروندان وجهانی شدن بسیاری ازپدیده های فرهنگی واجتماعی باعث شده است که فرصت های جدید والگوهای جدیدی برای گذراندن اوقات فراغت پدید آید.بخش های وسیعی ازجامعه مانندجوانان وبازنشستگان به نحوی روزافزون، فراغت رابیش ازکار،کانون زندگی تلقی کرده اند.حتی برای کسانی که شغل تمام وقت دارند، وجودتعطیلاتی که مزدآنهاپرداخت می شود کم نیستند.وجودیک تادو روز تعطیل رسمی درهفته دربسیاری از جوامع به رسمیت شناخته شده است.تحقیقات ومطالعات نشان می دهدکه افراد درجامعه ایران به طورمتوسط درشبانه روزحدود سه الی چهارساعت وقت آزاددارند.به عبارت دیگریک ششم الی یک هفتم از عمرافراد جامعه می بایست بابرنامه های مناسب و مفید،جداازبرنامه های زندگی روزمره برنامه ریزی شود. از آنجاکه تمدن نوین وجامعه توسعه یافته عصر جدید،کاهش زمان کار ودرمقابل بهره برداری هر چه بیشتر ازگذراندن اوقات فراغت راتوصیه می کند، ایجاد زمینه های آن ونهایتاًدست یابی به آن،خود می تواندچرخه توسعه اجتماعی رابه گونه ای مستمربه حرکت درآورد.(سلطان حسینی ونادریان،1382)
گذراندن اوقات فراغت به معنای عام آن، مفهومی جدید وزاییده عصر صنعت است که درجوامع مختلف، متناسب با شرایط فرهنگی، توسعه یافتگی ورفاه اجتماعی وپاسخ های متفاوتی به آن داده میشود، تسهیلات خاصی برای گذراندن فراهم می شود ومکانیزم های متفاوتی متناسب باآن طراحی وتعبیه می شود. امروزه کشورها(به ویژه جوامع صنعتی)همان طورکه برای اشتغال سرمایه گذاری می کنند، برای گذراندن اوقات فراغت نیزسرمایه گذاری می کنند.(زارع،1391) فراغت می تواند نقش نیرومند و در عین حال دوگانه در تحول سطح فرهنگی جامعه داشته باشد، به این معنا كه می تواند در ارتباط با نیازهای فكری و عملی انسان سازگاری یاناسازگاری اجتماعی و پیشرفت یا واپسماندگی فرهنگی باشد. فعالیت های فراغتی می تواند با رفع خستگی، صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم كار و انجام وظایف اجتماعی را جبران نماید و با تفریح از كسالت ناشی از یكنواختی كار روزمره رهایی یابد و فرصتی برای پرورش استعدادهای ذهنی و روانی، جسمی و عاطفی خود فراهم سازد لذا فعالیت فراغتی می تواند باعث ارتقاء فرهنگ جامعه یا سقوط آن گردد. همانگونه كه كار جوانان را از گناه و افسردگی می رهاند، فراغت نیز بر نشاط، شادی و طراوت آنان می افزاید و اراده آنان را برای تداوم زندگی تقویت می بخشد. پس بجای پر كردن اوقات فراغت باید به پر بار كردن آن اندیشید.(آبکار،1389)
واقعیت این است که گذراندن اوقات فراغت همانندبسیاری ازجنبه هاومظاهردیگرزندگی اجتماعی ازطریق تقسیمات طبقاتی، جنسیتی، نژادی وقومی تجربه می شود. این امردرجوامع سرمایه داری که صنعت گذراندن اوقات فراغت، تجارتی شده است، بستگی به این داردکه فردچقدر درآمد دارد، دارای چه پایگاه اجتماعی است(آیاازسوی سایراعضای باشگاه قابل پذیرش است)وآیاقیودی اجتماعی برای ممانعت ازاوبرای پرداختن به چنین فعالیت های وجود داردیانه؟همان گونه که می دانید برخی از ورزش ها اساساًتجارتی هستند.به عنوان مثال درایران رشته های ورزشی بیلیارد، اسکواش،گلف واسب سواری فعال هستند.پرداختن به چنین ورزش هایی در اوقات فراغت نیاز به صرف هزینه دارد.حتی پرداختن به فعالیت های ورزشی مانندشنا، تیراندازی نیز متحمل هزینه های مربوط به خوداست.به علاوه اصولاًافرادی که به چنین فعالیت هایی می پردازند، ازیک طیف وطبقه اجتماعی خاص هستندوبه اصطلاح، غریبه ها(سایر طبقات فرهنگی، اجتماعی ویا اقتصادی)درجمع چنین افرادی،قابل پذیرش نیستند.بررسی هانشان می دهدچنان چه محیط مساعدومناسب فعالیت های ورزشی قابل دسترسی برای افراد تدارک دیده شود،64درصدازجوانان جامعه شهری تمایل دارنداوقات آزاد خود را به ورزش های تفریحی بگذرانند. البته هنوز بسیاری از افراد آن چنان درآمدی ندارندتابتوانندباهزینه های شخصی به فعالیت های ورزشی تفریحی دلخواه بپردازند.بنابراین دولت در این زمینه می بایست اقدامات لازم راانجام دهد.براساس اصول ومنشور تربیت بدنی وورزش، این پدیده همواره به عنوان فعالیتی فرهنگی وتربیتی درجامعه مطرح بوده، بنابراین قبل ازاینکه جنبه طبقاتی به خودبگیردبایست عناصر فرهنگی درخود داشته باشد.درحالی که عملاًدربرنامه های اجرایی چنین نیست وکسانی که دارای ثروت بیشتری هستند، فرصت های بیشتر وبهتری رابرای پرداختن به ورزش های تفریحی در جامعه دارند. این موضوع حتی درآن دسته ازامکانات وتاسیساتی که درانحصاردولت است مصداق دارد.(سلطان حسینی ونادریان،1382)
برای پی بردن به اهمیت ساعات فراغت لازم است، تأثیرات بهره برداری مطلوب از این اوقات را از دیدگاه های فرهنگی، اجتماعی واقتصادی مورد بررسی قرار داد.میزان اوقات فراغت،چگونگی اندیشیدن دربارۀ آن ونحوه مصرف ونوع مصرف این اوقات بخشی از فرهنگ عمومی هر ملتی است. اوقات فراغت دلپذیر ترین اوقات فرد است
انور خوئی درمقاله ای تحت عنوان تربیت در اوقات فراغت می نویسد:اوقات فراغت دارای نقش اساسی در تکوین شخصیت انسان وبلکه در کلییت وجود آدمی دارد.(شهیدی،1382)
جامعه شناسان اوقات فراغت رابه عنوان یکی ازنهادهای اجتماعی ودرارتباط باسایرنهادهای اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند واز آنجا که فراغت یک فعالیت است، مانندهر فعالیت دیگربه روابط اجتماعی وابسته است.درجهان امروز برای رهایی ازفشارها وتنش های ناشی ازشیوه دشوار زندگی،گذران مثبت اوقات فراغت امری ضروری است.دراین حالت افراد می بایدبه این آگاهی برسندکه تمام زندگی فقط کاروکوشش نیست وآنان برای اینکه بتوانندازانرژی وتلاش خودبه نحو موثرتراستفاده کنند، ناچار هستندکه ازاوقات فراغت شان به شکلی مثبت بهره گیرند.(شهیدی،1382)
منافع اقتصادی اوقات فراغت از دو جهت قابل توجه است: اول اینکه بهره برداری مناسب از این اوقات فراغت بازده بسیار مطلوبی رابرای انسان ها به همراه داردوبه همین مناسبت است که شرکت های بزرگ تجارتی وصنعتی به اوقات فراغت کارکنان وتفریحات آن توجه خاص دارند.مورد دوم، هزینه هایی است که مردم برای استفاده مطلوب از اوقات فراغت شان می پردازند.مطالعات نشان داده است در جوامع در حال توسعه، به علت کمی درآمد، اوقات فراغت نیز کم است وبیشتر وقت انسانها، صرف کار کردن می شود، ولی درجوامع پیشرفته، به علت بالا بودن سطح درآمد، ساعات کار کمتری ومیزان اوقات فراغت بیشتر است.به هر حال ازدیدگاه اقتصادی موضوع اوقات فراغت وپرداختن هزینه های مربوط به آن از جانب هرفردکه باشد، منجر به تجدید قوا، احساس رضایت،لذت بخش شدن زندگی وبهره مندی کامل از نعمت عمری است که خداوند سبحان به ابناء بشرداده است.(کوشافر،1374)
اهمیت ورزش وتربیت بدنی به عنوان یکی ازموجبات سلامتی جسمی وروحی ونیزافزایش طول عمربسیار روشن است. از لحاظ جسمانی، منشأ بسیاری ازبیماری های شایع، ممکن است فقرحرکتی ونبودتحرک وورزش کافی باشد. ازلحاظ روحی نیز عدم تحرک وبازی به میزان کافی، موجب سستی وخمودگی شده، شخصیت فردرامتزلزل می نماید.ورزش موجب سلامتی وشادابی مردم جامعه است خودموجب پیشگیری از بیماری ها بوده وکمکی است به اقتصاد جامعه. امروزه، در عصرپیشرفت علم وتکنولوژی که نیازمندی هاواحتیاجات وشرایط جدیدی رابه وجودآورده، ازورزش به منظور تولیدو بازدهی صنعتی بیشتر واقتصاد قوی تر وشکوفاتر نیز استفاده می شود.برای مثال، دربسیاری ازکشورهای صنعتی، دسته هاوگروهای ورزشی وواحد های خاص ورزشی، متشکل ازکارگران وکارکنان کارخانه هاومراکزتولیدی واقتصادی وتجاری شکل می گیرد وازورزش برای تجدیدقوای فکر ومغز، رفع خستگی دماغی وفکری برای افزایش توان عمومی و آمادگی عمومی جسمی وروحی استفاده شده، درنتیجه بازده اقتصادی بیشتر راتضمین می کند. البته دربرخی از جوامع صنعتی که روابط اجتماعی راتشکیل می دهند، نوعی از ورزش وتربیت بدنی، متناسب باهدف های اقتصادی این گونه جوامع به وجودمی آید.برای مثال، باایجادهمبستگی میان کارگران وکارکنان موسسات صنعتی واقتصادی در این کشورها وتحکیم روابط اجتماعی میان آنها، باتلقین این فکرکه همانند تیم ورزشی همه از یک مرکز تولیدبوده ولی برای تولید دسته جمعی وبرتربردیگر مراکز تولیدی بیشتر تلاش نمایند، برای افزایش محصولات استفاده می کنند. انتقال مسابقه در رقابتهای فردی وگروهی،کسب رکورد وموفقیت و وجهه اجتماعی برتر از میدان ورزشی به محیط کار وتولید، روش های است که برای بالا رفتن تولید محصولات صنعتی واقتصادی استفاده می شود
تاریخچه اوقات فراغت در جهان وایران
پویش تاریخی موضوع نشان می دهد كه پیش از انقلاب صنعتی، اوقات فراغت از كار تفكیك نشده بود. در این زمان مردم پیوسته كار می كردند. تنها زمانی كه طبیعت به آنها اجازه كار نمی داد، به اجبار دست از كار می كشیدند. مطالعه و بررسی تاریخی زندگی اقوام گذشته نشان می دهد كه سعی و تلاش انسان از قدمت تاریخی برخوردار بوده است تا آنجا كه می توان گفت ادامه حیات اقوام بدوی، بدون حركت و فعالیت میسر نبوده است. تا اینكه پس از گذشت قرون متمادی و بر اثر تحولات تاریخی و اجتماعی به پیشرفتهای چشمگیری در تمامی علوم نائل آمده و حتی المقدور بر موانع فیزیكی و طبیعی غلبه نموده و در سایه توسعه ی تكنولوژیكی، انسان امروزی با پدیدهای به نام« فراغت» روبرو شده است. بنابراین بر مبنای پیدایش اوقات فراغت به مفهوم جدید آن به انقلاب صنعتی، باز می گردد. شكل گذران این اوقات به صورت تدریجی در گذر زمان با توجه به شرایط توسعه و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی هر جامعهای تكوین و تكامل یافته است. در طول تاریخ در بسیاری از تمدن های قدیم اوقات بیكاری صرف ورزش های رزمی می شد تا قدرت دفاعی جامعه برای مقابله با دشمنان همواره آماده باشد.(سخایی،1383)
با وجود برنامه های تفریحی و سرگرمی در بسیاری از جوامع قدیم، برخی اسناد و مدارك در خصوص زندگی اجتماعی جوامع مختلف نشان می دهد كه مزایای فراغت بیشتر به طبقات ممتاز جامعه اختصاص داشته است و مردم عادی برای تأمین معیشت خود مجبور به كار طاقت فرسای شبانه روزی بوده اند. جامعه روم را می توان اولین جامعه ای دانست که اوقات فراغت سازماندهی شده را بنا نهاد.برای مثال آنها پارک های بزرگ، سالن های عمومی وورزشگاه های بزرگی راتأسیس کردند.(جلالی فراهانی،1390)
اما با شروع انقلاب صنعتی به تدریج تفریح و سرگرمی در اوقات فراغت انسان ها مورد توجه قرار گرفت. اتحادیه های كارگری به تدریج شكل گرفت و جنبش های كارگری در برخی از كشورها آغاز شد و رفاه اجتماعی برای كارگران و مزد بگیران جامعه مطرح شد. كاهش ساعت كارشبانه روزی، منظور كردن مرخصی های سالانه، تأمین برخی نیازمندی های تفریحی و ورزشی برای كاركنان، از مواردی بود كه در این حركت های اجتماعی در ردیف خواست های كارگران و كارمندان قرار گرفت. از نیمه دوم قر ن نوزدهم به ویژه طی قرن بیستم، سدهای موجود بین اشراف و عامه مردم شكسته شد و به تدریج تفریح و سرگرمی به عنوان بخشی از كار افزایش یافت تا سرانجام طی چند دهه ی اخیر دولت ها ناگزیر به اتخاذ تصمیم های جدی و سرمایه گذاری در خصوص اوقات فراغت برای اقشار مختلف بویژه كاركنان بخشهای مختلف كارگران و جوانان شدند. بطور كلی می توان گفت كه در قرن حاضر بویژه از نیمه دوم قرن بیستم، توجه به اوقات فراغت اقشار مختلف مردم و سیاست گذاری در این خصوص از وظایف دولت ها محسوب شده و در اغلب كشورهای جهان سازمان ها و نهادهای مختلفی در این زمینه ایجاد شده اند و در پی آن تحقیقات جامعه شناسی پیرامون این پدیده آغاز شد. (سخایی،1383)
مدارك و اسناد تاریخی گواه بر آن دارد كه در دوره های قبل از اسلام مزایای فراغت بیشتر به طبقات ممتاز جامعه اختصاص داشته و عامۀ مردم كه با كار دشوار و مستمر روزانه درگیر بوده اند فقط از فرصتهای كوتاهی برای استراحت و فعالیت های ساده خاص اوقات بیكاری چون دید و بازدید و گفتگو و شركت در مراسم و جشن های ملی و مذهبی بهره مند می شدند.
در ادوار نخستین، چنانچه از سخنان هرودوت بر می آید ملت ایران از شبانان پرطاقت كه در كشورهای سخت و كوهستانی زندگی می كردند، مركب بوده است. به گفته ی او ایرانیان از پنج تا بیست سالگی به پسران خود اسب سواری، تیراندازی و راستگویی می آموخته اند. بدیهی است كه در چنین جامعهای كه هنوز به مرحله شهر نشینی درنیآمده و به اقتصاد شهری نائل نشده، فراغت به مفهومی كه مقبول ما افتاده است مطرح نمی شود و اگر اوقات فراغت، آزادی از كارهای صعب و گران شبانه روزی باقی میماند به همان ورزش های توان آزمایی كه افراد را بیشتر آماده پیكار و مشغلههای جدی زندگی می كند مانند كشتی، چوگان بازی، زوبین اندازی و شكار صرف می شود. رونق روز افزون شهر نشینی در دوران اشكانیان و ساسانیان ،بی شبهه صور تازهای از سرگرمی های اوقات فراغت را درجامعه ایران به میان آورد. از رسالات كهن، اطلاعاتی نیز درباره جشن های ملی و مذهبی به دست آمده كه بی شك عامه ی مردم در آنها مشاركت می جسته اند. نظیر جشن نوروز، مهرگان، سده، بهمنگان، نیرگان، آذرگان، سیر سور و جشنهای دیگری به همین قیاس كه اكثر در توده خلق محبوبیت داشته، و در مواردی نیز با تشریفات خاص نزد بزرگان و در دربار شهریاران برپا می شده است.(زارع ،1391)
اطلاعات محدودی که در زمینۀ اوقات فراغت ایرانیان پیش از اسلام وجود دارد، حاکی از آن است که در ایران باستان نیز همانند بسیاری از تمدن های کهن، اوقات فراغت مختص طبقۀ اشراف بود وطبقات عادی جامعه فرصت بسیار کمی برای استراحت، دید وبازدید،گفت وشنود، شرکت درمراسم وجشن های ملی ومذهبی داشتند وزمانی که از کارهای سخت وگاه شبانه روزی فارغ می شدند، به کارهای رزمی میپرداختند تاتوان خود را برای مقابله بامشغله های سخت زندگی افزایش دهند.کشتی های بومی ومحلی که درهر گوشه ای به صورتی خاص انجام می شد،چوگان، زوبین اندازی وشکارحیوانات از جمله فعالیت هایی بودکه مردم به آنها می پرداختند.(جلالی فراهانی،1390)
بررسی سابقه نظام تحقیق در قلمرو جامعه شناسی اوقات فراغت در ایران به اواسط دهه 1340 یعنی مدتی بعد از شروع كار تلویزیون و گسترش سایر وسایل ارتباط جمعی برمی گردد. بیشتر این تحقیقات در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی وابسته به دانشگاه تهران انجام پذیرفت. معمولاً تحقیقات و پژوهش هایی كه در ارتباط با موضوع فوق طرح شده، بیشتر در نحوه ی گذران اوقات فراغت طبقات و گروه های خاص (دانش آموزان، دانشجویان، كارمندان) بوده كه به عنوان پایان نامه دانشگاهی و بعضی در قالب طرح های كاربردی نهادها و سازمان های سفارش دهنده، انجام گردیده كه هر یك در جای خود با اهمیت و قابل استفاده می باشند.(محمد رضایی، 1380)
ویژگیهای اوقات فراغت در عصر حاضر
تحولات و دگرگونی های سریع صنعتی، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی زیادی داشته است، از جمله در كم و كیف گذران اوقات فراغت. بطور مثال مكانیزه شدن صنایع و ایجاد امكانات رفاهی و نظایر آن موجب تغییر در سبك زندگی مردم و در نتیجه در اوقات فراغت آنها شد. از مشخصات اساسی فراغت در جهان كنونی می توان به چند مورد اشاره كرد: عمومی شدن اوقات فراغت صرفاً به طبقات ممتاز اقتصادی اختصاص ندارد بلكه همه قشرها را در بر میگیرد
رسمی شدن اوقات فراغت، در گذشته وقت آزاد افراد به همنشینی و محاوره با خویشان میگذشت. با پیشرفت جوامع و پراكندگی وظایف خانواده، گذران این ایام به تدریج جنبه رسمی و در مواردی تجارتی پیدا كرد و جزووظایف موسسات خاص در آمد.
كاربرد وسایل الكترونیكی: گسترش روز افزون وسایل الكترونیكی چون رادیو، تلویزیون و مانند آن سهمی بزرگ در گذران اوقات فراغت ایفا می كند. جدایی اوقات فراغت از كار، این مسئله حیات فردی و اجتماعی را تا آن جا تحت تأثیر قرار داده است كه منجر به ظهور مبحثی تحت عنوان جامعه شناسی اوقات فراغت شده است
ویژگی هایی كه برشمردیم در جوامع صنعتی مصداق دارد. در جوامع سنتی به دلیل نوع كار و سبك زندگی، اوقات فراغت تعریف مشخصی ندارد. به این معنی كه گاهی كار و فعالیت نیز تفریح تلقی می شود و در واقع مرز بین كار و تفریح مشخص نیست. در جامعه ما نیز اوقات فراغت معنای اصلی خود را نیافته است و یكی از دلایل این امر موقعیت در حال گذار آن است، به طوری كه هنوز بسیاری از مفاهیم و ویژگی های جامعه سنتی را حفظ كرده است این در حالی است كه در جوامع صنعتی اوقات فراغت تعریف مشخصی دارد و افراد برای آن برنامه ریزی می كنند تا جایی كه بخشی از درآمد خود را به آن اختصاص می دهند. در بعد اجتماعی نیز برنامه ها و امكانات به گونه ای است كه همه افراد از كم درآمدترین تا پر در آمد ترین آنها قادرند از امكانات متنوع و مختلفی كه در جامعه ایجاد شده بهرمند شوند. بنابراین با توجه به عدم تطابق و هماهنگی نیازها و خواست های كودكان و به ویژه نوجوانان و جوانان امروز با ساختار سنتی گذران اوقات فراغت، و شناوری و عدم تناسب ساز و كارهای سازمان یافته در بدنه نظام فرهنگی با آنها، جوابگویی به نیازهای جوانان در بستری غیر نهادی و غیر رسمی مانند گروه های دوستی انجام می شود. در این شرایط به علت عدم كنترل و نظارت بر این تشكل های صمیمانه و توانایی این گروه ها در هنجار آفرینی و اجبار بر هم رنگی كه با روابط گرم نیز همراه است، تداوم آن نگران كننده بوده، می تواند به اخلال در نظم اجتماعی بینجامد. (هاشمیان،1382).